تفسیر و تفاسیر شیعه قرن ششم
قرن ششم :
جامع التفسیر
اثـر ابـوالقاسم حسین ( م ۵۰۲ ق ) فرزند محمد معروف به راغب اصفهانى از مشاهیر مفسران و از علماى امامیه و صاحب مفردات در شرح لغات قرآن .وى از مردم اصفهان بوده و در بغداد به تحصیل و تدریس پرداخت .
در تشیع او اختلاف وجود دارد.در اسرارالامامه و ریاض العلماء و الذریعه و اعلام الشیعه وى را از علماى امامیه دانسته اند.
تـفسیر راغب اصفهانى در چند جلد است و نزد قاضى بیضاوى ( م ۶۸۵ ق ) موجود بوده که هنگام تالیف تفسیر انوارالتنزیل بسیار از آن نقل کرده است و از منابع وى بوده است .
جـلـد اول آن کـه مـدخـل و مقدمه تفسیر مورد بحث است در ۱۳۲۹ ق در مصر ذیل کتاب تنزیه القرآن عن المطاعن قاضى عبدالجبار همدانى به چاپ رسیده است .
راغب اصفهانى را چند کتاب است که عبارتند از:
۱) مفردات القرآن , در تفسیر و توضیح لغات قرآن به زبان عربى که به نام مفردات راغب بارها در ایران و لبنان چاپ و منتشر گردیده است .
۲) دره التاویل فى متشابه التنزیل , در یک جلد به زبان عربى در توجیه آیات متشابهه و مکرره بوده ولى وجود ندارد.
۳) تحقیق البیان فى تاویل القرآن , در یک جلد به زبان عربى که به تاویل آیات قرآن کریم اختصاص یافته است : خیرالدین زرکلى در اعلام این تفسیر را مربوط به لغت و حکمت مى داند و نسخه اى از آن در دست نیست .
مـنـابـع :
الاعـلام , ۲/۲۵۵; اعـیان الشیعه , ۶/۱۶۰; تاریخ حکماء الاسلام , ۱۱۲; بغیه الوعاه , ۲/۲۹۷; الـثـقات العیون فى سادس القرون , ۸۱; الذریعه , ۵/۴۵; ریاض العلماء, ۲/۱۷۲; طبقات المفسرین , داوودى , ۲/۳۲۹; معجم المطبوعات , ۱/۹۲۲; معجم المؤلفین , ۴/۵۹.
معالم التنزیل (تفسیر فراء)
از ابـومـحمد الحسین ( ۴۳۶ – ۵۱۶ ق ) فرزند مسعود معروف به ابن فراء یا بغوى از ائمه شافعیه و مشاهیر مفسران و فقها و محدثان اسلام ملقب به محیى السنه .
مـفـسـر از شهر بغ و یا بغشور واقع بین مرو و هرات از خراسان است که به همین جهت او را بغوى مى خوانند.
از مـشـهورترین مؤلفات وى تفسیر معالم التنزیل است که به نامهاى تفسیر فراء و تفسیر بغوى نیز شهرت دارد و آن تلخیصى است از تفسیر شیعى الکشف و البیان عن تفسیر القرآن ابواسحاق احمد نـیـشـابـورى معروف به ثعلبى که احادیث زیادى در فضائل آل محمد و خاندان عصمت و نبوت ( عـلـیـهم السلام ) را دربردارد و از منابع علامه مجلسى ( م ۱۱۱۱ ق ) در بحارالانوار است و علامه برغانى حائرى تمامى احادیث آن را در تفسیر خود کنزالعرفان نقل نموده است .
شیوه او در تلخیص این است که قبل از آغاز به تفسیر سند روایت مفسرین را نقل کرده است .
و پـیش از شروع تفسیر سه فصل مشتمل بر اخبارى از رسول اللّه (ص ) آورده است :
فصل اول ) در فضیلت قرآن و تعلیم و تفسیر آن .
فصل دوم ) در فضیلت خواندن و تلاوت قرآن کریم .
فـصل سوم ) در وعید اشخاصى که قرآن را بدون علم و دانش تفسیر مى کنند سپس آیات قرآنى را به سبکى ساده و آسان تفسیر کرده و در هر مورد اخبار و روایات راجع به آیات و همچنین اختلاف قراآت و حوادث تاریخى را ذکر نموده است .
کـارل بـروکلمان در تاریخ الادب العربى تعداد زیادى از نسخه هاى آن را در کتابخانه هاى ایران و هندوستان و ترکیه و اروپا و کشورهاى عربى معرفى نموده است .
کهن ترین نسخه در کتابخانه ملک مورخه ۵۷۳ ق ( شماره ۲۴۶۷ ) و نسخه کتابخانه آستان قدس رضوى ( شماره ۱۴۰۶ ) مى باشد.
ایـن تـفـسـیر پس از چاپ در بمبئى و مصر, در ایران در چهار مجلد چاپ سنگى گردیده است ( بدون تاریخ ). تفسیر معالم التنزیل غیر از تلخیص ابوبکر محمد طرطوشى معروف به ابن ابى رندقه مى باشد.
مـنـابـع :
الاعـلام , زرکـلـى ۲/۲۵۹; البدایه و النهایه , ۱۲/۱۹۳; تاریخ الادب العربى , ۶/۲۴۳; تذکره الحفاظ, ۴/۱۲۵۷; شذرات الذهب , ۴/۴۸; طبقات المفسرین , داوودى , ۱/۱۵۷; طبقات المفسرین , سـیـوطى , ۱۲; الـعـبـر, ۴/۳۷; فـهرست کتابخانه ملى ملک , ۱/۶۹۳; مرآه الجنان , ۳/۲۱۳; معجم الـبـلدان , ۱/۶۹۵; معجم المطبوعات , الیاس سرکیس , ۱/۵۷۳; معجم المؤلفین , عمر رضا کحاله , ۴/۶۱; النجوم الزاهره , ۵/۲۲۳; وفیات الاعیان , ابن خلکان , ۲/۱۳۶; کشف الظنون , ۱/۵۱۷.
تفسیر ابن ابى رندقه
از ابوبکر محمد ( ۴۵۱ – ۵۲۰ ق ) فرزند ولید بن محمد طرطوشى معروف به ابن ابى رندقه , از علما و صوفیه که قبر او در اسکندریه مزار معروفى است .
ولادت و نشات وى در شهر طرطوشه از شهرهاى مرزى شمال اندلس ( اسپانیا ) بوده است .
علوم اسلامى را از ولید باجى فراگرفت .
مـفـسر که مالکى مذهب بود کم کم به تصوف گرایش یافت و محبت خاندان عصمت و نبوت (ع ) در قلب وى راه پیدا کرد و در آثار قلمى او تمایلات شیعى وى کاملا نمایان است .
ابن ابى رندقه آثار و مصنفات مشهورى دارد که از جمله مؤلفات وى تلخیص و یا مختصر الکشف و البیان عن تفسیر القرآن تالیف ثعلبى است .
ایـن تـفسیر اخبار و روایات امامیه و فضائل خاندان عصمت و طهارت را دربردارد از جمله حدیث معروف من مات على حب آل محمد را از همین تفسیر روایت مى کنند.
امروزه چندین نسخه از این تفسیر در کتابخانه هاى عراق و مصر و سایر بلاد در دست است .این تفسیر غیر از معالم التنزیل ابومحمد الحسین بغوى است .
