تفسير و تفاسير قرآن

تفسیر و تفاسیر شیعه قرن سوم

قرن سوم :

 

 

تفسیر بطائنى

اثر حسن ( م ح ۲۰۰ ق ) فرزند على بن ابى حمزه کوفى بطائنى از محدثان و فقها و مفسران شیعه , وى ایرانى تبار است و نام او را سالم نیز مى خوانند.ابن حجر در لسان المیزان وى را شیعه امامیه مى خواند.سپس به تفسیر او اشاره نموده است .
تـفـسیر وى به زبان عربى و به شیوه روائى است و در کتب تفسیر و حدیث شیعه امامیه از آن نقل گردیده است .
بطائنى به نقل از صالح بن سهل به سند خود از امام محمد باقر (ع ) نقل مى کند که در روز قیامت قـول لا الـه الا اللّه از یـاد بندگان فراموش مى شود مگر کسى که به ولایت على بن ابى طالب (ع ) اقرار داشته باشد.
و همچنین است در تفسیر آیه ۱۸۹ سوره بقره و دیگر آیات که تمامى آنها در فضایل امیرالمؤمنین على بن ابى طالب (ع ) و خاندان عصمت و نبوت است .
شـیـخ آقابزرگ تهرانى این تفسیر را در الذریعه یاد کرده است و مى نویسد که مفسر والى ابى بصیر بود و اکثر روایت این تفسیر را از ابى بصیر روایت کرده است .

مـنـابـع :

اعـیـان الشیعه , ۵/۱۹۶; تفسیر, فرات کوفى , ۶۳; ایضاح المکنون , ۲/۲۹۵ به بعد; تهذیب الاحـکـام , ۶/۷۳ به بعد; الذریعه , ۴/۲۶۴; جامع الرواه , ۱/۲۰۸; رجال , ابن داود, ۴۴۰; رجال , کشى , ۴۶۲; رجـال , نـجـاشى , ۱/۱۳۲; الفهرست , شیخ طوسى , ۷۵; لسان المیزان , ۲/۲۳۴; معجم رجال الحدیث , ۵/۱۴; من لا یحضره الفقیه , ۳/۲۴۱; الکافى , ۵/۳۲۸ به بعد; معجم المؤلفین , ۳/۲۵۳.

 

 

تفسیر ابى جناده سلولى (تفسیر القراآت )

اثـر ابوجناده حصین ( م ب ۲۰۰ ق ) فرزند مخارق , از احفاد حبشى بن جناده سلولى کوفى صحابه رسول اللّه (ص ) و از مفسرین امامیه و فحول قراء.
شـیخ طوسى او را از اصحاب حضرت صادق و امام موسى الکاظم (علیهما السلام ) ضبط کرده و از دو کتاب او به نام تفسیر و جامع العلم یاد نموده است .
گـفـته اند که حصین داراى دو تفسیر قرآن و تفسیر القراءات بوده که گویا هر دو یکى است و آن کتاب بزرگى بوده است که ابوالعباس نجاشى در رجال خود مى گوید آن را نزد ابوالحسن العباس کاتب , معروف به ابن ابى مروان قرائت کردم و او برایم بخط خود اجازه اى نگاشت .ابن ندیم در الفهرست مى نویسد: ( ( ابوجناده ) من الشیعه المتقدمین .
و له من الکتب کتاب التفسیر و کتاب جامع العلم ).

مـنـابـع :

تـاسیس الشیعه , ۳۲۸; جامع الرواه , ۱/۲۶۰; الذریعه , ۴/۲۵۲; طبقات المفسرین , ۱/۱۶۱; رجـال , ابـن داود, ۴۴۷; رجـال , شیخ طوسى , ۱۷۸; رجال , نجاشى , ۱/۳۴۲; الفهرست , ابن ندیم , ۲۴۳; الفهرست , شیخ طوسى , ۱۱۰; لسان المیزان , ۲/۳۱۹; مفسران شیعه , ۶۸.

 

 

ثواب القرآن

اثـر ابـویـعـقـوب اسماعیل ( زنده در ۲۰۳ ق ) فرزند مهران بن ابى نصر زید سکونى کوفى از ثقات محدثین و مفسرین ایرانى تبار شیعه و از اصحاب حضرت صادق (ع ). شیخ طوسى در رجال خود او را جزء اصحاب حضرت صادق و حضرت رضا علیهما السلام مى داند.
تفسیر وى به زبان عربى و به شیوه روائى است و طى تفسیرهاى شیعى روائى و کتب معتبر حدیث امامیه بسیارى از روایات او را نقل نموده اند.

منابع :

اعیان الشیعه , ۳/۴۳۵; الذریعه , ۵/۱۹; جامع الرواه , ۱/۱۰۳; رجال , ابن داود, ۵۹; رجال , شیخ طـوسـى , ۱۴۸, ۳۶۸; رجـال , نجاشى , ۱/۱۱۱; الفهرست , شیخ طوسى , ۳۴; لسان المیزان , ۱/۴۳۹; الاستبصار, ۱/۴۶۱ به بعد; معجم رجال الحدیث , ۳/۱۸۹; منتهى المقال , ۵۹.

 

 

المصابیح فیما نزل من القرآن فى اهل البیت (ع ).

اثـر ابـوالعباس احمد ( م ح ۲۰۴ ق ) فرزند حسن اسفراینى ضریر, از مفسران و محدثین قرن سوم هجرى .
تـفـسیر وى به زبان عربى و به شیوه روائى است که تمامى کتب رجالى و فهارس از این تفسیر نام برده اند.
در این تفسیر آیاتى که در حق حضرت امیرالمؤمنین على (ع ) و فضائل خاندان عصمت و طهارت نازل گردیده به بحث و تفسیر آنها پرداخته شده است .
ابـوالعباس نجاشى پس از اینکه اسفراینى را از مفسران ضریر مى خواند نام تفسیر او را ذکر کرده و آنـرا چـنـین وصف مى کند ( له کتاب : المصابیح فى ذکر ما نزل من القرآن فى اهل بیت (ع ) و هو کتاب حسن کثیر الفوائد ). و شیخ طوسى وى را در رجال خود قسمت فیمن لم یرو عن الائمه (ع ) ذکر نموده است .
شیخ آقابزرگ تهرانى تفسیر مذکور را در الذریعه ضبط کرده است .

مـنـابـع :

جـامـع الرواه , ۱/۴۴; الذریعه , ۲۱/۷۸; رجال , ابن داوود, ۲۵; رجال , شیخ طوسى , ۴۵۴; رجال , نجاشى , ۱/۲۳۸; تنقیح المقال , ۱/۵۳; الفهرست , شیخ طوسى , ۵۲; قاموس الرجال , تسترى , ۱/۴۱۸; معجم رجال الحدیث , ۲/۷۰; معجم المؤلفین , ۱/۱۹۰; منتهى المقال , ۳۲.

 

 

الاى التى نزلت فى اقوام باعیانهم

از ابـومنذر هشام ( م ۲۰۴ یا ۲۰۶ ق ) فرزند محمد بن سائب بن بشر کلبى کوفى , از علماى شیعه و تبارشناس عصر خویش .
ابوالعباس نجاشى مى گوید او داراى مؤلفات بسیارى است سپس پنجاه عنوان از مؤلفات او را نام برده است .
ابـن نـدیم در الفهرست قسمت الکتب المصنفه فى تفسیر القرآن نخست از تفسیر پدرش نام برده سپس مى نویسد ( کتاب تفسیر الاى الذى نزل فى اقوام باعیانهم لهشام بن الکلبى ).

مـنابع :

الاعلام , ۸/۸۷; اعیان الشیعه , ۱۰/۲۶۵; تاریخ ابن خلدون , ۲/۲۶۲; الذریعه , ۴/۲۳۴; رجال ,نجاشى , ۲/۳۹۹; الفهرست , ابن ندیم , ۳۷, ۱۰۸; لسان المیزان , ۶/۱۹۶; مرآه الجنان , ۲/۲۹; شذرات الذهب , ۲/۱۳;

 

 

تفسیر الواقدى .

اثـر ابـوعـبـداللّه محمد ( مدینه ۱۳۰ – بغداد ۲۰۷ ق ) فرزند عمر بن واقد اسلمى مدنى معروف به واقدى و از مؤرخین و مفسران و محدثین شیعه بود.
وى در اکـثـر عـلـوم آثار بسیار گران قدرى از خود باقى گذاشته است که بعضى از آنها به طبع رسیده است .
سید محسن امین عاملى در اعیان الشیعه به تفصیل شرح حال وى را نگاشته و به نقل از ابن ندیم چنین نوشته است : کان یتشیع حسن المذهب یلزم التقیه .
ذهـبـى در تـذکـره الـحـفـاظ از وى نام برده و در سیر اعلام النبلاء اقوال سنى هایى که به خاطر تشیع اش او را جرح نموده اند ذکر کرده سپس قسمتى از تفسیر او را آورده است .
تـفسیر وى در یک جلد به عربى و به شیوه روائى که طى کتب حدیث عامه و خاصه نقل گردیده است .
خیرالدین زرکلى در اعلام تفسیر خطى او را معرفى کرده است ولى محل نسخه آنرا ذکر نکرده اند.

مـنـابع :

اعیان الشیعه , ۱۰/۳۰; الاعلام , ۶/۳۱۱; تاریخ بغداد, ۳/۳-۲۱; تذکره الحفاظ, ۱/۳۴۸; تاریخ دمـشق , ابى عساکر, تلخیص ابن منصور, ۲۳/۱۳۱; البدایه و النهایه , ۹/۳۶۳; شذرات الذهب , ۲/۱۸; کشف الظنون , ۱/۴۶۰ به بعد; مصفى المقال , ۴۲۱; العبر, ۱/۳۵۳; میزان الاعتدال , ۳/۶۶۲; فهرست , ابن ندیم , ۱۱۱; النجوم الزاهره , ۲/۱۸۴.

 

 

تفسیر الفراء

اثـر ابـوزکـریـا یحیى ( ۱۴۴ – ۲۰۷ ق ) فرزند زیاد الاقطع بن عبداللّه بن مروان دیلمى معروف به الفراء, از مفسران شیعه و نحویین امامیه در کوفه .
عـلـوم عـربى و لغت و نحو و تفسیر را از شیوخ علماى شیعه اخذ کرد و از مشهورترین شاگردان کسائى است .
پـدر او زیـاد الاقطع هنگام قیام حسین بن على بن الحسن المثلث علیه ظلم هادى بن مهدى بن منصور خلیفه عباسى به وى پیوست و در جنگ فخ در سال ۱۶۹ ق دستش قطع گردید و به زیاد الاقطع شهرت یافت .
وى از جـمـله مفسران شیعه است که به تالیف یک تفسیر اکتفاء نکرده و به تالیف آثار قرآن پژوهى مختلف پرداخته است .
از جمله : الجمع و التثنیه فى القرآن , تفسیر غریب القرآن ; لغات القرآن ; مجاز القرآن ; المصادر فى القرآن ; تفسیر المعانى فى القرآن .
آقابزرگ تهرانى در الذریعه مى نویسد که تفسیر الفراء غیر از تفسیرهاى مذکور است .
این تفسیر نزد ابن شهر آشوب مازندرانى ( م ۵۸۸ ق ) موجود بود و در اسباب النزول و مناقب نقل نموده است .
و همچنین از این تفسیر در تفسیر فرات کوفى نقل شده است .

