عرفات وعرفه _ ترجمه بیان السعاده فى مقامات العباده سلطان محمد گنابادی«سلطانعلیشاه»
«فَإِذا أَفَضْتُمْ مِنْ عَرَفاتٍ»:
«أفاض الماء» یعنى آب را بر خود ریخت، و مقصود این است که مردم از عرفات بر کنار رفتند یا برگشتند یا متفرق شدند، یا تسریع نمودند یا دور شدند. عرفات اسم دورترین جاى مناسک حج است از مکّه، و آنجا را که عرفات نامیده اند چون خود در بلندى قرار گرفته و کوههاى آن نیز مرتفع است، یا از باب اینکه ابراهیم (ع)، آنجا را معرفى کرده به نحوى که جبرئیل آن را به او توصیف کرده، یا اینکه جبرئیل در همین مکان به آدم (ع) گفت، اعتراف به گناهت بکن و مناسک را بشناس، یا چون آدم و حوّا در آنجا همدیگر را ملاقات کردند و هر کدام دیگرى را شناختند، یا اینکه روزى که در آنجا وقوف مى کنند روز عرفه است.
علت اینکه روز عرفه را، عرفه نامیده اند این است که ابراهیم در آن روز فهمید و دانست که خواب ذبح فرزند رحمانى بوده نه شیطانى و اینکه پس از درخواست فضل خدا و روزى از جانب او، فاء (فاذا أفضتم) آورده که بر تعقیب آن خواب دلالت مىکند. آوردن «اذا» که بر وقوع دلالت دارد اشاره به این دارد که افاضه از عرفات که دلالت بر وقوع در آن مىکند، امرى است محقق و مسلّم که ناگزیر باید انجام شود، اینکه به آن حکمى بشود هیچ نیازى ندارد. این معنى مناسب تأویل است، زیرا که سالک الى اللّه و کسى که حجّ بیت حقیقى را که «قلب» است کرده، به سبب حمل زاد و توشه و طلب فضل خدا، از تنگى و سختى بیرون مىآید.
و آنگاه که به سبب امر خدا روزى و فضل خدا را مىجوید، به دورترین مراتب نفس از قلب تنزّل مىیابد، چنانچه سابقا گذشت. آنگاه که به پایینترین مراتب نفس افتاد، نمىتواند آنجا متوقف شود، بلکه از آنجا دور مىشود، گویا کسى او را به راه خانه حقیقى مىراند، ولى او بدون اینکه در راه بایستد و توقف کند، به خانه نمىرسد. پس در مزدلفه مىایستد، سپس در منى توقف مىکند، و بعد از آنجا باز به مکه قلب باز مىگردد.
بنابراین، واقع شدن در عرفات و وقوف لازمه، طلب فضل است، و بازگشت از عرفات لازمه وقوع در آن است، و همچنین است وقوف در مزدلفه و منى.
ترجمه بیان السعاده فى مقامات العباده سلطان محمد گنابادی«سلطانعلیشاه» سوره بقره ۱۹۸