مـنابع :
الانساب , سمعانى , ۸/۲۳۵; ازهارالریاض , ۳/۱۶۲; الاعلام , زرکلى , ۷/۱۳۳; تاریخ اداب اللغه العربیه , جرجى زیدان , ۳/۱۰۸; تاریخ الادب العربى , کارل بروکلمان , ۶/۱۵۴; شذرات الذهب , ۴/۶۲; العبر, ۴/۴۸; کشف الظنون , ۱/۹۸۴; سیر اعلام النبلاء, ۱۹/۴۹۰; وفیات الاعیان , ابن خلکان , ۴/۲۶۲; مـعـجـم الـمؤلفین , عمر رضا کحاله , ۱۲/۹۶; معجم البلدان , ۴/۳۰; النجوم الزاهره , ۵/۲۳۱; هدیه العارفین , ۲/۸۵; تراجم اندلیسه , ۲۸۹.
الغرائب و العجائب فى غرائب التفسیر و عجائب التاویل (تفسیر لباب التفاسیر)
اثـر شیخ ابوالقاسم برهان الدین محمود ( زنده در ۵۲۱ ق ) فرزند حمزه بن نصر کرمانى معروف به تاج القراء از مفسران و اکابر نحویان و ادباى شاعر.
تـفسیر مورد بحث در دو مجلد به زبان عربى و به شیوه ادبى و کلامى که سال فراغت از تالیف آن سنه ۵۲۱ ق مى باشد.
سیوطى به جهت تشیعش او را در الاتقان رد کرده است .
نـسـخـه مـورخه ۹۲۸ ق این تفسیر در مجلس شوراى اسلامى تهران و نیز نسخه دیگرى از آن به شماره ۴۱۴۷ در مجموعه چستر بتى موجود است .
تـاج الـقراء کرمانى داراى دو تفسیر دیگرى است به نام :
۱) لباب التاویل که آن در یک جلد به زبان عـربى و به شیوه کلامى و ادبى است نسخه هاى این تفسیر در کتابخانه ها موجود است از جمله به شماره ۴۱۴۷ در مجموعه چستر بتى که آغاز آن با نسخه مجلس شوراى اسلامى اختلاف دارد.
۲) البرهان فى متشابه القرآن ; تفسیر البرهان فى توجیه متشابه القرآن کما فیه من الحجه و البیان , که در یک جلد و به زبان عربى و به شیوه کلامى و ادبى و موجود نیست .
مـنـابـع :
الاتقان , ۲/۲۲۱; الاعلام , ۷/۱۶۸; بغیه الوعاه , ۲/۲۷۷; طبقات المفسرین , داودى , ۲/۳۱۲; طبقات القراء, ابن جزرى , ۲/۲۹۱; الذریعه , ۱۶/۳۲; کشف الظنون , ۱/۱۳۱.
کشف المشکلات و ایضاح المعضلات
اثـر ابـوالـحـسن على ( زنده در ۵۳۵ ق ) فرزند حسین بن على الضریر اصفهانى از اعاظم علماى نحوى شیعه .این تفسیر در یک جلد به زبان عربى و به شیوه کلامى و ادبى است .
مفسر بحث خویش را به اعراب آیات قرآن کریم اختصاص داده است و طى کتب تفسیر و نحو از آن نقل گردیده است .
ابـوالـحـسـن عـلى بیهقى ( م ۵۶۵ ق ) در کتاب خود الوشاح مى نویسد نسخه از این تفسیر را در اختیار داشته است و به بعضى از خصوصیات آن پرداخته است .
امروز نسخه اى از آن به شماره ۴۳۸ در کتابخانه ایاصوفیاى استانبول موجود است .
خـیرالدین زرکلى در اعلام تصریح نموده است که آغاز آن افتادگى دارد و نیز نسخه هاى دیگرى در کتابخانه خصوصى مشاهده شده است .
شـیخ آقابزرگ تهرانى در طبقات اعلام الشیعه آن را یاد کرده و شرح حال وى را در الذریعه آورده است .
از ابـوالـحسن جامع العلوم اصفهانى دو تفسیر دیگر نام برده اند:
1) جامع العلوم باقولى , که در یک جـلد به زبان عربى و به شیوه کلامى تدوین شده که بدون پرداختن به اعراب آیات فقط به تفسیر آنها پرداخته است .
۲) الـبیان فى شواهد القرآن , که آن نیز در یک جلد و به زبان عربى است که مفسر بحث خود را به شواهد آیات اختصاص داده است .
مـنـابع :
الاعلام , ۴/۲۷۹; انباه الرواه , ۲/۲۴۷; بغیه الوعاه , ۲/۱۶۰; البلغه فى تاریخ ائمه اللغه , ۱۵۵; الـثقات العیون فى سادس القرون , ۱۸۵; الذریعه , ۱۸/۶۲; روضات الجنات , ۵/۲۵۱; کشف الظنون , ۱/۶۰۳; معجم المؤلفین , ۷/۷۵; نکت الهمیان , ۲۱۱; هدیه العارفین , ۱/۶۹۷.
مجمع البیان فى تفسیر القرآن
اثـر شیخ ابوعلى الفضل ( مشهد ۴۶۸ – سبزوار ۵۴۸ ق ) فرزند حسن بن الفضل طبرسى ملقب به امین الدین و امین الاسلام مشهور به طبرسى و شیخ طبرسى از مشاهیر مفسران شیعه .
مـجمع البیان تفسیرى است به زبان عربى در ده مجلد و حجم آن تقریبا کمى بیش از تبیان شیخ طوسى است .
سـبـک و شـیـوه تـدویـن و تـبویب این تفسیر در میان همه تفسیرهاى فریقین و فارسى و عربى بـى سـابـقـه و بـى نـظـیـر اسـت و با نظمى متین و مرتب و با روش علمى و ساده که بین تمامى تفسیرهاى موجود از منزلت خاصى برخوردار است .
هـمچنین مسائل ادبى از نحو و لغت و اشتقاق و تصریف و مسائل نحوى را مشروح و مبسوط مورد بحث و بررسى قرار داده است که جنبه نحو و لغت در آن قوى تر است .
در این تفسیر تبویب و تنظیم مطالب به نحوى است که به مراجعه کننده امکان مى دهد تا خواسته خود را ذیل یکى از ابواب و فصول به سرعت بازیابد.
مفسر نخست از نظر قرائت و اختلاف قراءآت تحت عنوان الحجه , بعد از نظر لغت و مشکلات لغوى و از نظر اعراب کلمات سپس از نظر اسباب النزول و معنى آیه را مورد بحث قرار داده و بعد احکام آیـه و قـصص را به میان مى آورد و گاهى به اشعار نیز استشهاد کرده است و در پایان تحت عنوان نـظـم , ربـط و پیوند معنائى آیات را به یک دیگر و ربط هر آیه از آیات را به آیات قبل و بعد از آنها و همچنین ارتباط سوره هاى قرآن مجید را با هم بازگو نموده است .
مـؤلـف در مـقـدمه این تفسیر هفت فن را یاد کرده است در موضوعاتى که تعلق دارد به تفسیر و مفسرین :
فن اول ) در تعداد آیات قرآن و فائده دانستن آن .
فن دوم ) در ذکر اسامى قراء مشهور و طرق روایات آنان .
فن سوم ) در تفسیر و تاویل آیات .
فن چهارم ) در اسامى قرآن کریم و معناى آنها.
فن پنجم ) در علوم قرآن مجید.
فن ششم ) در ذکر بعضى از اخبار مشهور در فضل قرآن کریم .
فـن هـفـتـم ) در مـستحبات قارى قرآن مجید در تحسین و کیفیت قراءات و تزیین صوت هنگام قرائت .
سپس به تفسیر سوره الحمد پرداخته است و پایان مجلد اول لغایت آیه ۱۸۲ سوره بقره ( فمن خاف مـن مـوص جـنـفا او ) که فراغت از تالیف آن شعبان ۵۳۰ ق و پایان تالیف جلد ده این تفسیر نیمه ذى القعده ۵۳۶ ق مى باشد.تالیف این تفسیر گرانسنگ حدود ۷۵ ماه به درازا کشیده است .