منابع :

اعیان الشیعه , ۱۰/۲۹۰; الاعلام , زرکلى , ۸/۱۴۵; ارشاد الادیب , ۷/۲۷۶; بغیه الوعاه , ۲/۳۳۳; تـاریـخ الادب العربى , کارل بروکلمان , ۲/۱۹۹ – ۲۰۱; تاسیس الشیعه , ۶۹; تذکره الحفاظ, ۱/۳۷۲; تـفـسـیـر فـرات کـوفى , ۲۴۱; تهذیب التهذیب , ۱۱/۱۸۶; الذریعه , ۴/۲۹۸; ریاض العلماء, ۵/۳۴۷; شـذرات الـذهـب , ۲/۱۹; طـبقات المفسرین , داودى , ۳۶۶; طبقات الزبیدى , ۴; ضحى اللاسلام , احمد امین , ۲/۳۰۷; الفهرست , ابن ندیم , ۳۷; معجم الدرسات القرانیه , ۱۲۶; مفسران شیعه , ۷۷.

 

 

تفسیر یونس

اثر ابومحمد یونس ( م ۲۰۸ ق ) فرزند عبدالرحمان , از اصحاب و مفسران و شیخ المحدثین امامیه .
در عـصر هشام بن عبدالملک خلیفه اموى ( ۱۰۵ – ۱۲۵ ق ) متولد گردید و غلام على بن یقطین بـود و حـدیـث و عـلوم قرآن و تفسیر را از محضر امام موسى کاظم (ع ) و حضرت على بن موسى الرضا (ع ) اخذ کرد.
شیخ طوسى او را از اصحاب امامین موسى کاظم و حضرت رضا (ع ) ضبط کرده است .
و نجاشى پس از توثیق وى او را وکیل حضرت على بن موسى الرضا (ع ) وصف نموده و امام (ع ) از علم او تمجید و او را توثیق کرده اند.
فـضـل بـن شـاذان مى گوید: از ثقات شنیدم که مى گفتند از حضرت على بن موسى الرضا (ع ) استماع نموده اند که امام (ع ) مى فرمودند یونس بن عبدالرحمان , سلمان زمان خویش است .
قـمـیـون او را طـعـن نموده اند ولى از طرف اصحاب ائمه , اتفاق کلمه بر توثیق و عظمت مقام و منزلت او هست .
تـفـسیر وى به زبان عربى و به شیوه روائى است و در کتب تفسیرهاى شیعه و کتب معتبر حدیث نقل گردیده است .
ابوالعباس نجاشى ( م ۴۵۰ ق ) پس از توثیق وى , بیش از سى و پنج عنوان از مؤلفات او را نام برده است از جمله دو اثر به نام کتاب فضل القرآن و کتاب تفسیر القرآن .
على بن ابراهیم قمى در تفسیر خود از تفسیر او بسیار نقل کرده است .
از جـمـله در تفسیر آیه ۷۵ سوره انعام و کذالک نرى ابراهیم ملکوت السموات و الارض و لیکون مـن الـمـوقنین از استادش هشام بن حکم از حضرت امام جعفر صادق (ع ) روایتى تفسیرى نقل کرده است .

مـنـابـع :

الاسـتبصار, ۲/۹۷ به بعد; اعیان الشیعه , ۱۰/۳۲۶; الاعلام , ۸/۲۶۱; تاسیس الشیعه , ۳۲۸; تـهذیب الاحکام , ۳/۶۱ به بعد; تفسیر القمى , ۱/۲۰۵; جامع الرواه , ۲/۳۵۶; الذریعه , ۴/۳۲۲; رجال , ابـن داود; رجـال , عـلامـه حـلى , ۱۸۴; رجال , شیخ طوسى , ۳۶۴; رجال , نجاشى , ۲/۴۲۰; رجال , کشى , ۴۰۹; الفهرست , شیخ طوسى , ۲۱۱; الفهرست , ابن ندیم , ۲۷۶; الکافى , ۲/۵۶۴ به بعد; هدیه العارفین , ۲/۵۷۲.

 

 

تفسیر یقطینى

اثـر ابـوجـعفر محمد ( زنده در ۲۱۰ ق ) فرزند عیسى بن عبید بن یقطین بن موسى , از مفسران و محدثان شیعه و از اصحاب ابوجعفر ثانى جواد(ع ) بوده و نیز از امام روایت کرده است .
مؤلفات مفسر را بیش از ۱۸ عنوان ضبط کرده اند که در علوم مختلف اسلامى است .
از جمله آنها کتاب تفسیر قرآن کریم است .
شیخ طوسى در الفهرست و نیز ابن شهر آشوب مازندرانى در معالم العلماء تفسیر قرآن کریم مفسر را ضبط کرده اند.
عـلـى رغـم اینکه بعضى مفسر را به غلو متهم نموده اند ابوالعباس نجاشى در رجال خود مفسر را توثیق نموده و او را داراى روایات کثیر و تصانیف نیکو مى خواند.
علامه حلى در کتاب رجال خویش روایات او را پذیرفتنى مى شمارد.
تفسیر مفسر به زبان عربى و به شیوه روائى است .
تفسیرهاى روائى روایات مفسر را نقل و ضبط نموده اند.

منابع :

الاستبصار, ۳/۱۵۵ به بعد; تاسیس الشیعه , ۲۵۹; تهذیب الاحکام , ۶/۷۱ به بعد; جامع الرواه , ۲/۱۶۶; الـذریعه , ۴/۳۲۱; رجال , ابن داود, ۵۰۸; رجال , برقى , ۵۸; رجال , علامه حلى , ۱۴۲; رجال , نـجـاشى , ۲۱۸; رجال , کشى , ۴۵۰; تنقیح المقال , ۳/۱۶۹; الفهرست , شیخ طوسى , ۳۱۱; فهرست , ابـن نـدیم , ۳۱۲; مصفى المقال فى مصنفى علم الرجال , ۴۲۱; معالم العلماء, ۱۰۱; الکافى , ۱/۸۷ به بعد و سایر مجلدات ; مفسران شیعه , ۷۸.

 

 

تفسیر ابن همام صنعانى

اثـر امـام حـافـظ کـبـیر ابوبکر عبدالرزاق ( ۱۲۶ – ۲۱۱ ق ) فرزند همام بن نافع حمیرى یمانى , از مفسران و محدثان امامیه .
شیخ طوسى او را از اصحاب حضرت صادق (ع ) شمرده است .
و فریقین عامه و خاصه وى را توثیق نموده اند و نیز ائمه مذاهب اسلامى از وى نقل حدیث کرده اند و در کـتـب عـامه پس از توثیق او اظهار نارضایتى از تشیع وى دارند چون مفسر متجاهر به تشیع خود بود.
ذهبى در میزان الاعتدال مى گوید.مردى در مجلس و حضور وى نام معاویه را یاد کرد.عبدالرزاق گفت : مجلس ما را با ذکر نام فرزندان ابى سفیان , آلوده مکن ( میزان الاعتدال , ۲/ ۶۱۰ ). تـفـسـیـر ابـن همام که نسخه هاى متعددى از آن امروزه در دست است , کهن ترین تفسیر شیعى مـى بـاشـد که از گزند حوادث در امان مانده و چند نسخه از این تفسیر در فهرست کتابخانه هاى مصر و هندوستان و عراق ذکر شده است .

کـارل بـروکـلمان در تاریخ الادب العربى نسخه مصرى را از فهرست تذکره النوادر ( ۱۵ ) معرفى کرده است .فرات کوفى از علماى شیعه در عصر غیبت صغرى در تفسیر آیه ۸۱ سوره طه و نیز در تفسیر آیات دیگر از مفسر نقل کرده است .و ایـن تـفـسیر از جمله تفسیرهائى است که به شیوه روائى مى باشد و روایات زیادى را از ابى عروه مـعـمـر بـن راشد صنعانى بصرى از اصحاب امام جعفر صادق (ع ) و دیگر اصحاب ائمه (ع ) هنگام تفسیر آیات قرآن کریم نقل مى نماید.این تفسیر چنانکه کارل بروکلمان اظهار مى دارد در حیدرآباد دکن به چاپ رسیده است .

مـنـابع :

اعیان الشیعه , ۷/۴۷۱; الاعلام , زرکلى , ۳/۳۵۳; البدایه و النهایه , ۱۰/۲۶۵; تذکره الحفاظ, ۱/۳۶۴; تذکره النوادر, ۳۳; تفسیر, فرات کوفى , ۲۵۸ به بعد; تهذیب التهذیب , ۶/۲۷۸; جامع الرواه , ۱/۴۵۶; الـذریعه , ۴/۲۵۰; رجال , برقى , ۲۴; رجال , شیخ طوسى , ۲۶۷; الطبقات الکبرى , ابن سعد, ۵/۳۹۹; طبقات المفسرین , داودى , ۱/۲۹۶; الرساله المستطرفه , ۴۰; شذرات الذهب فى اخبار من ذهـب , ۲/۲۷; الفهرست , ابن ندیم , ۲۲۸; معجم الدراسات القرآنیه , ۱۱۱; مفسران شیعه , ۸۰; میزان الاعـتـدال , ۲/۶۰۸; الـنجوم الزاهره , ۲/۲۰۲; نکت الهمیان , ۱۹۱; مرآه الجنان , یافعى , ۲/۵۲; وفیات الاعیان , ابن خلکان , ۱/۳۰۳.

 

 

تفسیر ابن ابى عمیر

اثـر شـیـخ ابـواحـمـد محمد ( م ۲۱۷ ق ) فرزند ابى عمیر زیاد بن عیسى ازدى بغدادى , از شیوخ مـحـدثـان امـامـیـه و اعاظم فقهاء و مفسران شیعه و از ثقات اصحاب ائمه ( امام موسى کاظم و حضرت رضا و حضرت جواد علیهم السلام ). شـیخ طوسى در کتاب خود الفهرست مى نویسد ائمه ثلاثه را درک کرد سپس او را به نیکى توثیق کرده است .
هارون الرشید به خاطر تشیعش او را به زندان افکند به یک روایت چهار سال در زندان به سر برد, و بـعضى هفده سال ذکر نموده اند, و خواهرش مؤلفات او را دفن نمود و قسمتى از آثار وى از بین رفت .
در بعضى از کتب رجالى مؤلفات او نود و چهار عنوان یاد شده است .جمع کثیرى از اکابر محدثان امامیه در حوزه او تربیت یافته اند.تفسیر وى به زبان عربى و به شیوه روائى است .
نجاشى ( م ۴۵۰ ق ) از طریق استادش شیخ مفید با چهار واسطه از او نقل روایت مى کند.و نیز طى تفسیرهاى روائى از آن بسیار نقل شده است .

