ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن فضل بن حسن طبرسی سوره الجاثیه۶ الی ۱۵
سوره جاثیه- آیات ۶- ۱۰
[سوره الجاثیه (۴۵): آیات ۶ تا ۱۰]
تِلْکَ آیاتُ اللَّهِ نَتْلُوها عَلَیْکَ بِالْحَقِّ فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَ آیاتِهِ یُؤْمِنُونَ (۶)
وَیْلٌ لِکُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ (۷)
یَسْمَعُ آیاتِ اللَّهِ تُتْلى عَلَیْهِ ثُمَّ یُصِرُّ مُسْتَکْبِراً کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْها فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِیمٍ (۸)
وَ إِذا عَلِمَ مِنْ آیاتِنا شَیْئاً اتَّخَذَها هُزُواً أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ (۹)
مِنْ وَرائِهِمْ جَهَنَّمُ وَ لا یُغْنِی عَنْهُمْ ما کَسَبُوا شَیْئاً وَ لا مَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاءَ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ (۱۰)
ترجمه آیات:
۶- اینست آیات الهى که آنها را براى تو بحقّ میخوانیم پس از سخن خدا و آیات او بچه گفتارى ایمان خواهید آورد.
۷- واى بر هر دروغپرداز گناهکارى.
۸- آن کس که آیات الهى را که بر او خوانده میشود میشنود، و آن گاه بر انکار آن اصرار میورزد گویا که اصلا این آیات الهى را نشنیده است، چنین فردى را بعذابى دردناک بشارت ده.
۹- کسى که هر گاه چیزى از آیات ما را فهمید آن را به سخره گیرد، براى اینگونه افراد عذابى دردناک و خوار کننده در پیش است.
۱۰- جهنّمى پشت سر دارند، و ثروتى که بدست آوردهاند بدرد آنان نمیخورد، و نیز آنها که بغیر از خدا سرپرست گرفتهاند بدردشان نمیخورد و عذابى سخت در انتظار آنان است.
(پنج آیه است)
قرائت آیات:
اهل کوفه بغیر از حفص و اعشى و ابن عامر و یعقوب «تؤمنون» با تاء خواندهاند، و بقیّه «یؤمنون» یا یاء خواندهاند.
دلیل قرائت:
ابو على گوید: دلیل کسى که «یؤمنون» با یاء خوانده است آنست که قبل از آن فعل غایب وجود داشته است که عبارت باشد از: «لقوم یؤمنون» و هر کس «تؤمنون» با تاء بخواند تقدیرش آنست که «قل لهم فبأى حدیث بعد ذلک تؤمنون».
معنى آیات:
پس از آنکه خداوند از دلیلها یاد کرد بدنبال آن وعدههاى عذاب را براى آنها که از آیات الهى رویگردان میشوند و در آن فکر نمیکنند بیان نموده فرمود:
(تِلْکَ آیاتُ اللَّهِ) یعنى: آنچه از ادلّه که خداوند براى بندگان مکلّفش آورده است بیان نمودیم.
(نَتْلُوها عَلَیْکَ) یعنى: اى محمّد! این آیات را براى تو میخوانیم تا تو نیز آن را براى ایشان بخوانى.
(بِالْحَقِّ) یعنى این آیات را بحقّ برایت میخوانیم نه به باطل.
تلاوت عبارتست از آوردن دوّم پشت سر اوّل بهنگام قرائت و آن حقّى که با آن آیات را میخوانند عبارتست از مدلول آن آیات با انواع و اقسام آن.
(فَبِأَیِّ حَدِیثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَ آیاتِهِ یُؤْمِنُونَ؟ یعنى: این کافران اگر آنچه را که بر تو خواندهایم تصدیق نکنند، پس از گفتار الهى که قرآن و آیات آن میباشد چه سخنى را تصدیق خواهند نمود؟ و از چه کلامى بهره خواهند برد؟
و این آیه اشاره باین دارد که دشمن چارهاى ندارد، و فرق بین حدیثى که قرآن است و بین آیات آنست که حدیث عبارتست از داستانهایى که حقّ را از باطل جدا میسازد، و آیات عبارتند از دلیلهایى که بین صحیح و فاسد فاصله میدهند.
(وَیْلٌ لِکُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ) افّاک بر وزن فعّال است از افک که عبارتست از کذب و دروغ، افّاک بکسى گویند که بسیار دروغ میگوید یا آنکه دروغ بزرگى میگوید، هر چند که این دروغ ضمن یک خبر باشد مانند دروغ «مسیلمه کذّاب» که در ادّعاى نبوّت دروغ گفت.
و اثیم صاحب اثم را گویند که فرد گناهکار باشد که با گناهش استحقاق عقاب پیدا کند.