مـفـسـر از مـنـابـع گوناگون سنى و شیعه بدون تعصب بهره گرفته است و خود در مقدمه آن تـصریح نموده که از تفسیر التبیان شیخ طوسى سود جسته و هنگام تفسیر خود آن را مقتداى کار خویش قرار داده است .
سـپـس اسـتـدراک کـرده و مى گوید نظم تفسیر التبیان پریشان است و نیز غث و سمین دارد و تفسیر خود را مکمل و رفع تمام نواقص آن دانسته است .
از این تفسیر امروزه نسخه هاى کهن و نفیس خطى در کتابخانه هاى عمومى و خصوصى در دست است و بیش از پانزده نسخه از این تفسیر در کتابخانه آیت اللّه مرعشى قم موجود مى باشد.
ایـن تـفسیر نخست در تهران از سالهاى ۱۲۶۲ تا ۱۲۶۸ ق لغایت ۱۳۱۲ تا ۱۳۱۳ ق در دو مجلد پنج مـرتـبـه چـاپ سنگى شده و بارها در ایران و مصر و لبنان به طبع رسیده است و نیز در تهران به تـحـقیق آیت اللّه ابوالحسن شعرانى در ۱۳۷۳ ق با برابرى صفحات با چاپ صیدا توسط کتابفروش اسلامیه تجدید چاپ گردیده است .
یـکـى از بـهترین چاپهاى آن به تحقیق حاج سید هاشم رسولى محلاتى در ۱۳۷۹ ق انجام گرفته است سپس مکررا از سوى انتشارات داراحیاء الثراث العربى تجدید طبع شده است .
و نـیـز دو دهـه پـیـش به کوشش عده اى از فضلاء از جمله آقایان احمد بهشتى و محمد مفتح به فارسى ترجمه شده و منتشر گردیده است .
هـمچنین جمعى از مفسران و علما مجمع البیان را تلخیص نموده اند مشهورترین آنها به کوشش شیخ بیاض و نام آن زبده البیان است همچنین کفعمى آن را با نام قراضه النضیر فى تلخیص مجمع البیان ملخص کرده است .
شیخ طبرسى به تدوین یک تفسیر اکتفا نکرده و از او دو تفسیر دیگر نام برده اند:
۱) الکافى الشافى , ایـن تـفـسـیـر در یک جلد و به زبان عربى و به شیوه ادبى است که پس از فراغت از تفسیر کبیر ( المجمع البیان ) به تفسیر الکشاف جاراللّه زمخشرى برخورد کرد.
و تفسیر الکافى را بر مبناى تفسیر زمخشرى بین سالهاى ۵۳۵ یا ۵۳۷ تا ۵۴۱ ق تدوین نموده و آراء مخالف خود را با زمخشرى توضیح داده است .ایـن تـفسیر مورد اعجاب و قبول علما قرار گرفته و در محافل علمى از شهرت بسزائى برخوردار است .نسخه هاى خطى آن بر خلاف دو تفسیر دیگر طبرسى کمیاب است .
۲) جـامع الجوامع , طبرسى آن را پس از دو تفسیر دیگر خود نگاشته و براى تنظیم آن از آنها بهره بسیار برده است .و آن در چهار مجلد بزرگ به زبان عربى مى باشد.
در مقدمه علت اقدام به تالیف این تفسیر را اصرار بسیار زیاد ابونصرالحسن فرزند خود نوشته است که سن مفسر در این هنگام بیش از ۷۰ سال بوده است .
آقاى ابوالقاسم گرجى امتیاز این تفسیر را به الکشاف در چهار مورد ذکر کرده است :
۱) اختصار و حذف زوائد و مطالب غیر ضرورى .
۲) نـقـل روایـاتى از طرق شیعه که گاهى با تفسیر کشاف موافق , و در بسیارى از مواضع مخالف است .
۳) نقل پاره اى از مطالب از زمخشرى .
۴) در مـواقـع اختلاف نظر با آراء معتزله یا نظرات زمخشرى آنچه را خود حق مى دانسته انتخاب کرده است .
ایـن تـفسیر از نظر بلاغت و اختصار سرشار از نکات علمى و فواید بسیار و کشاف مبهمات است و یکى از بهترین تفسیرهاى مؤخر شیعى به شمار مى آید.
طول تدوین این تفسیر را شیخ طبرسى از صفر ۵۴۲ تا محرم ۵۴۳ ق طى دوازده ما [ به عدد ائمه معصومین (ع ) ] تصریح نموده است .
نسخه هاى متعددى از آنها موجود است که کهن ترین آن به تاریخ دوشنبه ۱۴ ذى القعده ۷۶۳ ق را دارد و در مجلس شوراى اسلامى وجود دارد.
چـاپ سـنـگـى در ۱۳۰۲ ق و بعد در ۱۳۲۱ ق در تهران انجام یافته و چاپ آخر آن توسط انتشارات دانشگاه با مقدمه و تعلیقات آقاى گرجى در ۱۳۴۷ ش در تهران صورت گرفته است .
مـنـابـع :
مـجمع البیان فى تفسیرالقرآن , التفسیر و المفسرون , ۲/۹۹; تاسیس الشیعه , ۳۴۰, ۴۱۹; الـذریـعه , ۲۰/۲۴; سهم ایرانیان در تفسیر قرآن ۱۸; فهرست الفبائى کتب خطى کتابخانه مرکزى آسـتـان قـدس , ۴۹۶; مـؤلـفـیـن کتب چاپى فارسى و عربى , ۴/۸۴۵; فهرست نسخه هاى خطى کتابخانه مرعشى قم , تحت عناوین فوق .
مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار
اثـر تاج الدین ابوالفتح محمد ( ۴۷۹ – ۵۴۸ ق ) فرزند ابوالقاسم شهرستانى اشعرى ملقب به داعى الدعاه و حجه الحق و افضل .در عـصـر مفسر سنیها در خراسان و بغداد در اوج قدرت بودند او توانست خود را اشعرى و شافعى فرانماید.
اکثر کتب عامه با تردید به شافعى بودن مفسر مى نگرند.صاحب العبر و ابن عماد حنبلى در شذرات الذهب به باطنى بودن مفسر تصریح دارند و لقب داعى الدعاه که از عناوین اسماعیلیه است نیز از همین معنى بر اسماعیلى بودن او حکایت دارد.
تـفـسـیـر مـورد بـحث که بزرگترین اثر فکرى شهرستانى است و در نیم قرن اخیر شهرت یافته اسماعیلى بودن مفسر را مى رساند.
شـیوه مفسر در تفسیر مورد بحث این است که در شرح آیات قرآن کریم از حکمت و فلسفه و کلام سود جسته است و بیشتر از مسائل عقلى بهره گرفته است .
مـفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار در چند مجلد بزرگ است و نسخه نفیس منحصر به فرد از مجلد اول آن مـورخ ۶۶۷ ق کـه شـامـل تـفسیر سوره الفاتحه و البقره مى باشد از مخطوطات کتابخانه مجلس شوراى اسلامى ( بشماره ۸۰۸۶/۷۸ ب ) مى باشد.سال تالیف این اثر مهم پشت صفحه اول نسخه مذکور سال ۵۳۸ ق ضبط شده است .
شـهرستانى در اواخر عمر خویش در موطن خود شهرستان واقع بین نیشابور و خوارزم این تفسیر را تالیف نموده است .در ایـن سالها پس از غلبه ترکان قراختائى در دشت قطوان و ضعف قدرت سلطان سنجر در خطه خراسان , او دیگر از براى اظهار اعتقادات شیعى خویش مانعى را مشاهده نمى کرده و این روزگار را بهترین فرصت براى ابراز افکار و اعتقادات خود دیده و مبادرت به تالیف تفسیر مفاتیح الاسرار و مصابیح الابرار کرده است .