مـنـابع :

الاستبصار, ۱/۱۸۴ – ۱۸۵ به بعد; تفسیر قمى , ۱/۲۸ به بعد; تهذیب الاحکام , ۱/۱۰۱; جامع الـرواه , ۲/۵۰ – ۵۶; رجـال , ابـن داود, ۲۸۷; رجـال , شـیـخ طوسى , ۳۸۸; رجال , نجاشى , ۲/۲۰۴; الفهرست , شیخ طوسى , ۱۶۸; لسان المیزان , ۵/۳۳۱; رجال , کشى , ۴۹۲; الکافى , ۳/۲۰۶ به بعد.

 

 

تفسیر ابن دکین

اثـر ابونعیم فضل ( کوفه ۱۳۰ – شهید در ۲۱۹ ق ) فرزند دکین , بن حماد تمیمى کوفى , از علماى شیعه و اکابر مفسران و محدثین .وى سـالـهـا کـرسـى تدریس حدیث و تفسیر را در کوفه و بغداد به خود اختصاص داد و جمعى از شیوخ در حوزه او ترتیب یافتند و نیز علما و محدثین فریفین او را توثیق نموده اند.
از مشهورترین شاگردان سنى وى بخارى و مسلم است که پس از توثیق او از روایات و احادیث وى در کتب خویش نقل کرده اند.تـفسیر وى به زبان عربى و به شیوه روائى که طى کتب تفسیر عامه و خاصه و کتب معتبر حدیث منقول است .

مـنـابـع :

اعـیـان الشیعه , ۸/۳۹۸; الاعلام , ۵/۱۴۸; تذکره الحفاظ, تهذیب الاحکام , ۴/۱۵۴ به بعد; تـهـذیـب الـتـهـذیب , ۸/۲۴۳; الذریعه , ۴/۲۴۰; ریاض العلماء, ۴/۳۵۹; سیر اعلام النبلاء, ۱۰/۱۴۲; شـذرات الـذهب , ۲/۴۶; طبقات المفسرین , داودى , ۲/۲۹; العبر, ۱/۳۷۷; الفهرست , شیخ طوسى , ۸۷; الکافى , ۶/۴۶۵.

 

 

تفسیر البرقى الکبیر

اثر شیخ ابوعبداللّه محمد ( م ب ۲۲۰ ق ) فرزند خالد قمى برقى منسوب به برق رود از نواحى شهر قم , از ائمه حدیث و تفسیر و علماى شیعه .مفسر از اصحاب حضرت امام موسى کاظم و امام رضا, علیهما السلام است .و نیز ایام حضرت جواد (ع ) را درک نمود و زنده بود.

شیخ طوسى او را در عداد اصحاب امام رضا (ع ) توثیق کرده است .نـجـاشـى بعضى از مؤلفات مفسر را نام برده از جمله تفسیر قرآن و کتاب التنزیل و التعبیر سبک برقى در تفسیر آیات قرآن و بیان معناى آیه به شیوه روائى است , و در تفسیر آیات روایات را از چند طریق نقل مى نماید.روایت تفسیرى اش در تفاسیر شیعه نقل شده است .

و نـیـز اسناد بسیارى از روایات به او منتهى مى گردد و روایات مفسر در کتب اربعه و بحارالانوار مجلسى و سایر کتب معتبر شیعه بالغ بر بیش از چهارصد مورد مى باشد.
وى پدر مفسر و محدث معروف شیعه ابوجعفر احمد بن محمد برقى صاحب کتاب المحاسن است که کرارا به طبع رسیده است .

مـنـابع :

اعیان الشیعه , ۹/۲۷۳; الاستبصار, ۳/۳۱; تاسیس الشیعه , ۲۵۹; تفسیر فرات کوفى , ۵۵۸; جامع الرواه , ۲/۱۱۰; الذریعه , ۴/۲۶۳; رجال , ابن داود, ۳۰۹; رجال , برقى , ۵۰; رجال , شیخ طوسى , ۳۶۸; رجـال , کـشى , ۴۵۷; رجال , نجاشى , ۲/۲۲۰; تنقیح المقال ۳/۱۱۲; رجال , علامه حلى , ۱۳۹; الـفـهـرسـت , شـیـخ طوسى , ۲۹۱; مفسران شیعه , ۷۷; مقدمه المحاسن به قلم سید جلال الدین مـحـدث ; مـصفى المقال فى مصنفى علم الرجال , ۴۰۵; الفهرست , ابن ندیم , ۲۷۶; من لا یحضره الفقیه , ۳/۱۵۸.

 

 

تفسیر ابن اورمه

اثر ابوجعفر محمد ( م ب ۲۲۱ ق ) فرزند اورمه قمى , از زعماى مفسران شیعه .قـمـى هـا مـفسر را به غلو متهم نمودند ولى بین سالهاى ۲۲۱ تا ۲۵۴ ق توقیعى از جانب امام على الهادى (ع ) در پاکى و برائت مفسر از تهمت غلو براى مردم قم صادر گردید.از اوسـت تـفـسـیر قرآن کریم کتاب ما نزل من القرآن فى امیرالمؤمنین على بن ابى طالب (ع ) و تفسیر الباطن .

تـفـسـیـر وى بـه شیوه روائى است و مفسران شیعه در تفسیر آیات قرآن کریم از تفسیر وى بهره گرفته اند از جمله قسمتى از تفسیر وى در ولایت در مجلد سوم کشف الغمه و تفسیر کنزالعرفان عـلامـه بـرغـانـى ذکر شده است و در تفسیر: ( عم یتساءلون عن النباء العظیم ) قال النبا العظیم الولایه و الراسخون فى العلم را امیرالمؤمنین على بن ابى طالب (ع ) ذکر نموده و دیگر موارد.

مـنـابـع :

تـاسیس الشیعه , ۳۳۱; تهذیب الاحکام , ۹/۲۲۶; الاستبصار, ۴/۱۳۷; جامع الرواه , ۲/۲۱۱; رجال , شیخ طوسى , ۵۱۲; الفهرست , شیخ طوسى , ۲۷۸; الکافى , ۲/۲۳۵ به بعد; معالم العلماء, ۱۰۱; معجم رجال الحدیث , ۱۵/۱۱۵.

 

 

تفسیر ابن فضال کبیر.

اثـر ابـومحمد حسن ( م ۲۲۴ ق ) فرزند على بن فضال کوفى تیملى معروف به ابن فضال کبیر, از علماى تفسیر شیعه و ثقات محدثین امامیه و از خواص اصحاب حضرت رضا (ع ). وى در اوائل , فـطحى مذهب بوده و به امامت عبداللّه بن جعفر معتقد بود سپس به امامت حضرت رضا (ع ) ابوالحسن بازگشته و از ثقات روات حدیث است و همچنین جزء مفسرین امامیه است که چـنـد تفسیر در فنون قرآن کریم نگاشته : کتاب الشواهد من کتاب اللّه ; الناسخ و المنسوخ ; تفسیر قرآن کریم .

ابـن حـجر در لسان المیزان خود تفسیر الناسخ و المنسوخ و کتاب تفسیر و کتاب تفسیر الشواهد من کتاب اللّه و دیگر مقالات او را نام برده است .تفسیر ابن فضال به شیوه روائى است و مفسران شیعه در تفسیرهاى خود و کتب معتبر آنها را نقل کـرده انـد و ابـن شهر آشوب مازندرانى در معالم العلماء تفسیر او را ضبط کرده است و داودى در طـبـقات المفسرین تفسیر قرآن و تفسیر الناسخ و المنسوخ او را ذکر مى کند و اظهار مى دارد که وى از مؤلفین و مفسرین شیعه است .

منابع :

الاستبصار, ۱/۱۹, ۳/۹; تاسیس الشیعه , ۳۳۴; تهذیب الاحکام , ۴/۲۲۱, ۷/۴۷۷, ۸/۹۷; تفسیر القمى , ۲/۷۴ به بعد; جامع الرواه , ۱/۲۱۴; الذریعه , ۴/۲۴۵; رجال , برقى , ۵۴; رجال , شیخ طوسى , ۳۷۱; رجـال , عـلامـه حـلى , ۳۷; رجال , کشى , ۴۳۳; رجال , نجاشى , ۱/۱۲۷; الفهرست , ابن ندیم , ۲۷۸; الـفـهرست , شیخ طوسى , ۹۳; القاموس , ۳/۲۱۴; کامل الزیارات , ۲۶; لسان المیزان , ۲/۲۲۵; مصفى المقال فى مصنفى علم الرجال , ۱۲۷.

 

 

تفسیر ابن محبوب

اثر ابوعلى حسن ( ۱۴۹ – ۲۲۴ ق ) فرزند محبوب سراد یا زراد, از محدثین و مفسرین شیعه .مفسر از اصحاب حضرت موسى بن جعفر و حضرت رضا و امام محمد الجواد علیهم السلام بوده و نـیـز از شصت نفر از اصحاب حضرت ابوعبداللّه جعفر الصادق (ع ) روایت کرده است و اجماع کتب رجالى وى را توثیق نموده اند.

و ایـن تـفـسـیر به شیوه روائى است که در تفسیر آیات قرآنى از احادیث و روایات ائمه معصومین علیهم السلام بهره گرفته است و مفسران شیعه در تفسیرهاى خود از تفسیر وى نقل نموده اند.
بالغ بر بیش از هزار و پانصد و هیجده مورد از اسناد روایات به وى منتهى مى شود.

مـنابع :

الاعلام , زرکلى , ۲/۲۱۲; الذریعه , ۴/۲۴۸; رجال , ابن داود, ۱۱۶; رجال , شیخ طوسى , ۳۴۷; رجـال , عـلامـه حلى , ۳۷; رجال , کشى , ۴۸۸; طبقات المفسرین , داودى , ۱/۱۳۹; الفهرست , ابن نـدیـم , ۲۷۶; الـفـهرست , شیخ طوسى , ۹۶; تهذیب الاحکام , ۴/۲۰۲; من لا یحضره الفقیه , ۳/۳۶; لسان المیزان , ۲, ۳۱; معجم الدراسات القرانیه , ۱۰۸; مفسران شیعه , ۷۱; الاستبصار, ۳/۳۸; تفسیر قمى , ۱/۴۵.

 

 

تفسیر ابن مهزیار

از ابـوالـحـسـن عـلـى ( زنده در ۲۲۹ ق ) فرزند مهزیار دورقى اهوازى از ائمه تفسیر و حدیث , از اصحاب ائمه ثلاثه ابى الحسن الرضا و ابى جعفر الجواد و ابى الحسن الثالث علیهم السلام و از وکلاء آنها بوده است .و در کـتـب رجـالى او را توثیق نموده اند وى از جمله علماى امامیه هستند که دو تفسیر به قرآن کـریـم تـالـیـف نـموده است اولى تفسیر قرآن که به نام وى شهرت دارد و دومى کتاب الحروف القرآنیه است .

