الماعون --ترجمه مجمع البيان

ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن فضل بن حسن طبرسی سوره الماعون‏ ۱ الی ۷

سوره أ رأیت‏

و سوره ماعون هم نامیده میشود، مکّى است، و ضحاک گوید مدنى است و گفته ‏اند که بعضى از آن مکّى و بعضى هم مدنى است.

عدد آیات‏

هفت آیه عراقى و شش آیه از نظر دیگران.

اختلاف آن:

در آیه یراءون از نظر عراقى است.

فضیلت آن:

در حدیث ابى بن کعب است که هر کس آن را قرائت کند خدا او را مى ‏آمرزد اگر زکاتش را داده باشد.

عمرو بن ثابت از حضرت ابى جعفر باقر علیه السلام روایت کرده که هر کس‏ أَ رَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ‏ را در نمازهاى واجب و نافله‏ اش بخواند خدا نماز و روزه او را قبول فرموده و او را محاسبه نکند بآنچه از او در دار دنیا سر زده است (انشاء اللَّه تعالى).

توضیح و وجه ارتباط این سوره با سوره قبل:

خداوند سبحان نعمتش را بر قریش در سوره قبل یاد فرمود، سپس در این سوره تعجّب فرموده از تکذیب ایشان با نعمت بزرگى که بر ایشان نموده، پس فرمود:

[سوره الماعون (۱۰۷): آیات ۱ تا ۷]

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ‏

أَ رَأَیْتَ الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ (۱)

فَذلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ (۲)

وَ لا یَحُضُّ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْکِینِ (۳)

فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ (۴)

الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ (۵)

الَّذِینَ هُمْ یُراؤُنَ (۶)

وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ (۷)

ترجمه:

بنام خداوند بخشاینده مهربان

(۱) آیا دیدى آن کس را که روز پاداش را دروغ مى ‏پنداشت

(۲) و او همان کس است که یتیم را (از حق خویش منع میکند

(۳) و (مردم را) بطعام دادن بینوا ترغیب نمى‏ کند

(۴) پس واى بر نمازگزاران

(۵) آنان که از نماز خویش غافلند.

(۶) آنان که (در کردار خویش بامید ستایش مردم) ریا میکنند

(۷) و زکات را (از مستحق) منع میکنند یا از قرض دادن بمحتاجان یا از عاریه دادن اثاثیه خانه که مردم بدان احتیاج دارند خود دارى میکنند.

قرائت:

در شواذ ابى رجاء عطاردى یدّع الیتیم بفتح دال خفیفه بدون تشدید خوانده است.

دلیل:

و معناى آن ترک کردن و اعراض کردن از آنست پس آن برگشتش به معناى قرائت مشهوره است.

لغات:

الدع: بمعناى دفع است بشدّت و سختى، و از آنست دعدعه حرکت دادن کیل و پیمانه براى اینکه تمامش را فرا گرفته و پرپر شود، مثل اینکه آن را دفع میکنى و الدعه نیز بمعناى منع کردن و جلوگیرى از بز است و الحض و الحث و التحریص بیک معنا و آن ترغیب و تشویق است.

الماعون: بمعناى ظرف و اثاث و هر چیزى که در آن سود و منفعتى باشد، اعشى گوید:

با جود منه بما عونه‏ اذا ما سماؤهم لم تغمّ‏

در قصیده ‏اى که قیس بن معدیکرب را مدح میکند میگوید، نور فرات در موقع طغیان و تلاطم امواجش بخشنده‏تر از او نیست در موقعى که آسمان بارانش را قطع کرده و نمیبارد.