او در مـقـدمه خود عبداللّه بن عباس را منبع تمام تفسیرها دانسته و مى نویسد که حضرت رسول اکرم (ص ) براى او دعا فرمودند و از شاگردان حضرت امیرالمؤمنین على بن ابى طالب (ع ) بوده و نزد آن امام (ع ) علم دین و تفسیر و تاویل آموخت .
سـپـس مى نویسد که قرآن کریم و بیان و تفسیر آن آن میراث خاندان عصمت و نبوت است و علم تفسیر و تاویل را مخصوص ائمه معصومین (ع ) مى داند.
این تفسیر به همت مرکز انتشار نسخ خطى در تهران , با مقدمه عبدالحسین حائرى و پرویز اذکایى در دو مـجـلـد بـه شـیوه چاپ عکسى از روى نسخه منحصر به فرد محفوظ در کتابخانه مجلس شوراى اسلامى , در سال ۱۳۶۸ ش به طبع رسیده است .
تـفـسیر دیگرى به نام تفسیر سوره یوسف , از شهرستانى نقل کرده اند که به زبان عربى و به شیوه فلسفى در یک جلد تالیف شده که در بیان و تاویل آیات سوره یوسف از مباحث حکمت و کلام بهره گرفته است ولى اینک وجود ندارد.
مـنـابـع :
الاعـلام , زرکـلى , ۶/۲۱۵; تاریخ حکماء الاسلام , ۱۴۱; تذکره الحفاظ, ۴/۱۰۴; آداب اللغه الـعـربـیـه , ۳/۹۹; شـذرات الذهب , ۴/۱۴۹; ریحانه الادب , ۳/۲۷۲; طبقات الشافعیه , ۴/۷۸; لسان المیزان , ۵/۲۶۳; المختصر فى اخبارالبشر, ۳/۲۹; مرآه الجنان , ۳/۲۸۹; معجم المؤلفین , عمر رضا کـحـالـه , ۱۰/۱۸۷; مـفـسران شیعه , ۱۰۲; الملل و النحل , ( ترجمه فارسى به قلم سید محمد رضا جلالى نائینى ), مقدمه ; الوافى بالوفیات , ۳/۲۷۸.
قصص الانبیاء
مـفـسـر الامـام ضـیاءالدین ابوالرضا فضل اللّه ( زنده در ۵۴۸ ق ) فرزند على بن حسینى راوندى کاشانى از علما و متکلمین امامیه .
تفسیر مورد بحث در یک جلد به زبان عربى و به شیوه قصصى و کلامى شامل بخشى از قرآن کریم مـفـسـر آیات قصص پیامبران را گردآورى نموده سپس به تفسیر و شرح و بیان داستانهاى انبیاء مى پردازد.
عـلامـه مـجـلـسـى در بـحـارالانوار تفسیر قصص العلماء را دو کتاب دانسته است , نخست تالیف ضیاءالدین ابوالرضا فضل اللّه راوندى و دومى از قطب الدین راوندى .
چهار نسخه از این کتاب در کتابخانه آیه اللّه مرعشى قم و یک نسخه در کتابخانه مدرسه سپهسالار موجود است .
مـنـابـع :
تـعلیقه امل المل , ۲۲۹ – ۲۳۰; الثقات العیون فى سادس القرون , ۲۱۷; الذریعه , ۷/۱۰۴ –۱۰۵; فـهـرسـت کـتـابخانه آیه اللّه مرعشى قم , ۶/۶۸ – ۶۹ به بعد;
روض الجنان و روح الجنان فى تفسیر القرآن .
[ روح الجنان و روح الجنان تفسیر ابوالفتح رازى ], اثر ابوالفتح جمال الدین حسین ( حدود ۴۷۰ – ۵۵۴ ق ) فـرزنـد عـلـى بن محمد خزاعى نیشابورى رازى معروف به ابوالفتوح رازى ( مدفون در بـقـعـه اى در جـوار مـرقـد شاه عبدالعظیم حسنى در شهر رى ) از ائمه مفسران شیعه و مشاهیر متکلمین امامیه ( – ابوالفتوح رازى ). تـفـسـیر ابوالفتح رازى قدیمترین تفسیر مفصل فارسى شیعى است که به شیوه کلامى و روائى و ادبى تالیف گردیده است .
مفسر نخست قطعه اى از آیات قرآن کریم را مى آورد.سـپـس بـه تـفسیر آنها از جنبه هاى ادبى و لغوى مى پردازد و از اقوال مفسرین و نیز از احادیث و روایات ائمه معصومین (ع ) استفاده مى کند.سـپـس در وهـلـه بعدى از اخبار اهل تسنن هم بهره مى گیرد اقوال مفسرین از صحابه و تابعین چون ابن عباس و مجاهد و قتاده و سدى را نقل مى کند.
شـواهـد شعرى اعم از فارسى و عربى در این تفسیر از تفسیر طبرى و کشاف زمخشرى هم بیشتر است .مـفـسر در حل مشکلات زبانى و لغوى آیات قرآن مجید به اشعار شعراى عرب تمثل مى کند و در بیان و تفسیر وجوه تعبیرات مفردات و مرکبات و مشکلات آیات به پیروى از همین سنت به اشعار استشهاد کرده است .
اما از نظر جنبه کلامى این تفسیر معتدل و متوسط است شبیه به تفسیر طبرى و هرگز به اندازه تـفـسـیـر التبیان طوسى و مجمع البیان شیخ طبرسى و تفسیر زمخشرى و فخر رازى بحث هاى کلامى ندارد.
چـون مـفـسـر از خطباء و وعاظ برجسته و مشهور عصر خویش بوده همانند منبریان زبردست به جهات و جوانب مختلف آیات اشاره دارد.جنبه شیعى در این تفسیر قوى تر از مجمع البیان و التبیان مشاهده مى گردد.همچنین در اخلاق و زهد و آداب از اقوال مشایخ صوفیه و عرفا بسیار مى آورد.
و در زمـیـنـه حـکـایـات و قصص انبیاء بدون نقادى از کتاب عرائس ثعلبى که پر از اسرائیلیات و گـزافگوئى است نقل مى کند و در بحث از مسائل فقهى ذیل آیات احکام به مسائل شرعیه و حکم آیه مى پردازد.
و نـیز در موارد اختلاف , اقوال گوناگون را ذکر مى کند سپس نظر خویش را به صورتى مستدل بیان مى دارد.
مفسر در مقدمه خویش بر این تفسیر مى نویسد پس چون جماعتى از دوستان و بزرگان از اماثل و اهل علم و تدین اقتراح کردند که در این باب جمعى باید کردن چه اصحاب ما را تفسیرى نیست مـشـتـمل بر این انواع واجب دیدم اجابت کردن ایشان و وعده دادن به دو تفسیر یکى به پارسى و یکى به تازى جز که پارسى مقدم شد بر تازى براى آن که طالبان این بیشتر بودند و فایده هرکسى بـدو عـامـتـر بـود و ایـن کـتاب ان شاء اللّه از میانه اطناب و اختصار بود اطنابى که ممل نباشد و اختصارى که مخل نباشد .
شـیخ آقابزرگ تهرانى در الذریعه و سایرین احتمال داده اند گفتار مفسر که از دو تفسیر یکى به پـارسـى و یکى به تازى سخن مى گوید تفسیر عربى اش همان بیست مجلد باشد که شاگردش منتجب الدین در کتاب خود الفهرست یاد کرده است ولى علامه قزوینى در تحقیقات مفصل خود کـه در آخـر طـبع این تفسیر ( ۱۳۱۵ ق ) چاپ گردیده فهرستى از انتهاى مجلدات بیست گانه تقسیم اصلى مؤلف را به دست داده است و مى نویسد ظاهرا گرچه در دیباچه تفسیر حاضر وعده تالیف تفسیر عربى را داده ولى هیچ وقت از عالم قوه به حیز فعل نیامده است .