این تفسیر به زبان عربى مانند تفاسیر آن عصر روائى است و از ائمه علیهم السلام نقل مى کند.این تفسیر را ابن اخى زواده در سال ۲۲۹ ق از مفسر روایت کرده است و همچنین برادرش ابراهیم بن مهزیار این تفسیر را روایت مى کند.
بعضى از مورخین مفسر را با برادرزاده اش على بن ابراهیم بن مهزیار که تشرف به خدمت حضرت حجت ابن الحسن (ع ) یافت خلط کرده اند.نجاشى پس از توثیق وى ۳۵ عنوان از مؤلفات وى را ضبط کرده است .

مـنـابع :

الاستبصار: ۱/۳۱۱; الذریعه , ۴/۲۴۸; رجال , ابن داود, ۲۵۱; رجال , علامه حلى , ۹۲; رجال , شیخ طوسى , ۳۱۸; رجال , کشى , ۴۵۹; رجال , نجاشى , ۲/۷۴; الکافى , ۳/۳۱۳; مفسران شیعه , ۷۲; الفهرست , شیخ طوسى , ۲۳۱.

 

 

جامع التفسیر (جوامع التفسیر)

اثـر شـریف موسى ( م ح ۲۳۰ ق ) فرزند اسماعیل بن امام موسى بن جعفر (ع ), از علماى شیعه در مصر و از محدثین و مفسران امامیه .وى حفید امام موسى الکاظم (ع ) بود و مصر را مسکن خویش قرار داد.
تـبـار او را در مصر آل الکاظم و ( بنى کلثم ) مى خوانند و کلثم لقب محمد بن جعفر موسى بود و نیز محمد بن محمد بن الاشعث کندى از او روایت نموده است .تفسیر مورد بحث به زبان عربى و به شیوه روائى است .
ابـوالـعباس نجاشى و شیخ طوسى این تفسیر را در الفهرست ضبط کرده اند و این تفسیر و روایات دیگر مفسر طى کتب معتبر حدیث و تفسیرهاى شیعى نقل گردیده است از جمله در کتب اربعه .

مـنـابـع :

الاسـتبصار, ۳/۲۴ به بعد; تهذیب الانساب , ۱۷۱; الذریعه , ۵/۴۶; رجال , نجاشى , ۲/۳۴۳; الشجره المبارکه , ۸۹; الفخرى , ۱۵; الفهرست , شیخ طوسى , ۱۹۱; لباب الانساب , ۲/۴۴۱; المجدى , ۱۲۲.

 

 

الناسخ و المنسوخ

اثـر شیخ ابوالحسن دارم ( م ح ۲۳۰ ق ) فرزند قبیضه بن نهشل بن مجمع تمیمى دارمى سائح , از مفسران امامیه و اصحاب حضرت امام رضا (ع ) است .وى علوم تفسیر و حدیث را از حضرت رضا (ع ) اخذ کرده است از آثار یاد شده وى تفسیر الناسخ و المنسوخ و کتاب الوجوه و النظائر مى باشد.
ابـوالـعـبـاس نـجـاشى با سه واسطه توسط استادش احمد بن على سیرافى تفسیر دارم را روایت مى کند.ایـن تـفـسـیر به زبان عربى و بحث آن در آیات ناسخ و منسوخ قرآن کریم مى باشد و فعلا موجود نمى باشد.

مـنابع :

تاسیس الشیعه , ۳۳۴; جامع الرواه , ۱/۳۰۱; الذریعه , ۲۴/۱۱; رجال , نجاشى , ۱/۳۷۲; رجال , ابن داود, ۱۴۷; معجم رجال الحدیث , ۷/۸۶.

 

 

تفسیر کندى (تفسیر ابن اسباط)

اثر ابوالحسن على ( زنده در ۲۳۰ ق ) فرزند اسباط بن سالم کندى الزطی مقرى کوفى , از اصحاب حضرت رضا (ع ) و امام الجواد (ع ) و از ثقات محدثین و مفسران شیعه .
وى حـدیـث و عـلوم قرآن و فنون تفسیر را از حضرت على بن موسى الرضا (ع ) و ابى جعفر الثانى محمد الجواد (ع ) اخذ کرد.سپس به تدریس حدیث و فقه و تفسیر در پرداخت و جمع غفیرى در حوزه او تربیت یافتند.

شـیـخ طـوسـى در رجـال خـود وى را با لقب کندى بیاع الزطى کوفى معرفى نموده و او را جزء اصحاب حضرت رضا (ع ) و بعد در اصحاب حضرت الجواد (ع ) ذکر نموده است .
زطى نوعى از لباس هندى مى باشد.
کـتـب رجـالـى اتفاق کلمه دارند که وى نخست فطحى بود و نامه هاى بسیارى بین او و على بن مهزیار مبادله گردید سپس به حضرت امام جواد (ع ) ارجاع نمودند و على بن اسباط بازگشت و فطجبه را ترک نمود.
تـفـسـیـر مـورد بحث به زبان عربى و به شیوه روائى که طى تفسیرهاى روائى شیعى بسیار نقل گردیده و در کتب معتبر حدیث امامیه ذکر شده است از جمله در کتب اربعه .

مـنـابـع :

الاسـتبصار, ۱/۱۱۶; تهذیب الاحکام , ۱/۱۸۲; جامع الرواه , ۱/۵۵۴; رجال , ابن داود, ۴۸۱; رجال , شیخ طوسى , ۳۸۲, ۴۰۳; رجال , علامه حلى , ۹۹; رجال , کشى , ۴۷۰; رجال , نجاشى , ۲/۷۳; الفهرست , شیخ طوسى , ۱۱۶; تفسیر قمى , ۱/۳۵۸; الذریعه , ۴/۲۴۰.

 

 

تفسیر سوره یس

اثـر ابوالفضل سلمه ( م ح ۲۴۰ ق ) فرزند خطاب قمى براوستانى ازدورقانى , از مفسران و محققان شیعه در عصر خود.مـفـسـر از مـردم قـریه ازدورقان از توابع رى و از اکابر علماى امامیه در عصر حضرت رضا و امام محمد الجواد علیهما السلام بود.
جمعى از اکابر علماى امیه از مفسر روایت مى کنند و نیز داراى مؤلفات زیادى است .تفسیر وى به زبان عربى است .سـیـد حسن صدر در تاسیس الشیعه مى گوید تفسیر وى به روایت از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است .روایات وى در کتب مهم و منابع و مصادر شیعى نقل شده است .

مـنـابع :

الاستبصار, ۱/۳۰۲, ۲/۳۱۲; اعیان الشیعه , ۷/۲۸۹; الذریعه , ۴/۳۴۴; رجال , ابن داود, ۴۰۸; رجـال , نـجاشى , ۱/۴۲۲; کامل الزیارات , قولویه , ۱۳; معالم العلماء, ۵۷; مفسران شیعه , ۶۹; معجم الرجال الحدیث , ۸/۲۰۳.

 

 

تفسیر مازنى

اثر ابوعثمان بکر ( ۲۴۸ یا ۲۴۹ ق ) فرزند محمد بن حبیب مازنى بصرى , از نحویین شیعه در بصره و لغویین و مفسرین امامیه و مورد وثوق شیعه و سنى مى باشد.جمع کثیرى از مشاهیر علماى نحو و عربیه در حوزه او تربیت یافتند.یاقوت حموى در معجم الادباء به تشیع وى تصریح نموده است سپس تفسیر قرآن او را در مؤلفات وى ضبط کرده است .
ذهـبـى در سـیـر اعلام النبلاء از قول شاگردش المبرد مى نویسد ( لم یکن احد بعد سیبویه اعلم بالنحو من المازنى ) سپس او را به تقوى و صلاح و صاحب دین وصف نموده است .
در کتب عامه از جمله در مقدمه اخبار النحویین البصریین وى را در طبقه مفسرین ذکر نموده اند.

مـنـابـع :

اعـیـان الـشـیـعه , ۳/۵۹۴; الاعلام , ۲/۶۹; انباه الرواه , ۱/۲۴۲; تاریخ بغداد, ۷/۹۳; ایضاح الـمکنون , ۱/۴۸۲; تاسیس الشیعه , ۷۱; بغیه الوعاه , ۱/۴۶۳; الذریعه , ۴/۳۱۲; رجال , ابن داود, ۷۳; رجال , نجاشى , ۱/۲۷۲; سیر اعلام النبلاء, ۱/۲۷۰; شذرات الذهب , ۲/۱۱۳; العبر, ۱/۴۴۸; الفهرست , ابن ندیم , ۶۲; کشف الظنون , ۱/۴۱۲; الوافى بالوفیات , ۱۰/۲۱۱.

 

 

 

تفسیر ابن وضاح

اثـر ابـومـحـمد عبداللّه ( م ح ۲۵۰ ق ) فرزند وضاح بن سعید کوفى لؤلؤى ازدى , از ثقات مفسران شیعه و فقهاء امامیه .وى از اصحاب حضرت امام موسى کاظم (ع ) ابوالعباس نجاشى توسط استادش حسین بن عبیداللّه غضائرى به پنج واسطه تفسیر وى را روایت مى کند.
شیخ طوسى در باب الکنى در الفهرست خود تفسیر او را ضبط کرده است .تـفـسـیر مذکور به زبان عربى از تفسیرهاى روائى است و مفسر در تفسیر آیات قرآنى از احادیث و روایات مروى از ائمه اطهار (ع ) گرفته است .و همچنین از تفسیر مفسر در کتب تفاسیر روائى نقل گشته و از منابع تفسیرهاى روائى مفسران شیعه است .

مـنابع :

الاستبصار, ۴/۱۴۳ به بعد; تفسیر بحرالعرفان , علامه برغانى ( خطى ); تفسیر فرات کوفى , ۴۰۸ بـه بـعـد; تـفسیر قمى , ۲۴۷ به بعد; تهذیب الاحکام , ۲/۲۵۹ به بعد; تهذیب التهذیب , ۶/۶۳; الذریعه , ۴/۲۴۹; رجال , ابن داود, ۲۱۵; رجال شیخ طوسى , ۳۵۵; رجال , نجاشى , ۲/۱۰; الفهرست , شیخ طوسى , ۳۶۹; مفسران شیعه , ۷۲; الکافى , ۷/۴۳۰.

 

 

تفسیر ابن الصلت

از ابـوطالب عبداللّه ( م ح ۲۵۰ ق ) فرزند صلت قمى تیمى از محدثین ثقه جلیل , از اعلام مفسران امامیه .حـدیث و علوم قرآن را از امامین على بن موسى الرضا (ع ) و ابوجعفر محمد الجواد (ع ) اخذ کرد و نیز وکیل امام الجواد (ع ) بود.
خـانـدان صـلـت از خـانـواده هـاى علمى مشهور قم مى باشند که جمعى از فقها و محدثین از آن برخاسته اند.تـفـسـیـر مـورد بـحـث بـه زبـان عربى در یک جلد به شیوه روائى که طى کتب معتبر حدیث و تفسیرهاى شیعى نقل گشته است و نیز فرزند مفسر على بن عبداللّه بن صلت تفسیر مذکور را از پدر خود روایت کرده است .