وراعى گوید:

قوم على الاسلام لمّا یمنعوا ما عونهم و یضیّعوا التهلیلا

مردمى که بر دین اسلام بودند زمانى که منع کردند خیرات و زکات خود را ضایع نمودند تهلیل (لا اله الّا اللَّه) و نماز را و اعرابى در باره شترش گوید:

(کیما انّها نعطیک الماعون) براى آنکه آن رام شود براى تو و اطاعت کند تو را، و اصل آن قلّت و کمى از معن مشتق و آن بمعناى قلیل و اندک است، شاعر گوید: (فانّ هلاک مالک غیر معن) پس البتّه نابودى مال تو کم نیست و گفته میشود ما له سعن و لا معن، ندارد نه زیاد و نه کم، پس‏ ماعون چیز نافع و سودمند کم قیمت است، و گفته میشود معن الوادى آن گاه که آبش کم‏کم روان باشد.

اعراب:

فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ‏، اعتماد کرده اینجا بر آنچه جارى شده در صله موصولى که آن وصف مجرور است بلامى که متعلّق بخبر است، آیا نمى ‏بینى که قول خدا، فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ‏ حمل بر ظاهر نیست و اعتماد بر سهو در صله الّذین و قول خدا، الَّذِینَ هُمْ یُراؤُنَ‏ جایز است که مجرور باشد بر اینکه صفت مصلّین است و جایز است که منصوب بر اضمار اعنى و اینکه مرفوع بر اضمار هم باشد.

تفسیر:

خداوند تعالى پیامبرش صلّى اللَّه علیه و آله را مخاطب نموده و فرمود (أَ رَأَیْتَ) اى محمد (الَّذِی یُکَذِّبُ بِالدِّینِ) یعنى این کافرى که پاداش و حساب را تکذیب نموده و انکار بعث میکند با روشن شدن امر در این موضوع و قیام دلیلها بر صحّت و درستى آن، و البتّه خداوند سبحان آن را بلفظ استفهام یاد نموده بجهت مبالغه در فهمانیدن، و تکذیب روز پاداش از زیانکارترین چیزهاست بر صاحبش براى اینکه نابود میکند باین بیشتر غرضها و داعیه ‏هاى بسوى خیر و بازداشتن از بدى و شرارت، پس او خود را بهلاکت میاندازد در شتاب کردن بسوى بدى که فطرت و طبعش میخواند او را بسوى او زیرا نمى ‏ترسد از عواقب ضرر را در آن.

کلبى گوید: این آیه در باره عاص بن وائل سهمى نازل شده.

سدى و مقاتل بن حیّان گویند: در باره ولید بن مغیره نازل شده است‏

ابن جریح گوید: در باره ابى سفیان بن حرب نازل شده است که در هر هفته دو حیوان میکشت چون یتیمى نزد او میآمد او را با عصا میزد.

عطاء از ابن عبّاس نقل کرده که در باره مردى از منافقین نازل شده است.

(فَذلِکَ الَّذِی یَدُعُّ الْیَتِیمَ) خداوند سبحان بیان فرمود که از صفات آن کس که تکذیب روز پاداش میکند اینست که او یتیم را با خشونت دفع کرده و میراند، براى اینکه او ایمان به پاداش دادن بر او ندارد، پس براى او رادعى از راندن آن یتیم نیست.

ابن عبّاس و مجاهد گویند: یتیم را از حقش با خشونت و ستم محروم و او را میرنجاند.

(وَ لا یَحُضُّ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْکِینِ) یعنى به بینوا و مستمند طعام نمى دهد و بدیگران هم نمیگوید باو طعام دهید و به عبارت ساده ‏تر نه خودش چیزى میدهد در موقع توانایى و قدرت و نه در وقت تنگى و عجز دیگران را تشویق باین کار میکند براى اینکه روز پاداش را قبول ندارد.

(فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ) پس واى بر نماز خوانهایى که از نمازشان غفلت میکنند، ابن عبّاس و مسروق گویند: ایشان آنهایى هستند که نمازشان را از اوقات خودش به تأخیر میاندازند، و این تفسیر هم مرفوعا روایت شده است.