شـایان به ذکر است چنانچه مفسر تفسیرى هم به زبان عربى نگاشته باشد این تفسیر عربى تا عصر حاضر از کتب مفقوده شیعه مى باشد.تاریخ تالیف تفسیر روض الجنان مابین سالهاى ۵۱۵ تا ۵۴۵ ق است .ایـن تـفسیر از آغاز تالیف مورد توجه فریقین سنى و شیعه بوده و از شهرت عظیم برخوردار شده است و فخرالدین رازى ( ۵۴۴ – ۶۰۶ ق ) هنگام تالیف تفسیر مفاتیح الغیب از این تفسیر بهره بسیار گرفته است .
عبدالجلیل قزوینى که کتاب خود النقض را در فاصله اى کم پس از تالیف این تفسیر نگاشته در این باب چنین مى نویسد اگر شیعه امامیه خواهند که از مفسران خود لافى زنند از جماعتى نامعتبر و نامعروف نزنند که خواجه آورده است از تفسیر محمد باقر (ع ) لاف زنند و از قول جعفر طوسى و تـفسیر شیخ محمد فتال و تفسیر خواجه بوعلى طبرسى و تفسیر شیخ جمال الدین بوالفتوح رازى رحـمـه اللّه علیهم و غیرهم که همه خبیر و عالم بوده اند اولیان همه معصوم و آخریان همه عالم و امـیـن و مـعـتمد ( النقض , ۳۰۴ ) و این دلیل است بر اینکه این تفسیر از آغاز تالیف آوازه بلندى داشته و از شهرت بسزائى برخوردار بوده است .
قـاضـى نوراللّه شوشترى در مجالس المؤمنین ( ۱/۴۹۰ ) آن را چنین ستوده است و بالجمله مثر فـضـل و مساعى جمیله او در تفسیر کتاب کریم و ابطال تاویلات سقیم و مخالفان ائیم و تعنفات نـامـسـتـقیم مبتدعان رجیم بر همگى مخفى نیست از تفسیر فارسى او ظاهر مى شود که معاصر صـاحب کشاف بوده و بعضى از اشعار کشاف به او رسیده اما کشاف به نظر او نرسیده و این تفسیر فارسى او در وثاقت تحریر و عذوبت تقریر و دقت نظر بى نظیر است .
فـخـرالـدین رازى اساس تفسیر کبیر خود را از آنجا اقتباس نموده و جهت دفع انتحال , بعضى از تـشـکـیکات خود را بر آن افزوده در مطاوى این مجالس پرنور شطرى از روایات و لطایف نکات و اشارات مسطور است و او را تفسیرى عربى هست که در خطبه تفسیر فارسى به آن اشاره نموده اما تا غایه به نظر مطالعه فقیر نرسیده و علامه مجلسى آن را جزو منابع بحارالانوار قرار داده است و میرزا عبداللّه افندى اصفهانى ( م ۱۱۳۰ ق ) در کتاب خود ریاض العلماء این تفسیر را مى ستاید.
امـروزه نسخه هاى کهن خطى از این تفسیر در کتابخانه هاى عمومى و خصوصى جهان در دست مى باشد.از جـمـلـه یـازده نـسخه در کتابخانه مرکزى آستان قدس رضوى و سه نسخه کهن در کتابخانه مرعشى قم موجود است .تفسیر ابوالفتوح تاکنون چهار بار به طبع رسیده است .نخست در پنج مجلد به قطع رحلى .بار سوم با مقدمه و حواشى و تصحیح آیه اللّه ابوالحسن شعرانى .
بار چهارم تحت عنوان روض الجنان و روح الجنان به کوشش و تصحیح دکتر محمد جعفر یاحقى و دکتر مهدى ناصح .چاپ مشهد, بنیاد پژوهشهاى اسلامى .
این طبع و تصحیح جدید بر مبناى چندین نسخه خطى کهن بهترین تصحیح علمى این اثر است با تـنـظـیم انواع فهارس لازم تاکنون مجلدات ۱ تا ۵ و ۹ تا ۱۷ منتشر گردیده و تصحیح و تبع سایر مجلدات بیست گانه آن به تدریج ادامه دارد.
منابع :
خاتمه الطبع تفسیر ابوالفتح به قلم علامه قزوینى , ۵/۶۱۵; الذریعه , ۱۱/۲۷۴; سهم ایرانیان در تـفـسـیر قرآن , ۲۲; تعلیقات النقض به قلم محدث ارموى , ۱/۱۵۱; فهرست الفبائى کتب خطى آسـتـان قـدس , ۲۸۷; فـهرست نسخه هاى خطى کتابخانه مرعشى قم , ۱/۳۸۸ و ۱۹/۲۴۷ به بعد; مـقـدمه ابوالحسن شعرائى بر طبع سوم تفسیر; مؤلفین کتب چاپى فارسى و عربى , خانبابا مشار, ۲/۸۲۰.
عین المعانى فى تفسیر السبع المثانى
[تـفـسـیـر ابـن طیفور], از شیخ ابوعبداللّه محمد ( م ۵۶۰ ق ) فرزند طیفور غزنوى سجاوندى , از مفسران و ادباى عصر خویش .این تفسیر در چند جلد به زبان عربى است .مـفـسر آن را به شیوه ادبى نگاشته است و نیز به نحو و اعراب و معانى و کیفیت قراءآت آیات کریم پـرداخـته است و بیشتر بحث خویش را به ادبیات و قواعد عربى آیات اختصاص داده و نیز در نوع خود بسیار نافع و کم نظیر است .
قـفـطى در کتاب خود انباه الرواه مى نویسد وى قریب عصر ما زندگى مى کرد و نام این تفسیر را عین التفسیر ضبط کرده است و آن را ستوده و در چند جلد مى خواند.سپس مى گوید این تفسیر به نام تفسیر انسان العین توسط فرزندش تلخیص شده است .
ولـى حـاجـى خـلـیفه این تفسیر را در کشف الظنون به نام تفسیر عین المعانى فى تفسیر السبع المثانى ذکر نموده است و مختصر آن را تفسیر انسان عین المعانى یاد کرده که هر دو یکى است .
آقـاى عـلـینقى منزوى هنگام ذکر آثار باقى مانده مفسر تا عصر حاضر در فهرست دانشگاه تهران مى نویسد که یگانه نسخه آن چنانکه در فهرست ذکر شده در قاهره موجود است .چنانچه در فهرست یاد شده و نیز نسخه دوم آن چنانکه آقاى الیس در فهرست نسخه هاى عربى ( ۲/۲۶۵ ) معرفى مى کند در موزه بریتانیا محفوظ است .
از ابـن طیفورى سه کتاب دیگر که بعضى آنها را تفسیر مى دانند ذکر شده است :
۱) غرائب القرآن , در چـنـد جـلـد به زبان عربى و به شیوه ادبى است که در آن به شرح لغات مشکله و متشابه قرآن کریم پرداخته است .نسخه اى از این تفسیر به شماره ۳۶۵۰ در کتابخانه آستان قدس رضوى موجود است .
۲) علل القراءآت , که در یک جلد به زبان عربى و با بحثهاى ادبى و شرح علل قراءآت و نحو و بلاغت و آیات مشکله و متشابه و معانى کلمات قرآن تالیف گردیده است .نـسـخـه هـائى از ایـن تفسیر موجود است از جمله نسخه برلین و نسخه وین و احتمالا نسخه هاى معرفى شده از طرف آقاى منزوى و فهرست دانشگاه تهران همانها باشند.