مـنـابـع :

الاسـتبصار, ۱/۲۰۴; جامع الرواه , ۱/۴۹۲; الذریعه , ۴/۲۴۳; رجال , ابن داود, ۲۰۷; رجال , برقى , ۵۵; رجال , شیخ طوسى , ۳۸۰; رجال , علامه حلى , ۱۰۵; رجال , کشى , ۲۱۲; رجال , نجاشى , ۲/۱۳; الفهرست , شیخ طوسى , ۱۹۲; من لا یحضره الفقیه , ۴/۱۴۸.

 

 

 

تفسیر امام على الهادى عسکرى (ع )

از املاء امام ابوالحسن الثالث على الهادى (ع ) ( ۲۱۲ – ۲۵۴ ق ). تـفـسیر مذکور به زبان عربى در یکصد و بیست جلد از املاء امام الهادى (ع ) بر ابوعلى الحسن بن خالد برقى ( زنده در ۲۵۴ ق ) صاحب کتاب نوادر است که ابن شهر آشوب مازندرانى ( م ۵۸۸ ق ) در معالم العلماء مى گوید ( الحسن بن خالد البرقى اخو محمد بن خالد من کتبه : تفسیر العسکرى من املاء الامام (ع ) مائه و عشرون مجلده ). شـیـخ آقابزرگ تهرانى در الذریعه پس از ضبط این تفسیر در مؤلفات امام (ع ) مى نویسد: ابن شهر آشـوب هـنـگـام شرح حال حسن بن خالد تفسیر عسکرى را بصورت مطلق بدون قید ذکر نموده است و ظاهر امر مراد از العسکرى امام هادى (ع ) باشد که نیز ملقب به صاحب عسکرى هستند.

شیخ طوسى در الفهرست مى نویسد که ابوعلى حسن داراى کتاب مى باشد که آن را برادرزاده اش ابوجعفر روایت کرده است .شـیخ طوسى در رجال خود تصریح نموده است که ابوعبداللّه محمد عصر امام على الهادى (ع ) را درک نـکـرده است و در زمان پدرش حضرت جواد (ع ) وفات یافته و نیز چنانچه از ترتیب گفتار نجاشى استفاده مى گردد ابوعلى الحسن برادر وسط بود و از ابوعبداللّه محمد کوچک تر و از برادر سوم الفضل بزرگتر و بر مبناى علم تبارشناسى ابوعلى حسن عمر طولانى تر داشته و وفات او بعد از برادر بزرگتر بوده است .

و در سـالـهاى امامت على الهادى (ع ) بین ۲۲۰ ق لغایت وفات امام ( ۲۵۴ ق ) یکصد و بیست جلد تفسیر را از املاء امام (ع ) نگاشته است پس صحیح آن است که این تفسیر از کتب ابوعلى حسن بن خالد برقى است و مى توان آن را تفسیر عسکرى دانست چون از املاء امام (ع ) است .
آنـچـه کـه مسلم است این تفسیر از املاء امام على الهادى (ع ) است و فعلا موجود نیست و غیر از تفسیر از املاء امام عسکرى (ع ) امام یازدهم مى باشد که مکررا به طبع رسیده است .

مـنـابع :

تاسیس الشیعه , ۳۳۰; جامع الرواه , ۱/۱۹۶; الذریعه , ۴/۲۸۳; رجال , ابن داود, ۱۰۶; رجال , نجاشى , ۱/۱۷۶; الفهرست , شیخ طوس , ۷۴; معالم العلماء, ۳۴; معجم رجال الحدیث , ۴/۳۱۷.

 

 

 

ثواب القرآن

اثر عبداللّه محمد ( م ح ۲۵۴ ق ) فرزند حسان رازى زینبى از مفسران شیعه در قرن سوم هجرى و از اصـحـاب حـضرت امام على الهادى (ع ) روایات و احادیث وى در کتب معتبر حدیث شیعه نقل شده است از جمله کتب اربعه .

تـفـسیر ثواب القرآن بر حسب روش آن عصر و سایر مؤلفات مفسر به شیوه روائى است و نیز مفسر داراى تـفـسـیر دیگرى به نام تفسیر ( انا انزلناه ) مى باشد و ابوالعباس نجاشى هر دو تفسیر و سایر مـؤلـفـات مفسر را به واسطه استادش ابن شاذان قزوینى با سه واسطه روایت مى نماید و نیز شیخ الطائفه شیخ طوسى تفسیرهاى مذکور را از طریق ابن ابى جید روایت مى کند.

مـنـابـع :

تـهذیب الاحکام , ۳/۲۴۹ به بعد; الذریعه ; جامع الرواه , ۲/۸۸; رجال , طوسى , ۴۲; رجال , نـجـاشـى , ۲/۲۲۶; الـفهرست شیخ طوسى , ۱۷۳; معجم رجال الحدیث , ۱۵/۱۹۰, معجم الدراسات القرآنیه عند الشیعه الامامیه , ۱۲۱.

 

 

 

تفسیر معلى

اثر ابوالحسن معلى ( م ح ۲۵۵ ق ) فرزند محمد بصرى از مفسران امامیه , فقیه محدث .ابوالعباس نجاشى ضمن ضبط تفسیر او, وى را مضطرب الحدیث وصف نموده ولى در کتب رجالى او را تـوثـیـق کـرده اند و آقاى خوئى در معجم رجال الحدیث مى نویسد که قول نجاشى مضطرب الحدیث مانعى از توثیق وى نمى گردد.

افرادى مانند ابوالقاسم جعفر معروف به ابن قولویه ( م ۳۶۷ ق ) در کامل الزیارات و شیخ کلینى در کـافى و شیخ صدوق در امالى و حسین عامر اشعرى قمى در کتاب خود و ابوالحسن على قمى در تفسیر خود معروف به تفسیر قمى از این تفسیر نیز زیاد نقل کرده اند.تـفـسـیـر مـورد بحث از تفسیرهاى روائى است که در تفسیر آیات قرآنى از احادیث و روایات ائمه اطهار (ع ) بهره گرفته است ولى فعلا وجود ندارد.

منابع :

تفسیر, قمى مجلد اول ; تفسیر کنزالعرفان , علامه برغانى ( خطى ); الذریعه , ۴/۳۱۴; رجال , ابن داود, ۳۴۹; رجال , نجاشى , ۲/۳۶۵; تنقیح المقال , ۳/۳۳; الکافى , ۵/۵۱۰ به بعد; کامل الزیارات , ۱۳۵; معجم رجال الحدیث , ۱۸/۲۵۷; مفسران شیعه , ۷۷.

 

 

 

تفسیر ابومحمد اهوازى

[ تـفـسـیر الحسین اهوازى ], اثر ابومحمد الحسین ( م ح ۲۵۷ ق ) فرزند سعید بن مهران اهوازى کوفى , از اصحاب امام رضا (ع ) و امام محمد جواد (ع ). تـفـسیر مورد بحث در یک جلد به زبان عربى و شیوه روائى که طى کتب تفسیرهاى شیعى از آن بسیار نقل گردیده است از جمله فرات کوفى در تفسیر خود هنگام تفسیر آیات قرآن کریم روایات آن را از اهـوازى نـقل نموده است و اکثر آن روایات در فضائل حضرت امیرالمؤمنین (ع ) و خاندان عصمت و طهارت است .

و از جمله هنگام تفسیر آیه ۲۰۸ سوره بقره یا ایها الذین آمنوا ادخلوا فى السلم کافه با ذکر سند سلم را ولایت على بن ابى طالب (ع ) مى شمارد.هـمـچـنـین هنگام تفسیر آیه ۱۱۹ سوره توبه یا ایها الذین آمنوا اتقوا اللّه و کونوا مع الصادقین از حسین بن سعید اهوازى به اسنادش نقل شده است که چون این آیه نازل شد حضرت رسول (ص ) فرمودند این آیه در حق پسر عم من على بن ابى طالب (ع ) نازل شده که از صادقین است .

و هـمـچنین على بن ابراهیم قمى در تفسیر خود معروف به تفسیر القمى از تفسیر وى بسیار نقل نـموده است از جمله هنگام تفسیر آیه ۶۸ سوره مبارکه انعام و اذا رایت الذین یخوضون فى ایاتنا فاعرض عنهم حتى یخوضوا فى حدیث غیره و اما ینسینک الشیطان فلا تقعد بعد الذکرى مع القوم الظالمین از حسین بن سعید اهوازى با ذکر سند از رسول اکرم (ص ) آمده است مؤمن که به خدا و روز قـیـامـت ایـمان آورده است هرگز در مجلسى که سب امام (ع ) و یا غیبت مسلمان گردد حاضر نمى شود.

شیخ طوسى ( م ۴۶۰ ق ) در الفهرست پس از توثیق وى او را از اصحاب حضرت رضا (ع ) و حضرت جـواد (ع ) و امام هادى (ع ) ذکر کرده است سپس تمام مؤلفات او از جمله تفسیر قرآن وى را ذکر نموده و آنها را روایت مى کند.عـمـر رضـا کـحـالـه در معجم المؤلفین پس از ذکر تفسیر او به غلط وى را در سال ۳۰۰ ق زنده مـى خواند که قطعا اشتباه است وى عصر امام الهادى ( م ۲۵۴ ق ) را درک کرده و اوائل نیمه دوم قرن سوم وفات یافته است .

مـنـابع :

الاستبصار, ۲/۱۶۹; تاسیس الشیعه , ۳۲۸; تفسیر فرات الکوفى , ۶۶; تفسیر القمى , ۱/۲۰۴; تنقیح المقال , ۱/۶۳۲ – ۳۳۰; تهذیب الاحکام , ۷/۸۹; الذریعه , ۴/۲۷۲; رجال , ابن داود, ۱۳۲; رجال , کـشـى , ۴۶۱; رجـال , نـجـاشى , ۱/۱۷۱ – ۱۷۶; رجال , علامه حلى , ۴۹; الفهرست , ابن ندیم , ۲۷۷; الـفـهرست , شیخ طوسى , ۸۳ – ۸۴; الکافى , ۲/۵۸۵ به بعد; معجم المؤلفین , ۴/۱۰; لسان المیزان , ۲/۲۸۴.

 

 

 

تفسیر امام حسن عسکرى (ع )

از امـلاء امـام ابـومـحـمد حسن عسکرى (ع ) ( ۲۳۲ – ۲۶۰ ق ) امام یازدهم از ائمه اثنى عشر (ع ) و سیزدهمین معصوم از چهارده معصوم (ع ). ایـن تـفـسیر را امام حسن عسکرى (ع ) بر ابویعقوب یوسف بن محمد بن زیاد و ابوالحسن على بن سـیـار کـه از ثقات شیعه امامیه هستند از سال ۲۵۴ ق که حضرت به امامت پرداختند لغایت سال ۲۶۰ ق کـه سـنـه وفـات امـام (ع ) است املاء فرموده اند و آن را شیخ صدوق ( م ۳۸۱ ق ) از طرق مختلف از ابویعقوب یوسف و ابوالحسن على روایت مى کند.