على علیه السلام و ابن عبّاس گویند: مراد از این آیه منافقین هستند- آنهایى که امید ثواب ندارند اگر نماز خواندند و اگر هم نخواندند ترس عقاب ندارند، پس ایشانند که از نماز غافلند تا وقت آن بگذرد، آنها هر گاه‏ با مؤمنین باشند از روى ریاء و تظاهر میخوانند، و اگر تنها و یا با غیر مؤمنین باشند نمیخوانند، و این قول خداست، الَّذِینَ هُمْ یُراؤُنَ‏ (الَّذِینَ هُمْ یُراؤُنَ) انس گوید، الحمد للَّه که فرمود از نمازشان، و نفرمود در نمازشان اراده فرموده باین مطلب سهوى که براى انسانى در نمازش بدون عمد روى میدهد عقابى براى آن نیست.

قتاده گوید: غافل از آن میشوند پروا ندارند خوانده باشند و یا نخوانده باشند، از نظرشان بى ‏تفاوت است.

ضحاک گوید: ایشان افراد تارک الصلاتند که (مانند مارکسیستها، و کمونیستها نماز نمیخوانند).

حسن گوید: آنها افرادى هستند که اگر بخوانند از روى ریاء و تظاهر میخوانند و اگر هم از آنها فوت شود ابدا پشیمان نمیشوند.

ابى العالیه گوید: ایشان آنهایى هستند که نماز را در وقتش نمیخوانند و رکوع و سجود آن را کامل انجام نمیدهند.

و نیز از اوست که گوید: او آنست که هر گاه سجده کند سرش را حرکت داده و باین طرف و آن طرف توجّه نماید.

عیّاشى باسنادش از یونس بن عمّار از حضرت ابى عبد اللَّه (ع) روایت نموده گوید، از آن حضرت پرسیدم از قول خدا الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ‏ آیا آن وسوسه شیطانست فرمود نه هر کس این حالت را پیدا میکند و لیکن ساهون افرادى هستند که غفلت از آن میکنند و آن را در اوّل وقت انجام نمیدهند، و از ابى اسامه زید شحام روایت کرده که گفت از حضرت ابى عبد اللَّه علیه السلام از قول خدا الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُونَ‏ پرسیدم‏ فرمود، آن ترک نماز و سستى و تکاهل در نماز است.

و از محمد بن فضیل از حضرت ابى الحسن علیه السلام روایت نموده که فرمودند آن ضایع کردن نماز است.

و بعضى گفته‏ اند: ایشان کسانى هستند (یراءون) ریا میکنند مردم را در تمام اعمالشان و بقصد خلوص و اخلاص براى خداى تعالى انجام نمیدهند (وَ یَمْنَعُونَ الْماعُونَ) و منع میکنند زکات و خیرات و هر چیزى که در آن نفعى براى مردم باشد، و علماء در باره آن اختلاف کرده ‏اند، على (ع) و ابن عمر و حسن و قتاده و ضحاک گویند ماعون زکات واجبه است، و از حضرت ابى عبد اللَّه علیه السلام هم همین روایت شده است.

ابن عبّاس و ابن مسعود و سعید بن جبیر گویند آن وسائلى است که مردم از هم عاریه میکنند مانند، دلو، سطل، تبر و تیشه و دیک و مانند آن، و چیزهایى که ممنوع نیست مثل آب و نمک، و این معنى نیز مرفوعا روایت شده است.

ابو بصیر از حضرت ابى عبد اللَّه علیه السلام روایت کرده که فرمود آن قرض و وام است آن را قرض میکنید و کار خوبى است که انجام میدهید، و اثاثیه منزل است که عاریه میکنید، و از آنست زکات، گوید، پس گفتم البته براى ما همسایگانى هست که هر گاه ما متاعى بآنها عاریه میدهیم شکسته و آن را خراب و فاسد میکنند، پس بر ما گناهى است اگر بآنها عاریه ندهیم فرمود، نه بر تو گناهى نیست اگر اینطورند.

کلبى گوید: ماعون تمام کارهاى خوب است.

ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج‏۲۷

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=