۳) الایـضـاح فـى الوقف و الابتداء, این تفسیر در یک جلد و به زبان عربى و شرح علامات هفتگانه وقف و نشانه هاى مربوط به قراءآت است که آنها را نشانه هاى سجاوندى مى خوانند و نیز مى گویند که ابن طیفور اولین کسى است که این نشانه ها و علامات وقف را در قرآن به کار برده است .
نسخه هائى از این تفسیر در دست است که نسخه شماره ۶۹ مورخ ۸۷۷ ق کتابخانه دانشگاه تهران و نـسـخـه ( بـریـتیش میوزیوم ) طبق معرفى الیس در فهرست نسخه هاى عربى ( ۲/۲۶۵ ) از آن جمله هستند.
مـنـابـع :
اعـلام , ۲/۱۷۹; انـباه الرواه , ۳/۱۵۳; الذریعه , ۱۶/۳۱; طبقات المفسرین , داودى , ۲/۱۶۰; طبقات المفسرین , سیوطى , ۳۲; فهرست اهدائى مشکوه به دانشگاه تهران , ۱/۲۴۱; کشف الظنون , ۲/۱۱۸۲; معجم المؤلفین , ۱۰/۱۱۲; الوافى بالوفیات , ۳/۱۷۸.
التنویر فى معانى التفسیر
اثر شیخ ابوعلى محمد ( م ۵۶۵ ق ) فرزند حسن بن على فتال نیشابورى معروف به ابن الفارس , از اعلام محدثین و مفسرین امامیه .ایـن تـفـسـیـر کـه بـه شـیوه روائى و کلامى مى باشد از شهرت زیادى برخوردار بوده است شیخ عـبـدالـجلیل قزوینى در النقض ( ۲۸۲ ) فتال را از مفاخر علماى شیعه شمرده و مى نویسد ( و بر شیعه آن حجت باشد که در تفسیر محمد باقر (ع ) و در تفسیر حسن عسکرى (ع ) باشد و در تفسیر شیخ ابوجعفر طوسى و محمد فتال نیشابورى ). ابن شهر آشوب مازندرانى در مقدمه مناقب و علامه نورى در خاتمه مستدرک , فتال را جزو مشایخ ابن شهر آشوب و با عنوان شیخ شهید و ثقه معروف به ابن الفارسى ذکر کرده اند.
آقـابـزرگ تـهـرانـى در الـذریعه مفسر را غیر از شیخ محمد بن على فتال نیشابورى ( م ۵۵۰ ق ) مى داند.تـفـسـیر الفتال را مربوط به محمد بن على فتال مى دانند که در یک جلد و به شیوه روائى بوده و اکنون وجود ندارد.
منابع :
بحارالانوار, ۱/۵; الثقات العیون , ۲۷۵; جامع الرواه , ۲/۶۲; الذریعه , ۴/۴۶۹; رجال , ابن داود, ۲۹۵; الـفهرست , منتخب الدین , ۱۲۶ و تعلیقه فهرست منتجب الدین ۴۳۶; روضات الجنات , ۵۹۱; مـعـالـم الـعـلماء, ۱۱۶; معجم رجال الحدیث , ۱۵/۱۶; مفسران شیعه , ۹۸; خاتمه مستدرک , ۴۹۲; المناقب , ابن شهر آشوب , ۱/۹; النقض , ۵۱ به بعد.
تفسیر بیهقى
اثر ظهیرالدین ابوالحسن على ( ۴۹۹ – ۵۶۵ ق ) فرزند ابوالقاسم زید بیهقى معروف به ابن الفندق و فرید خراسان و ابوالحسن بیهقى نیشابورى , از علماى شیعه صاحب نخستین شرح نهج البلاغه ( دایره المعارف تشیع , ۳/۵۹۵ ). اعیان الشیعه ۷۸ عنوان و آیه اللّه مرعشى نجفى در مقدمه لباب الانساب وى ۷۴ عنوان از مؤلفات او را ضـبـط کـرده انـد و بـر حـسب قول معروف وى نخستین نفرى است که به شرح نهج البلاغه پرداخته است .
مـؤلـف از مـفسرین امامیه است که به تالیف یک تفسیر اکتفا نکرده و پنج تفسیر در علوم مختلف قـرآن کـریـم نـگـاشـته که تمامى آنها به زبان عربى هستند و آنها عبارتند از:
1) اسئله القرآن مع الاجویه , بخشى از قرآن مجید که به شیوه کلامى و پاسخ سؤالات مى باشد.
۲) احکام القراءآت در کیفیت قراءآت و قواعد و قراء نگاشته است .
۳) اعجاز القرآن , در این تفسیر بیشتر به لغت و ادب قرآن کریم پرداخته است .
۴) قرائى آیات القرآن , به متشابه آیات قرآن کریم اختصاص داده .
۵) قصص القرآن درباره قصص انبیاء بحث کرده است .
مـنـابـع :
اعیان الشیعه , ۸/۲۴۱; الاعلام , ۴/۲۹۰; ایضاح المکنون , ۱/۳ به بعد; الثقات العیون , ۱۸۹; کـشـف الظنون , ۱/۲۸۹ به بعد; معجم المؤلفین , ۷/۹۶; مقدمه تاریخ حکماء الاسلام , مقدمه لباب الانساب , ۱/۷.
فقه القرآن
اثر قطب الدین ابوالحسین یا ابوالحسن سعید ( م ۵۷۳ ق ) فرزند عبداللّه راوندى .که او را سعید بن هبه اللّه راوندى مى خوانند و به قطب راوندى معروف و از مفسران شیعه و شیوخ اجازات امامیه است .
این اثر در فقه آیات قرآن کریم است در دو مجلد به زبان عربى .مـؤلف در این اثر به تفسیر و بیان آیات احکام قرآن مجید و حکم فقهى آیات تشریعى پرداخته و آن را اساس ابواب کتب فقهیه از طهارات سپس صلاه و پایان آن کتاب دیات مرتب نموده است .فراغت از تالیف آن در ۵۶۲ ق بوده است .
در آغـاز بـعـد از بـسـلـمه مى نویسد: علت پرداختن من به تالیف فقه قرآن چون ندیدم از علماى گـذشته و حاضر شخصى کتاب خاصى در تفسیر فقه قرآن تالیف نموده باشد لذا تصمیم گرفتم کـتابى را در فقه قرآن تالیف کنم که این کمبود را جبران نماید نسخه هاى این تفسیر از آغاز شایع بوده و مورد استفاده مفسران قرار گرفته است .
نـسـخـه هـاى کـهن این تفسیر امروزه در کتابخانه ها از جمله کتابخانه دانشگاه تهران و کتابخانه مرعشى قم محفوظ است .این تفسیر در دو مجلد با مقدمه و تحقیق سید احمد حسینى اشکورى توسط کتابخانه مرعشى قم منتشر و سپس تجدید طبع گردیده است .
از قطب راوندى تفسیرهاى متعدد دیگرى نام برده اند که عبارتند از:
۱) اسباب النزول , که در بیان شان و اسباب نزول آیات قرآن به زبان عربى و به شیوه کلامى است .
۲) ام القرآن , بخشى از قرآن را با بهره گیرى از روایات و احادیث ائمه اطهار (ع ) به شیوه روائى در یـک جـلـد مورد تفسیر قرار داده و نسخه اى از آن نزد کفعمى بوده که در مؤلفات خود از آن نقل کرده است .