و ویل کلمه وعید است که بکفّار گفته میشود، و بعضى گفتهاند، ویل عبارتست از وادى جوشانى از صدید «چرک و خون» جهنّمیان.
آن گاه خداوند أَفَّاکٍ أَثِیمٍ را چنین توصیف میفرماید:
(یَسْمَعُ آیاتِ اللَّهِ تُتْلى عَلَیْهِ) یعنى: قرآن را که در آن دلیلها وجود دارد برایش میخوانند و آن را میشنود.
(ثُمَّ یُصِرُّ مُسْتَکْبِراً) یعنى: بر سر باطل و کفر خود ایستادگى میکند، و حاضر نیست در برابر حقّ سر تعظیم فرود آورد.
(کَأَنْ لَمْ یَسْمَعْها) آن چنان که گویى اصلا حق را نشنیده است و حق را نپذیرفته، براى آن اهمّیتى نمىبیند.
(فَبَشِّرْهُ بِعَذابٍ أَلِیمٍ) یعنى آنان را بعذابى دردناک بشارت ده.
(وَ إِذا عَلِمَ مِنْ آیاتِنا شَیْئاً اتَّخَذَها هُزُواً) یعنى: هر گاه این افّاک اثیم از دلیلها و حجّتهاى ما چیزى را فرا گرفت آن را مسخره میکند تا بمردم عامى چنان بنماید که اینها حقیقتى ندارند، همانگونه که ابو جهل بهنگام شنیدن آیه «إِنَّ شَجَرَهَ الزَّقُّومِ طَعامُ الْأَثِیمِ» انجام داده یا همانگونه که نضر بن حارث احادیث ایرانیان را در برابر قرآن میاورد.
(أُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ) یعنى اینان گرفتار عذابى خوار کننده، و دردناک دارند.
(مِنْ وَرائِهِمْ جَهَنَّمُ) یعنى پشت سر عزّت دنیا و مال و عزّتشان جهنّمى در پیش دارند، باین معنى که جهنّمى در پیش و جلوى روى خود دارند مانند این آیه: «کانَ وَراءَهُمْ مَلِکٌ»[۱] و وراء اسمى که هم بر پشت سر و هم بر پیش رو هر دو اطلاق میشود، بنا بر این هر چیز که از تو پنهان است بآن چیز «وراء» گویند، چه آنکه پشت سر و گذشته باشد، و چه آنکه آینده و پیش رو باشد.
(وَ لا یُغْنِی عَنْهُمْ ما کَسَبُوا شَیْئاً) یعنى آنچه را که از مال و اولاد بدست آوردهاند آنان را از عذاب الهى باز نمیدارد.
(وَ لا مَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِیاءَ) و نیز آنهایى که بغیر از خدا سر پرست خود گرفتهاند تا در پیشگاه خدا از آنان شفاعت کنند بدادشان نخواهند
سوره جاثیه- آیات ۱۱- ۱۵
[سوره الجاثیه (۴۵): آیات ۱۱ تا ۱۵]
هذا هُدىً وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِیمٌ (۱۱)
اللَّهُ الَّذِی سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ فِیهِ بِأَمْرِهِ وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ (۱۲)
وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ جَمِیعاً مِنْهُ إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ (۱۳)
قُلْ لِلَّذِینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا لِلَّذِینَ لا یَرْجُونَ أَیَّامَ اللَّهِ لِیَجْزِیَ قَوْماً بِما کانُوا یَکْسِبُونَ (۱۴)
مَنْ عَمِلَ صالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها ثُمَّ إِلى رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ (۱۵)
ترجمه آیات:
۱۱- این قرآن هدایت است، و کسانى که بآیات پروردگارشان کافر شده اند عذابى دردناک در پیش دارند.
۱۲- خدایى که براى شما دریا را مسخّر ساخت تا بفرمان او کشتى را در آن جارى سازید، و تا از فضل او بهره بردارى کرده سپاس او را بجاى آورید
13- و آنچه در آسمانها و زمین است همگى از جانب خدا براى شما مسخّر شده است، و در اینها براى مردم متفکّر نشانههایى است.
۱۴- بایمان آوردگان بگو آنان را که امیدى به روزهاى خدا ندارند عفو کنند، تا خداوند، مردمى را در برابر عملشان مجازات نماید.
۱۵- هر کس عمل نیک انجام دهد براى خود انجام داده است، و هر کس کار زشت کند بزیان خویش نموده است، و سپس بسوى پروردگار خود بازگشت داده میشود.
(پنج آیه است)
قرائت آیات:
من رجز الیم- ابن کثیر و حفص «من رجز الیم» برفع الیم خواندند امّا بقیّه «الیم» بجرّ خواندهاند.