شـیـخ آقـابـزرگ تهرانى در الذریعه طى استدلال مفصل در ده صفحه این تفسیر را از امام حسن عسکرى (ع ) یقینى و مسلم غیر قابل انکار مى داند.دکـتر محمدحسین ذهبى که یک سنى است در کتاب خود التفسیر و المفسرون بخشى مفصل به بیان نکات اعتقادى از دیدگاه خود مى پردازد.

جـلد اول این تفسیر شامل تفسیر استعاذه و بسمله و تمام سوره فاتحه الکتاب و بخشهاى بسیارى از سوره بقره تا آیه ۱۰۸.
جلد دوم : شامل آیات متفرقه از سوره بقره از جمله تفسیر آیه ۱۵۳.
سپس بزرگترین آیه قرآن کریم آیه ۲۸۲ سوره بقره یعنى آیه تداین .
نسخه هاى خطى این تفسیر در اکثر کتابخانه هاى عمومى و خصوصى موجود است و نخستین بار در تـهـران به سال ۱۲۶۸ ق چاپ سنگى سپس مجددا تجدید چاپ گردیده و در سال ۱۴۰۹ ق در قـم تـوسـط مؤسسه المهدى به طبع رسیده و حجه الاسلام رضا استادى بر آن مقدمه اى مشروح نوشته است و در آن صحت صدور این تفسیر را از امام حسن عسکرى (ع ) مسلم و قطعى نشمرده است .
این تفسیر در قرون متمادى توسط علماء و مفسران ایرانى تبار مکررا به فارسى ترجمه شده است .
از جـمـله :

۱) ترجمه فارسى توسط ابوالحسن على فرزند حسن زوارى ( زنده در سال ۹۴۷ ق ) از مفسران عصر صفوى .نسخه هایى از این ترجمه امروزه در دست مى باشد.مترجم داراى تفسیر دیگرى به نام تفسیر ترجمه الخواص مى باشد.
۲) ترجمه این تفسیر به قلم میرزا ابوالقاسم حسینى ذهبى شیرازى مشهور به میرزا بابا.
۳) ترجمه دیگرى به قلم مولى عبداللّه بن نجم الدین معروف به فاضل قندهارى ( م ۳۱۱ ق ). ۴) ترجمه تفسیر مزبور به زبان اردو موسوم به آثار حیدرى فى ترجمه تفسیر العسکرى به قلم سید شریف حسین صاحب هندى که با تقریظ سید نجم الحسن لکنهوى در هندوستان به طبع رسیده است .

مـنـابع :

تفسیر, امام حسن عسکرى (ع ) چاپهاى مختلف ; التفسیر و المفسرون , ۲/۷۹ – ۹۸; اعیان الـشیعه , ۲/۴۰ – ۴۴; الذریعه , ۴/۸۹ – ۹۰ و ۲۸۳ – ۲۹۳; فهرست الفبائى کتب خطى آستان قدس , ۱۳۴; فـهرست نسخه هاى خطى کتابخانه مرعشیه قم , ۲/۷۱ – ۷۲; سفینه البحار, ۱/۲۵۹; الاعلام , ۲/۲۰۰.

 

 

 

تفسیر عیاشى

اثر ابوالنصر محمد ( م ب ۴۶۰ ق ) فرزند مسعود بن عیاش سلمى تمیمى سمرقندى کوفى معروف به عیاشى , از اعاظم محدثین و مفسررین امامیه .عیاشى حدود ۲۶۰ ق وارد عراق گردید و از شیوخ علماى شیعه در کوفه و بغداد تفسیر و حدیث و سایر علوم اسلامى را فراگرفت .

ایـن تـفسیر که به شیوه و سبک روائى تالیف گردیده است در تفسیر آیات قرآنى , مناقب خاندان عصمت و طهارت (ع ) را با ذکر ماثوره درج کرده است .
جلد اول این تفسیر که شامل سوره حمد تا آخر سوره الکهف است در دسترس قرار دارد.
مجلد دوم این تفسیر از کتب مفقوده به حساب مى آید.

دو نسخه قدیمى از این تفسیر از کتب مفقوده به حساب مى آید.
دو نـسـخـه قـدیـمى از این تفسیر را علامه مجلسى ( م ۱۱۱۱ ق ) دیده است که مانند نسخه هاى موجود در حال حاضر اسناد آن حذف شده است .

ایـن تـفـسـیـر در سـال ۱۳۸۰ ق در قـم بـه تحقیق سید هاشم رسولى محلاتى و با مقدمه علامه طباطبایى صاحب تفسیر المیزان جزء اول از فاتحه الکتاب تا سوره انعام و جلد دوم از سوره اعراف تا پایان سوره کهف به چاپ رسیده سپس مکررا تجدید طبع یافته است .

ابوالعباس نجاشى ( م ۴۵۰ ق ) پس از توثیق وى نام تفسیر و سایر مؤلفات مفسر را توسط استادش در روایـات ابـوعـبداللّه بن شاذان قزوینى به دو واسطه روایت مى کند شیخ صدوق ( م ۳۸۱ ق ) و شـیـخ تـلعکبرى ( م ۳۸۵ ق ) که از شاگردان فرزند مفسر جعفر عیاش هستند بواسطه فرزندان مفسر تفسیر وى را روایت مى کنند.
از ابـن عـیـاشـى تـفسیر دیگرى به نام سجود القرآن که مربوط به تفسیر آیات سجده است روایت گردیده است .

مـنابع :

اعیان الشیعه , ۱۰/۵۶; الاعلام , زرکلى , ۷/۹۵; الذریعه , ۴/۲۹۵; تاسیس الشیعه , ۲۶۰, ۳۳۲; الـفـهرست , ابن ندیم , ۱۹۴; الفهرست , شیخ طوسى , ۳۱۷; رجال , ابن داود, ۳۳۵; رجال , نجاشى , ۲/۲۴۷; مـعـالـم الـعلماء, ۹۹; فهرست الفبائى کتب خطى , کتابخانه مرکزى آستان قدس رضوى , ۱۳۸; معجم رجال الحدیث , ۱۷/۲۲۴; مفسران شیعه , ۷۹; نوابغ الرواه فى رابعه المثات , ۳۰۵.

 

 

 

تفسیر فضل بن شاذان

اثـر ابـومـحـمـد الـفـضل ( م ۲۶۰ ق ) فرزند شاذان بن خلیل رازى نیشابورى , از علماى تفسیر و متکلمین و فقهاى امامیه از ثقات اصحاب ائمه ثلاثه حضرت على بن موسى الرضا و على الهادى و حسن عسکرى علیهم السلام .

نـجـاشـى از قـول ابوالقاسم یحیى بن زکریا کنجى مؤلفات وى را ۱۸۰ عنوان یاد کرده است و ۴۸ عنوان آن را نام برده است .ابن ندیم در الفهرست در چند محل از فضل بن شاذان نام برده است .و او را از مـؤلـفـیـن شـیـعه ضبط کرده و نیز تفسیر قرآن کریم و کتاب القراءآت او را که به شیوه اشعریان نوشته شده است معرفى مى کند.

علامه حلى پس از توثیق وى مى نویسد که : نمى توان از ذکر او چشم پوشید چرا که رئیس طایفه ماست , خداوند از او خشنود باشد .احادیث او را در تفاسیر روائى در تفسیر آیات قرآن نقل کرده اند.داوودى در طـبـقات المفسرین وى را از مفسران شیعى یاد کرده و دو تفسیر از او نام برده است : تفسیر قرآن و تفسیر القراءآت قرآن .

مـنابع :

الاستبصار, ۳/۳۶۲; الاعلام , زرکلى , ۵/۱۴۹; تاسیس الشیعه , ۳۴۴; الذریعه , ۴/۳۰۰; رجال , ابـن داود, ۲۷۲; رجـال , علامه حلى , ۱۳۲; رجال , کشى , ۴۵۱; رجال , نجاشى , ۲/۱۶۸; رجال , شیخ طوسى , ۲۴۰ و ۴۳۴; الفهرست , ابن ندیم , ۲۹; الفهرست , شیخ طوسى , ۲۵۴; مفسران شیعه , ۷۷; نـوابـغ الرواه فى رابعه المئات , ۲۱۷; تهذیب الاحکام , ۷۲/۶; الکافى , ۳/۴۱۹, ۴/۳۳۱, ۶/۱۴۳; من لا یحضره الفقیه , ۱/۱۹۵, ۲۰۰; طبقات المفسرین داودى , ۲/۳۰.

 

 

 

القراءآت ; تفسیر التنزیل و التحریف

اثر ابوعبداللّه احمد ( م ح ۲۶۸ ق ) فرزند محمد بن سیار بصرى اصفهانى کاتب معروف به سیارى و منسوب به جدش سیار, از محققین بنام امامیه و اکابر مفسران شیعه .مفسر در عصر امام حسن عسکرى (ع ) کاتب آل طاهر بود.حدیث و تفسیر را از امامین على الهادى و امام حسن عسکرى علیهما السلام اخذ کرد.

مـفسر از مشایخ سلامه بن محمد مهزیار است و ثقه الاسلام کلینى بر روایات مفسر اعتماد کرده و ابن ادریس در مستطرفات از مولفات وى و تفسیر او نقل مى کند.و عده اى از علما از تفسیر او نقل کرده اند.

عـلامـه مـیـرزا حـسـین نورى نسخه اى از این تفسیر را داشته است و در کتاب خویش مستدرک الـوسـائل از ایـن تـفسیر نقل مى نماید و همچنین نسخه نفیسى در کتابخانه شیخ محمد سماوى مـوجـود بوده است و شیخ حسن بن سلیمان حلى از این تفسیر به نام التنزیل و التحریف یاد کرده است .

سعد بن عبداللّه در کتاب مختصر بصائر نقل مى نماید.وى از جـمـله مفسران شیعه است که چند تفسیر در فنون قرآن تالیف نموده است از جمله : ثواب القرآن و از دیگر آثار وى کتاب الغارات ; النوادر; الطب .الـفـهرست سال وفات وى را ۳۶۸ ق یاد کرده است و احتمالا اشتباه است چون ابن حجر در لسان المیزان وى را از علماى اواخر مائه سوم ذکر نموده است .

مـنـابـع :

اعـیان الشیعه , ۳/۱۱۶; الاستبصار, ۱/۳۷; الاعلام , زرکلى , ۱/۲۰۹; تاسیس الشیعه , ۳۶۶; جامع الرواه , ۱/۶۷; الذریعه , ۱۷/۵۲; رجال , ابن داود, ۴۲۲; رجال , علامه حلى , ۲۰۳; رجال , کشى , ۵۰۵; رجـال , نـجاشى , ۱/۲۱۱; رجال , شیخ طوسى , ۴۱۱, ۴۲۷; الفهرست , شیخ طوسى , ۴۴; لسان المیزان , ۱/۲۵۲; معالم العلماء, ۱۳; معجم رجال الحدیث , ۲/۲۸۲, ۲۸۴.