۳) خـلاصـه الـتفاسیر, به شیوه کلامى و روائى در ده مجلد است که سید حسن صدر در تاسیس الشیعه اشتباها ۲۰ مجلد نوشته است و آن را مشحون از حقائق و دقائق علوم قرآنى و از نفیس ترین تفسیرهاى شیعى بعد از شیخ طوسى دانسته است .نـسـخـه هـاى کـهـن و مـتـعددى از این تفسیر موجود است : نسخه اى در کتابخانه على پاشا در استانبول , و نیز در کتابخانه جعفرى مدرسه هندى و کتابخانه موقوفه شیخ محمد صالح برغانى در کربلا.
۴) الـیـات الـمـشکله فى التنزیه , در یک جلد به شیوه روائى بخشى از قرآن کریم مربوط به آیات مشکله و متشابهه است و امامت و ولایت در قرآن را نیز بحث کرده است .
۵) قـصـص القرآن , در یک جلد اختصاص به داستانهاى پیامبران و شرح حال آنها از حضرت آدم تا حضرت محمد (ص ) مرتب به بیست باب داده است .چـهار نسخه از این تفسیر که کهن ترین آن مورخ ۱۰۹۰ ق مى باشد در کتابخانه مرعشى قم موجود است .
۶) اللباب فى فضل آیه الکرسى .
۷) الناسخ و المنسوخ , این تفسیرها همه به زبان عربى تالیف گردیده است .
۸) شـرح آیات الاحکام , که عده اى این تفسیر را با تفسیر فقه القرآن یا تفسیر آیات الاحکام راوندى متحد مى دانند.
۹) تفسیر راوندى , در دو جلد که آن را تلخیص از خلاصه التفاسیر ( ده جلدى ) مى دانند.
۱۰) الـلـب و الـلـبـاب , کـه آن را دارى نـامـهـاى مـختلف از قبیل : اللباب المستخرج من فصول عـبـدالـوهاب و یا تفسیر اللب و اللباب فى فضل آیه الکرسى , ذکر کرده و گفته اند که نسخه هاى متعددى در دست است ولى آنها را معرفى نکرده اند.
مـنـابـع :
اعـیـان الـشیعه , ۷/۲۳۹; الاعلام , ۳/۱۰۴; امل المل , ۱۲۵; ایضاح المکنون , ۱/۹۸; الثقات الـعـیون , ۱۲۴; جامع الرواه , ۱/۳۶۴; الذریعه ۱۶/۲۹۵; روضات الجنات , ۴/۵; ریاض العلماء, ۲/۴۱۹; الـفـهـرسـت , منتجب الدین , ۶۸; فهرست نسخه هاى خطى کتابخانه مرعشى قم , ۳/۲۳۵; کشف الـحجب و الاستار, ۴۰۳; الکنى و الالقاب , ۳/۷۲; لسان المیزان , ۳/۴۸; لؤلؤه البحرین , ۳۰۴; معالم العلماء, ۵۵; معجم رجال الحدیث , ۸/۹۳; معجم المؤلفین , ۴/۲۳۳; هدیه العارفین , ۱/۳۹۲.
البیان فى تفسیر القرآن
اثرى مجهول المؤلف از تالیفات یکى از علماى شیعه که در سال ۵۷۶ ق زنده بوده است ایـن تـفـسـیـر در شـش جـلد که قسمتهائى از شش مجلد در یک جلد بزرگ جمع گردیده و از مخطوطات کتابخانه شیخ عبدالحسین تهرانى ( شیخ العراقین ), ( م ۱۲۸۶ ق ) در کربلا مى باشد که نسخه اى است منحصر به فرد به خط مؤلف مورخه ۵۷۶ ق .
مـجـموعه اى که در این یک جلد گردآورى شده است شامل بخشى از اوائل جزء اول و قسمتى از آخـر مجلد دوم تفسیر تا آیه ۱۱۷ از سوره آل عمران است و در پایان این قسمت آمده است : و افق الـفـراغ مـنه یوم السبت تاسع عشر شعبان سنه ست و سبعین و خمسمائه و نیز مجلد پنجم این تـفـسیر که از آغاز سوره حم السجده تا پایان سوره المجادله است در این مجموعه آمده است و در پایان آن آمده است تم المجلد الخامس و یتلوه المجلد السادس من اول سوره الحشر این نسخه در ۱۳۷۵ ق به کتابخانه مدرسه جعفریه هندى در کربلا منتقل گردیده است .
مـنـابـع :
۹۸لـذریـعـه , ۳/۱۷۳; کربلا فى حاضرها و ماضیها ( خطى ), معجم الدراسات القرآنیه عند الشیعه الامامیه , ۴۵; مفسران شیعه ,
البصائر فى وجوه و النظائر
شـیـخ ظـهـیرالدین ابوجعفر محمد ( زنده در ۵۷۷ ق ) فرزند محمود نیشابورى مفسر و ادیب شیعى .تفسیر مورد بحث به زبان فارسى در معانى مختلفه الفاظ قرآن کریم مرتب بر حروف الف باء داراى اصطلاحات تفسیر است .و بر حسب موضوع به چند فصل تقسیم شده است .
در فـهـرسـت آستان قدس رضوى درباره این تفسیر نوشته شده است : یکى از نسخ قدیم و مهم فارسى که بسیار کمیاب است همین تفسیر البصائر فى وجوه و نظایر مى باشد و اهمیت آن از لحاظ تـطور زبان و نثر فارسى محتاج به شرح نیست زیرا کتابى که در قرن ششم هجرى به زبان فارسى پاک خراسان نوشته شده باشد براى دوستداران زبان فارسى کتابى بدین خوبى و جامعیت در باب خـود تـالیف نشده است , از لحاظ موضوع و علوم قرآنى نیز بصائر کتاب پرارزش و نفیسى است به خـصـوص کـه شـیـوه تالیف و تدوین آن با سایر تفسیرها فرق دارد ( فهرست کتب خطى آستان قدس , ۱/۴۱۲ ).
نـسـخـه هـاى متعددى از این تفسیر امروز در دست است از جمله نسخه کتابخانه مرکزى آستان قدس رضوى ( شماره ۱۲۱۴ ) و نسخه موزه بریتانیا, نسخه کتابخانه پاریس , نسخه انجمن آسیایى بنگال .
مـنـابـع :
الـذریـعـه , ۳/۱۲۲; فهرست میکروفیلمهاى کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران , ۲۱; کشف الظنون , ۱/۲۴۶; مفسرین شیعه , ۱۰۱; لباب الالباب , ۲۳۳ و ۶۱۹; فهرست ایوانف , ۱/۴۶۳.
.
بیان التنزیل
از رشـیـدالـدیـن ابوعبداللّه محمد ( ۴۸۹ – ۵۸۸ ق ) فرزند على بن شهر آشوب سروى مازندرانى مـعـروف بـه ابن شهر آشوب در شهر سارى از توابع مازندران متولد شد و در حلب وفات یافت , از اعاظم علماى شیعه و از طرق اجازات ( دایره المعارف تشیع , ۱/۳۳۷ ). تفسیر مورد بحث در شان نزول آیات قرآن کریم است و از هر سوره بعضى از آیات آن را به شیوه اى پر فایده تفسیر کرده است .
نسخه اى از آن نزد علامه مجلسى ( م ۱۱۱۱ ق ) بوده و از آن در بحارالانوار قسم تفسیر نقل نموده اسـت و مى گوید که این تفسیر على رغم صغیرالحجم بودن کثیرالفوائد است و مطالب نادرى را دارا مى باشد.همین معنى را صاحب کشف الحجب و آقابزرگ تهرانى در الذریعه نقل کرده اند.
از ابـن شـهر آشوب دو تفسیر دیگر نام برده اند:
1) تاویل متشابهات القرآن , که آن را به نام متشابه الـقرآن و یا متشابه القرآن و ما اختلف العلماء فیه من الیات نیز ذکر کرده اند تفسیرى است در نوع خـود کـم نظیر و به بیان آن عده از آیات متشابهات که مفسران و علماء در تفسیر و یا در حکم آیه اختلاف کرده اند پرداخته است .