لیجزى- ابو جعفر «لیجز» بضمّ یاء و فتح زاء خوانده، و ابن عامر و حمزه و کسایى و خلف «لنجزى» با نون و کسر زاء و نصب آن خواندهاند و بقیّه «لیجزى» بفتح یاء و کسر زاء خواندهاند.
دلیل قرائت:
ابو على گوید: «رجز» عذاب است هر کس آن را جرّد دهد تقدیر چنین است: «عذابهم من عذاب الیم» یعنى: «عذاب آنان از نوع عذاب الیم است» و هر کس رجز را رفع دهد باین معنى خواهد بود «عذاب الیم، من عذاب» یعنى: «عذابى دردناک از عذابى» و در این باره دو قول است:
۱- اینکه صفت گاهى بخاطر تأکید میآید، همانگونه که حال نیز به همین طریق گاهى براى تأکید میآید. مثل «نَفْخَهٌ واحِدَهٌ»[۲] و «مَناهَ الثَّالِثَهَ الْأُخْرى»[۳] و گفته عرب که میگوید: «امس الدّابر» شاعر گفته است:
«و ابى الّذی ترک الملوک و جمعهم | بفعال هامده کامس الدّابر» | |
۲- قول دوّم آنکه رجز بمعنى رجس و نجاست است، بنا بر آنکه به لحاظ مقاربت و معنى نجاست که در آن وجود دارد بدل از آن باشد، مثل این آیه: «وَ یُسْقى مِنْ ماءٍ صَدِیدٍ یَتَجَرَّعُهُ وَ لا یَکادُ یُسِیغُهُ»[۴] مثل اینکه این طور است «لهم عذاب من تجرّع رجس او شرب رجس» یعنى اینان عذابى دارند که عبارتست از جرعه جرعه نوشیدن نجاست، بنا بر این من براى تبیین عذاب است که این عذاب از چه نوع میباشد؟
و هر کس «لیجزى» با یاء خوانده است دلیلش آنست که قبلا در «لا یرجون ایام اللَّه» نام اللَّه یاد شده است، و اللَّه بقرینه ما سبق فاعل یجزى خواهد بود.
و هر کس «لنجزى» با نون خوانده است، نون در اینجا بمعنى یاء است، هر چند که یا از نظر لفظ بیشتر قابل تطبیق است.
و هر کس «لیجزى قوما» خوانده است، ابو عمرو گوید: این قرائت نیکو و روشن است، و میگوید کسایى گفته است: معنایش چنین است: «لیجزى الجزاء قوما».
«الجامع البصیر» گوید: معنایى اینست «لیجزى الخیر قوما» و خیر بدلالتى که کلام بر او دارد تقدیر گرفته شده است، و تقدیر اینطور نیست:
«لیجزى الجزاء قوما» زیرا مصدر نمیتواند بجاى فاعل بنشیند با اینکه مفعول صحیحى داشته باشیم، بنا بر این «خیر» تقدیر گرفته میشود، همانگونه که:
«الشّمس» در آیه «حَتَّى تَوارَتْ بِالْحِجابِ»[۵] تقدیر گرفته شده است زیرا «إِذْ عُرِضَ عَلَیْهِ بِالْعَشِیِّ» دلالت دارد بر اینکه فاعل توارى، شمس است.
معنى آیات:
(هذا هُدىً) سپس خداوند میفرماید: این قرآن که برایت میخوانیم و این گفتار که برایت بیان میکنیم هدایت کننده و دلیل روشنى است که در امور دین و دنیا میان حقّ و باطل فرق میگذارد.
(وَ الَّذِینَ کَفَرُوا بِآیاتِ رَبِّهِمْ) آنان که منکر آیات پروردگار خود شدند.
(لَهُمْ عَذابٌ مِنْ رِجْزٍ أَلِیمٌ) معناى این قسمت گذشت[۶].
آن گاه خداوند بندگان خود را بنحوه دلالت بر توحیدش آگاه ساخته میفرماید:
(اللَّهُ الَّذِی سَخَّرَ لَکُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِیَ الْفُلْکُ فِیهِ بِأَمْرِهِ) خداوندى که براى شما دریا را طورى مسخّر ساخت تا بفرمان کشتیها بجریان افتد.
(وَ لِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ) یعنى: تا در سفرهاى دریایى خود با سوار شدن بر کشتى در جستجوى سودهاى بازرگانى باشید.
(وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ) و تا این نعمت را براى او سپاسگزارى کنید.