 

 

 

تفسیر ابن فضال صغیر

اثر ابوالحسن على ( ۲۰۶ – ب ۲۷۰ ق ) فرزند حسن بن فضال کوفى معروف به ابن فضال صغیر, از مفسران امامیه و علماى فقه و حدیث و از اصحاب امام دهم و امام یازدهم علیهما السلام .مفسر و پدرش ابن فضال کبیر فطحى مذهب بودند.اجماع علماى رجالى بر این عقیده اند که ابن فضال کبیر از عقیده خود عدول کرد.

نجاشى و شیخ طوسى پدر و پسر را توثیق مى کنند.علامه حلى در رجال خود مى نویسد چنانچه ابن فضال صغیر هم از مذهب خود عدول نکرده باشد مـن او را تـوثـیـق کـرده و بر روایات وى اعتماد دارم اگرچه مذهب فاسد داشته باشد [ فطحیه عـبـداللّه بـن امـام جـعـفر الصادق را که هفتاد روز بعد از پدرش زنده بود امام مى دانند و سیزده امامى اند ].

مفسر از آن دسته از مفسران شیعه است که به تالیف یک تفسیر در علوم قرآن کریم اکتفا نکرده و داراى تفاسیر متعدد است .نـجاشى در رجال خود بیش از چهل عنوان از مؤلفات او را ضبط کرده و از جمله آنها کتاب تفسیر قرآن و کتاب التنزیل من القرآن و التحریف است .

تـفسیرهاى مفسر به همان شیوه روائى است که در قرن سوم رواج داشت و احادیث و روایات را از ائمه اطهار (ع ) در تفسیر آیات قرآن کریم نقل مى کرده است .در کتب معتبر شیعه و تفاسیر مفسران امامیه روایات او بسیار است .

از جـمـلـه در تـفسیر فرات الکوفى که به چاپ رسیده است و تفسیر کنزالعرفان ملا محمد صالح بـرغـانى و دیگر تفاسیر چاپى و خطى و همچنین از تفسیر او در کتاب التوحید نیز چاپ گردیده است .داوودى در طبقات المفسرین خویش وى را از مفسرین شیعه یاد کرده و کتاب فضائل القرآن را از تفاسیر وى ضبط کرده است .

مـنـابـع :

الاسـتـبـصـار, ۱/۱۴۶, ۲/۷, ۴/۱۶۸; تاسیس الشیعه , ۳۳۵; تهذیب الاحکام , ۴/۷, ۹/۳۲۲; الـذریـغـه , ۴/۲۴۵; رجـال , ابـن داود, ۴۸۳; رجـال , علامه حلى , ۹۳; رجال , کشى , ۴۴۵; رجال , نـجـاشـى , ۲/۸۲; طبقات المفسرین , داودى , ۱/۳۹۷; الفهرست , شیخ طوسى , ۲۲۱۶; عیون اخبار الـرضـا, ۱/۱۲۹, ۲۱۰; کامل الزیارات , ابن قولویه , ۳۵; معالم العلماء, ۶۵; مفسران شیعه , ۷۱; مصفى المقال فى مصنفى علم الرجال , ۲۷۴.

 

 

 

نوادر علم القرآن

اثـر شـیـخ ابوالحسن محمد ( م ح ۲۷۵ ق ) فرزند احمد بن محمد بن حارث معروف به حارثى , از محدثین و مفسران امامیه .تفسیر مورد بحث به زبان عربى و به شیوه روائى است و ابوالعباس نجاشى آن را از طریق استادش ابوعبداللّه بن شاذان قزوینى روایت مى کند.
و هـمـچـنـیـن شیخ طوسى در الفهرست آن را ضبط کرده و روایت مى کند و نیز در کتاب رجال خویش مفسر را در قسم ( فى من لم یروعن الائمه (ع ) ) ذکر مى نماید.

مـنـابـع :

جامع الرواه , ۲/۶۲; الذریعه , ۲۴/۳۴۷; رجال , شیخ طوسى , ۵۱۲; رجال , نجاشى , ۲/۳۰۰; الفهرست , شیخ طوسى , ۱۷۷; معجم رجال الحدیث , ۱۵/۱۸.

 

 

 

تفسیر برقى صغیر

اثر شیخ ابوجعفر احمد ( م ۲۷۴ یا ۲۸۰ ق ) فرزند محمد بن خالد قمى برقى منسوب به برق رود از قراء شهر قم از محدثین امامیه و مفسرین شیعه .جـدش را یـوسف بن عمر والى عراق به زندان افکند و پس از شهادت زید بن على او را به شهادت رساند.خالد که در آن هنگام کودک بود با پدرش عبدالرحمن به قم گریخت سپس به قریه برق رود پناه برد.

مفسر از جمله علماى شیعه است که به تالیف چندین تفسیر در علوم قرآن کریم پرداخت و نیز در سایر علوم مؤلفات زیادى دارد.از مؤلفات وى در فنون و تفسیر قرآن تفسیر برقى صغیر; کتاب فضل القرآن ; کتاب التاویل .

مشهورترین مؤلفات مفسر کتاب المحاسن اوست که شامل روایاتى در تفسیر آیات قرآنى مى باشد و اکثر مفسران شیعه در تفسیرهاى خود از کتاب المحاسن نقل نموده اند.
تفسیر مورد بحث هم مانند کتاب المحاسن به شیوه روائى بوده است و در تفسیر آیات قرآن کریم از روایات و احادیث ائمه اطهار (ع ) بهره گرفته و اسناد جمله اى از روایات به ابوجعفر احمد برقى منتهى مى گردد و در کتب اربعه و سایر کتب معتبر شیعه ذکر شده است .
داوودى در طبقات المفسرین پس از ذکر تفسیر وى به نام فضائل القرآن او را چنین وصف کرده ( و اصـلـه کـوفـى مـن کبار الرافضه ) نجاشى و شیخ طوسى که تفسیرهاى او را نام برده اند به سه واسطه از وى روایت کرده اند.

مـنابع :

الاستبصار, ۱/۱۴۹, ۳/۲۵۱; تفسیر البرغانى , ۱/۶۲; جامع الرواه , ۱/۶۳; رجال , ابن داود, ۴۰; رجـال , عـلامـه حـلى , ۱۴; رجال , شیخ طوسى , ۳۹۸; رجال , نجاشى , ۱/۲۰۴; طبقات المفسرین , داودى , ۱/۷۲; الـشیعه و فنون الاسلام , ۷۶; الذریعه , ۴/۲۶۳; الفهرست , ابن ندیم , ۲۷۶; الفهرست , شـیخ طوسى , ۳۷; کامل الزیارت , ۴۹; مصفى المقال فى مصنفى علم الرجال , ۴۰۵; معالم العلماء, ۱۱; الکافى , ۵/۳۵۷.

 

 

 

تفسیر محمد بن العباس

شیخ محمد ( م ح ۲۸۰ ق ) فرزند عباس , از محدثین و مفسران شیعه .تـفـسـیر مورد بحث به زبان عربى و به شیوه روائى و طى تفسیرهاى روائى شیعه از آن نقل شده است .

و مـفسر پس از ذکر آیه در تفسیر آن از روایات و احادیث ائمه اطهار (ع ) بهره گرفته است و على بن ابراهیم قمى با یک واسطه از مفسر در تفسیر خود معروف به تفسیر القمى روایت کرده است .

مـفـسر غیر از ابوعبداللّه محمد بن العباس معروف به ابن الحجام صاحب تفسیر و غیر از ابوعبداللّه محمد بن عباس غاضرى متوفى حدود سال ۳۰۰ ق مى باشد که هر سه آنها در اسم و نام پدر و کنیه متحد و هم زمان هستند.

مـنابع :

الاستبصار, ۴/۱۸ به بعد; تفسیر القمى , ۲/۲۹۴ به بعد; تهذیب الاحکام , ۶/۵۱ به بعد; جامع الرواه , ۲/۱۳۴; الفهرست , شیخ طوسى , ۱۸۰; معجم رجال الحدیث , ۱۶/۱۹۷.

 

 

 

تفسیر القرآن العظیم

اثر ابومحمد سهل ( ۲۰۰ یا ۲۰۱ – ۲۸۳ ق ) فرزند عبداللّه تسترى یا شوشترى .در شوشتر قبر وى مزار معروف است از ائمه صوفیه و اکابر متکلمین عصر خود بود.عـرفـان و تـصـوف را از دائى خـود محمد بن تسوار فراگرفت و در مکه معظمه با شیخ ذالفنون مـصرى ملاقات داشته و از وى استماع حدیث نموده است تفسیر مذکور قبلا در هندوستان چاپ گردیده و در چاپخانه السعاده قاهره تجدید چاپ گردیده است .
قاضى نوراللّه شوشترى در مجالس المؤمنین با استناد به گفته هاى او قائل به تشیع او شده است .این تفسیر قدیمیترین تفسیر عرفانى قرآن به شمار مى آید.

مـنـابـع :

الاعلام , زرکلى , ۳/۱۴۳; حلیه الاولیاء, ۱۰/۱۸۹ – ۲۱۲; خزینه الاصفیاء, ۲/۱۶۳; آثار عجم , ۳۷۱; تحفه الاحباب , ۱۴۱; شذرات الذهب , ۲/۱۸۲ – ۱۸۴; طبقات الصوفیه , ۲۰۶; کشف المحجوب , ۱۱۲; معجم المطبوعات العربیه و المعربه , ۱/۶۳۵; مفسران شیعه , ۷۶; نفحات الانس , ۴۵; وفیات الاعیان , ابن خلکان , ۲/۴۲۹ – ۴۳۰.

 

 

 

تفسیر ابى حنیفه دینورى

مفسر ابوحنیفه احمد ( م ۲۸۲ ق ) فرزند داود بن وتند معروف به دینورى از مشاهیر علماى نحو و لغت منجم مفسر مؤرخ شیعى و ایرانى تبار است .
ابـوحـیـان توحیدى نیشابورى ( م ۳۸۰ ق ) در وصف دینورى مى نویسد او حکمت و فلسفه و بیان عـرب را بـا یـک دیـگر آمیخته و در هر فنى ید طولا دارد سپس اضافه نموده سه تن هستند بین مـتـقـدمین و متاخرین چنانچه ثقلین جمع گردند و تا پایان جهان فضائل آنان را ستایش نمایند هرگز حق آنها اداء نگشته است یکى از این سه تن ابوحنیفه دینورى است .

تفسیر دینورى در سیزده جلد به زبان عربى بوده و چنانچه از سایر مؤلفاتش استفاده مى گردد به شیوه کلامى و ادبى و فلسفى است و نیز ابوریحان توحیدى آن را در سیزده جلد مى خواند و تمامى شرح حال نویسان آن را از مؤلفات و آثار وى ضبط کرده اند است .