ایـن کـتـاب به چند باب و چند فصل تقسیم گردیده که عناوین توحید و عدل و نبوت و امامت و مـفـردات از مـعاد و اصول فقه و احکام فقها در خصوص آیات و بالاخره باب نوادر مورد بحث قرار گرفته است .این تفسیر در ۱۳۲۸ ق در تهران به چاپ رسیده است .
۲) الاسـبـاب الـنزول على مذهب آل الرسول , ابن شهر آشوب از این تفسیر خود در مقدمه تفسیر دیگرش ( متشابهات القرآن ) نام برده و آن دو را براى درک علوم قرآن در کنار هم قرار داده است ولى از این تفسیر فعلا نسخه اى موجود نیست .
منابع :
اعیان الشیعه , ۱۰/۱۷; الاعلام , زرکلى , ۶/۲۷۹; امل المل , ۲/۲۸۵; بغیه الوعاه , ۱/۱۸۱; تاسیس الـشـیـعـه , ۲۷۲; جـامـع الـرواه , ۲/۱۵۵; روضـات الجنات , ۶/۲۹۰; ریاض العلماء, ۵/۱۲۴; طبقات الـمـفـسرین , داودى , ۲/۱۹۹; طبقات المفسرین , سیوطى , ۳۷; الذریعه , ۳/۱۷۷; کشف الحجب و الاسـتـار; کـشـف الظنون , ۱/۷۷; لسان المیزان , ۵/۳۱۰; مقدمه معالم العلماء, ۲; الوافى بالوفیات , ۴/۱۶۴; مفسران شیعه , ۹۸; الثقات العیون فى سادس القرون , ۲۷۳.
تفسیر راوندى (تفسیر عزالدین راوندى )
اثر امام عزالدین ابوالحسن على ( زنده در ۵۸۹ ق ) فرزند امام ضیاءالدین الرضا راوندى کاشانى , از اعاظم علما و مفسر و ادیب و شاعر شیعى .علوم قرآن و فنون ادب را از محضر پدرش و دیگران فراگرفت .
وى کرسى تدریس را در قم به خود اختصاص داد و از مشایخ جمال الدین ابونصر المتطبب است .تـفـسـیـر وى در یک جلد به زبان عربى و به شیوه روائى و کلامى که طى تفسیرهاى شیعى نقل گـردیـده و سـمعانى ( م ۵۶۲ ق ) در الانساب یاد کرده که با مفسر ملاقات داشته و تفسیر وى را مشاهده کرده ولى در آن هنگام هنوز مشغول تالیف آن بوده است .
مـنـابـع :
امل المل , ۲/۱۶۹; الانساب , سمعانى , ۶/۵۱; الثقات العیون , ۱۹۸; الدرجات الرفیعه , ۵۱۱; الذریعه , ۴/۲۸۲; ریحانه الادب , ۴/۱۱; مقدمه دیوان الامام ضیاءالدین ابى الرضا راوندى ( کط – لب ); خاتمه المستدرک , ۳/۴۹۴.
تفسیر ابن الکیال
اثر شیخ ابوعبداللّه محمد ( ۵۱۵ – ۵۹۷ ق ) فرزند محمد بن هارون معروف به ابن الکیال , از علماى امامیه .
( دایـره الـمعارف تشیع , ۱/۳۵۹ ) این تفسیر در یک جلد به زبان عربى است که طى کتب تفسیر و فهارس بسیار نقل گردیده است و شیخ آقابزرگ تهرانى در الذریعه عنوان مختصر التبیان را جدا از این تفسیر دانسته است .
تـفسیرهاى دیگرى از ابن الکیال نقل کرده اند که عبارتند از:
1) متشابه القرآن , که به زبان عربى و در یک جلد به شیوه روائى و کلامى بوده .
۲) مختصر التبیان فى تفسیر القرآن , یا تفسیر ابن الکیال .
۳) اللحن الخفى و اللحن الجلى , که در قراءآت و الحان و مخارج حروف مى باشد که ابن الکیال در این مورد تخصص کاملى داشته است .
منابع :
امل المل , ۲/۳۱۱; تذکره الحفاظ, ۴/۱۳۴۸; الثقات العیون فى سادس القرون , ۲۸۶; الذریعه , ۴/۲۴۵; ریاض العلماء, ۵/۱۹۶; شذرات الذهب , ۴/۳۳۳; العبر, ۳/۱۲۰; معجم المؤلفین , ۱۱/۳۰۷.
مختصر التبیان
[ الـمـنـتـخـب مـن تـفـسیر القرآن و النکت المستخرجه من کتاب التبیان ], اثر شیخ ابو عبداللّه فـخرالدین محمد ( ۵۴۳ – ۵۹۸ ق ) فرزند منصور بن احمد عجلى حلى معروف به ابن ادریس , از علماى شیعه و طرق اجازات امامیه .
( دایره المعارف تشیع , ۱/۳۰۱ ) تفسیر ابن ادریس در واقع تلخیصى از تفسیر التبیان شیخ طوسى ( م ۴۶۰ ق ) جد مادرى او مى باشد.
ابـن ادریس هنگامى که به تفسیر التبیان برخورد کرد به عظمت کار شیخ طوسى واقف گردید و این اثر مورد اعجاب و تقدیر او قرار گرفت و مبادرت به تلخیص آن نمود.فراغت از تالیف این تفسیر در ۵۸۲ ق مى باشد.
ابن ادریس تعلیقاتى هم بر تفسیرالتبیان دارد که غیر از این تفسیر است .ابن ادریس نکات و طرایفى را از تفسیر التبیان شیخ طوسى انتخاب و استخراج و جمع نموده است بدون اینکه تغییرى در الفاظ و تصرف در عبارات آنها بدهد.
نـسخه هاى متعدد خطى از این تفسیر موجود است از جمله در کتابخانه آستان قدس رضوى ( به شـماره ۸۵۸۶ ) مورخ ۶۴۰ ق یعنى ۴۳ سال پس از تالیف و در کتابخانه شیخ محمد صالح برغانى مورخ ۶۵۰ ق در کربلا و دو نسخه در کتابخانه مرعشى قم ( شماره ۴۵۸۴ ) مورخ ۱۰۹۲ ق .
ایـن تفسیر از روى کهنترین نسخه آن در ۱۴۰۹ ق با تحقیق سید مهدى رجائى از طرف کتابخانه مرعشى قم طبع و منتشر گردیده است .
تفسیر دیگرى بنام التعلیقات على تفسیر التبیان از محمد بن ادریس در دست است در یک جلد به زبـان عـربـى شامل مجموعه اى از تعلیقات و حواشى و ایرادات ابن ادریس بر تفسیر التبیان شیخ طوسى .
این تفسیر با تفسیر مختصر البیان فرق دارد.
نسخه کهن از این تفسیر در کتابخانه موقوفه شیخ محمد صالح برغانى در کربلا موجود است .
مـنـابع :
امل المل , ۲/۲۴۳; تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام , ۳۰۵; الثقات العیون فى سادس القرون , ۲۹۰; جامع الرواه , ۲/۶۵; الذریعه , ۲۰/۱۸۴; ریاض العلماء, ۵/۳۱; رجال , ابن داود, ۴۹۸; بحارالانوار, ۱۰۴/۱۹; سـیـر اعـلام الـنبلاء, ۲۱/۳۳۲; فهرست , منتجب الدین , ۱۱۳; لسان المیزان , ۵/۶۵; لؤلؤه البحرین , ۲۷۶; الوافى بالوفیات , ۲/۱۸۲.
تفسیر و تفاسیر قرآن //عبدالحسین شهیدى صالحى