(وَ سَخَّرَ لَکُمْ ما فِی السَّماواتِ وَ ما فِی الْأَرْضِ) یعنى: اى بندگان خداوند آنچه را که در آسمانها است از خورشید و ماه و ستارگان و باران و برف و یخ و آنچه در زمین است از چهار پایان و درختان و گیاهان و میوهها و جویبارها براى شما مسخّر ساخته است. و معنى تسخیر اینها براى ما آنست که خداوند، این موجودات را همگى براى ما آفریده است تا از آنها بهره بردارى نمائیم پس اینها از آن جهت که مورد استفاده مایند در تسخیر ما هستند و بهر شکلى که بخواهیم از آنها بهره بردارى میکنیم.
(جَمِیعاً مِنْهُ) ابن عبّاس گوید: یعنى: تمام اینها رحمتى است از طرف پروردگار براى شما.
زجاج گوید: یعنى اینها همه زیاده بخشى «تفضّل» و احسان پروردگار است.
و نیز از ابن عبّاس و عبد اللَّه بن عمرو جحدرى روایت شده است که این جمله را «جمیعا منّه» با تنوین و نصب قرائت کردهاند، بنا بر این از باب «تبسّمت ومیض البرق» مثل گفته است «منّ علیهم منّه».
و از سلمه روایت شده است که او هم «منّه» برفع قرائت کرده است بنا بر این قرائت خبر مبتداى محذوف است یعنى: «ذلک منّه» یا «هو منّه» یا به معنى «سخّر لکم ذلک منّه» میباشد.
(إِنَّ فِی ذلِکَ لَآیاتٍ) یعنى در اینها نشانهها و دلیلهایى است.
(لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ) این آیات براى تفکّر کنندگان است.
و سپس خداوند پیامبرش را مورد خطاب قرار داده میفرماید:
(قُلْ لِلَّذِینَ آمَنُوا یَغْفِرُوا) از علىّ بن عیسى نقل شده است که این جمله جواب امر محذوف است که کلام بر آن دلالت دارد، و تقدیرش چنین است: «قل لهم اغفروا یغفروا» بعدا باین صورت در آمده و از فعل امر بىنیاز شده است.
و از فرّاء نقل شده است تقدیر این جمله چنین است: «قل للّذین آمنوا اغفروا» و لکن آن را شبیه شرط جزاء دانسته است مثل «قُلْ لِعِبادِیَ- الَّذِینَ آمَنُوا یُقِیمُوا الصَّلاهَ»[۷]
بعضى هم گفتهاند تقدیر چنین است: «یا هؤلاء اغفروا یغفروا»- منادى حذف شده است، مانند «الا یا اسجدوا اللَّه» و مانند قول شاعر:
«الا یا اسلمى ذات الدّمالیج و العقد». |
(لِلَّذِینَ لا یَرْجُونَ أَیَّامَ اللَّهِ) یعنى: هنگامى که شما را مورد آزار قرار میدهند از عذاب الهى نمیترسند، و نیز امیدى به پاداش و ثواب خداوند ندارند که دست از شما بدارند.
و قبلا ذیل آیه «وَ ذَکِّرْهُمْ بِأَیَّامِ اللَّهِ» تفسیر ایّام اللَّه گذشت و یغفروا در اینجا باین معنى است که مجازات اذیّت و آزارهایشان را بگذارید تا خداوند آنان را بسزاى اعمالشان برساند.
(لِیَجْزِیَ قَوْماً بِما کانُوا یَکْسِبُونَ) بیان این جزاء در آیه بعد است که میفرماید:
(مَنْ عَمِلَ صالِحاً) یعنى: کسى که عبادتى و کار نیکى یا خیرى انجام دهد.
(فَلِنَفْسِهِ) نتیجهاش بخودش باز میگردد.
(وَ مَنْ أَساءَ فَعَلَیْها) یعنى: وزر و وبال بدیش بدوش خودش است.
(ثُمَّ إِلى رَبِّکُمْ تُرْجَعُونَ) سپس در روز قیامت آنجا که احدى مالک سود و زیان و امر و نهى نیست بسوى پروردگارتان باز میگردید، و هر کس را طبق عملش پاداش میدهد.
______________________________
[۱] سوره کهف ۱۸ آیه ۷۹. و مانند« مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ» در سوره- ابراهیم ۱۴ آیه ۱۶.
[۲] سوره الحاقه ۶۹ آیه ۱۳
[۳] سوره النّجم ۵۳- آیه ۲۰
[۴] سوره ابراهیم ۱۴ آیه ۱۷
[۵] سوره ص ۳۸ آیه ۳۲.
[۶] در فصل قبلى قرائت آیات معنى این قسمت گذشت.
[۷] سوره ابراهیم ۱۴ آیه ۳۱.
ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج۲۲