دینور با کسر دال و یاء و فتح نون و واو و سکون راء شهرى است واقع بین کنگاور و کرمانشاه .

منابع :

الاخبار الطوال , م – ذ; انباه الرواه , ۱/۴۱; ایضاح المکنون , ۱/۴۳; بغیه الوعاه , ۱/۳۰۶; البدایه و الـنـهـایـه , ۱۱/۷۲; الذریعه , ۴/۲۵۲; سیر اعلام النبلاء, ۱۳/۴۲۲; طبقات المفسرین , داودى , ۱/۴۲; الـفـهـرسـت , ابن ندیم , ۸۶; کشف الظنون , ۱/۱۰۸; معجم الادباء, ۳/۲۶; معجم المؤلفین , ۱/۲۱۸; اعلام , ۱/۱۲۳; نزهه الالباء, ۳۰۵.

 

 

 

تفسیر ثقفى

اثـر ابواسحق ابراهیم ( م ۲۸۳ ق ) فرزند محمد بن سعید ثقفى کوفى اصفهانى از زعماى شیعه در کوفه و اصفهان و مفسرین .ثقفى ابتدا زیدى مذهب بود, سپس از عقیده خود عدول کرد و به امامیه اثنى عشریه گروید.

و از کوفه به اصفهان هجرت نمود و کرسى تدریس مناقب و حدیث و فقه اهل البیت علیهم السلام را بـدسـت گـرفت تا اینکه در اصفهان فوت کرد و نیز جدش سعید بن مسعود برادر ابى عبید بن مـسعود عم مختار است که حضرت امیرالمؤمنین على بن ابى طالب (ع ) او را والى خود در مدائن تعیین نموده بود و حضرت امام حسن (ع ) در روز ساباط به او پناه برد.

ابن حجر در لسان المیزان مى گوید ( کان غالیا فى الزفض ) مؤلفات دیگر ثقفى از جمله دو تفسیر قرآن و ما نزل من القرآن فى امیرالمؤمنین (ع ) را یاد کرده اند و ابن ندیم در الفهرست مى نویسد: ( من الثقات العلماء المصنفین ). داوودى در طبقات المفسرین خود تفسیر قرآن وى را ضبط کرده است .

تـفـسـیر وى به شیوه روائى است و نیز روایات او در کتب معتبر شیعه ذکر شده و ابوالحسن على قـمـى و هـمـچـنین ابن قولویه و صدوق و سید ابن طاووس روایت او را در مؤلفات خویش ذکور نموده اند.

منابع :

تاریخ اصفهان , ابن ندیم , ۱/۱۸۷; تفسیر, قمى , ۲/۳۳۵; الذریعه , ۴/۲۶۸; طبقات المفسرین , داودى , ۱/۱۸; رجـال , ابن داود, ۱۷; رجال , شیخ طوسى , ۴۵۱; الفهرست , شیخ طوسى , ۱۶; لسان المیزان , ۱/۱۰۲; رجال , علامه حلى , ۵; مصفى المقال فى مصنفى علم الرجال , ۸; معالم العلماء, ۳; کامل الزیارات , ابن قولویه , ۱۸۶; مفسران شیعه , ۷۷.

 

 

 

تفسیر حبرى

اثر ابوعبداللّه حسین ( م ۲۸۶ ق ) فرزند حکم بن مسلم کوفى حبرى از علماى تفسیر و محدثین و فقهاى عصر خویش .وى شیعى مسلک و زیدى مذهب بوده است .تفسیر مورد بحث در یک جلد به زبان عربى به شیوه روائى و کلامى است .
حـبـرى در ایـن تـفسیر بسیارى از آیات قرآن مجید را که در فضائل حضرت امیرالمؤمنین (ع ) و خـانـدان عـصـمت و نبوت (ع ) است جمع کرده و به مدد احادیث از طریق شیوخ روات که مورد قبول تمام فرق مسلمین است مستندا به رسول اللّه (ص ) به تفسیر آنها پرداخته است .نظم این اثر به ترتیب سوره هاى قرآن کریم است .

امـروزه چـند نسخه کهن و نفیس خطى از این تفسیر در دست است نخست نسخه کهن و نفیس خطى از این تفسیر در دست است نخست نسخه کتابخانه مجمع علمى ازبکى تاشکند به شماره ۲۹۸۸ و ایـن نسخه در شوال ۶۶۱ ق از نسخه مدرسه مستنصریه که بخط ابوالحسن على بن هلال بـغـدادى معروف به ابن البواب ( م ۴۱۳ ق ) بود استنساخ گشته است و نسخه دوم منسوخ بخ ط یـاقـوت مـسـتـعصمى مورخه ۶۹۶ ق از مخطوطات کتابخانه مجلس شوراى اسلامى شماره ۴۰۱ موجود است .

این تفسیر به نام (ما نزل من القرآن فى اهل البیت ع ) به تحقیق سید احمد حسینى اشکورى در قم بـه سـال ۱۳۵۹ ق بـه طـبع رسیده و مؤلف آن به نام الحسین بن الحکم الحیرى معرفى گردیده است .
سـپـس بـا تـحـقـیق کامل و مقدمه اى مبسوط از سید محمدرضا حسینى جلالى که در پایان آن فهارس آیات قرآن و احادیث و الفاظ خاصه آمده چاپ گردیده است .
گفتنى است که این تفسیر در کتب احادیث و فهارس به نامهاى مختلف ذکر شده است .
نسخه تاشکند به نام تنزیل الایات المنزله فى مناقب اهل البیت (ع ) معرفى گردیده است .
در صفحه اول نسخه مجلس ما نزل من القرآن فى على بن ابى طالب (ع ) معرفى گردیده است .
ابن شهر آشوب در معالم العلماء مؤلف را الحیرى مى خواند و نام این تفسیر را ما نزل من القرآن فـى اهـل البیت (ع ) ضبط کرده است که تمامى آنها یکى هستند و نیز فرات کوفى در جاى جاى تفسیرش ۳۵ مورد از او در فضائل امیرالمؤمنین على (ع ) و خاندان طهارت نقل نموده است .

منابع :

تفسیر الحبرى مقدمه به قلم سید محمدرضا حسینى جلالى , ۹ – ۲۳۰; معالم العلماء, ۱۴۴; لسان المیزان , ۲/۲۰۱ – ۲۰۲.

 

 

 

معانى القرآن

اثـر یـحـیـى ( مدینه ۲۲۰ – صعده ۲۹۸ ق ) فرزند حسین بن القاسم ملقب به الهادى الى الحق از احفاد حضرت على بن ابى طالب (ع ), از ائمه و علماى زیدیه و مردى سلحشور بود.
در ۲۸۳ ق ابـوالـعـتـاهـیـه هـمـدانى از ملوک یمن یحیى را به یمن دعوت نمود و با او به عنوان امیرالمؤمنین بیعت کرد و سایر عشایر نیز با او بیعت نمودند.
یحیى علیه بنى العباس قیام کرد و بالاخره تمام یمن را متصرف شد.
وى نخستین سلطان زیدى در یمن است .
تفسیر مورد بحث به زبان عربى در ۹ جلد بزرگ , و در تمامى قرآن از سوره فاتحه الى سوره الناس و از مـنـابـع مـورد وثوق اکثر علماى زیدیه مى باشد و نسخ متعددى امروزه در یمن از آن موجود است .
یـحیى الهادى الى الحق داراى تالیفات زیادى است که صاحب کتاب مؤلفات الزیدیه ۷۴ عنوان از آنها را یاد کرده است .
از آن جـمـلـه است : تفسیر الامام الهادى الى الحق , این تفسیر در ۶ جلد از سوره منافقون تا سوره النباء که در تتمه و تکمله تفسیر جدش القاسم بن ابراهیم و عمویش تالیف کرده است .

 

 

 

تفسیر آیه الکرسى

ابـن تـفـسـیـر بـه زبـان عربى در بیان آیه ۲۵۶ سوره بقره ( آیه الکرسى ) با مذاق زیدى مفسر آن مى باشد که در یک جلد و در کتابخانه هاى عمومى و خصوصى یمن موجود است .

مـنـابـع :

هر سه تفسیر فوق الذکر; اعلام , زرکلى , ۸/۱۴۱; بلوغ المرام , ۱۴۶; الفهرست , ابن الندیم , ۱۹۴; معجم المؤلفین , ۱۳/۱۹۱ – ۱۹۲; مؤلفات الزیدیه , ۱/۳۱۴, ۳/۳۲; هدیه العارفین , ۲/۵۱۷.

 

 

 

تفسیر خزاز

اثر ابوعبداللّه احمد ( م ح ۲۹۵ ق ) فرزند حسن خزاز, از علماء مفسر امامیه .
شیخ طوسى در کتاب خود الفهرست تفسیر قرآن وى را ضبط کرده است و نیز سایر کتب رجالى او را از مفسران شیعه ذکر نموده اند و تفسیر وى به شیوه تفسیرهاى روائى است و به زبان عربى .

مـنـابـع :

جـامع الرواه , ۱/۴۵; الذریعه , ۴/۲۷۳; رجال , ابن داود, ۲۵; الفهرست , شیخ طوسى , ۶۰; معجم رجال الحدیث , ۲/۸۴; مفسران شیعه , ۷۸.

 

 

 

فضل القرآن

اثر شیخ ابوجعفر محمد ( م ۲۹۰ ق ) فرزند حسن بن فروخ صفار, از علماى حدیث و مفسران شیعه .عـلـوم اسـلامـى و حدیث و تفسیر را از امام حسن عسکرى (ع ) فراگرفت و نیز از جمع کثیرى از اکابر محدثین شیعه اخذ حدیث کرد.

سپس کرسى تدریس را به دست گرفت و جمعى از اکابر علماء شیعه در حوزه او تربیت یافتند.تـفسیر وى به زبان عربى در یک جلد به شیوه روائى طى تفسیرهاى روائى و کتب حدیث شیعه و کتب اربعه نقل گردیده است .

ابوالعباس نجاشى تفسیر مذکور را توسط استادش ابوعبداللّه بن شاذان قزوینى و ابوحسین على بن احمد اشعرى با سه واسطه روایت مى کند.مفسر صاحب کتاب بصائر الدرجات است که مکررا در ایران و نجف اشرف به طبع رسیده است .

مـنابع :

الاستبصار, ۱/۶۵; ایضاح المکنون , ۱/۱۸۵; جامع الرواه , ۲/۹۳; الذریعه , ۱۶/۲۷۱; رجال , ابن داود, ۳۰۷; رجـال , شـیـخ طـوسـى , ۴۳۶; رجال , نجاشى , ۲/۲۵۲; الفهرست , شیخ طوسى , ۱۷۰; هدیه العارفین , ۲/۲۴; تهذیب الاحکام , ۱/۹۳.

 

 

تفسیر و تفاسیر قرآن //عبدالحسین شهیدى صالحى

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=