فضیلت جهاد وشهیدان در راه خدا تفسیرمجمع البیان
وَ أَنَّ اللَّهَ لا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِینَ: یعنى شهیدان مىدانند و بهم بشارت مىدهند که خداوند جزاى مؤمنان را بسیار زیاد میگرداند و علت اینکه این جمله را ذکر کرده با اینکه غیر شهیدان هم مىدانند که خداوند اجر مؤمن را ضایع نمیکند اینست که شهداء این مطلب را پس از موت در برابر چشم مىبینند و مشاهده میکنند و دیگران در این جهان تکلیف استدلالا آن را مىپذیرند و مىدانند و استدلال هرگز جاى مشاهده را نمیتواند بگیرد و خبر دادن کجا و دیدن کجا و با دیدن و مشاهده سرور افزون میشود.
بعلاوه در این جمله دلالت است که ثواب مورد استحقاق است و خدا هرگز آن را باطل نخواهد کرد و ثواب دادن جز از طرف خداى متعال نمیباشد. و لذا خداوند نفى ضایع کردن را بخود لقب داده.
آنچه که در اخبار درباره ثواب شهیدان آمده قابل شماره نیست عالى ترین آن حدیثى است که حضرت على بن موسى الرضا (ع) از حسین بن على (ع) روایت کرده به این قرار:
روزى در بین سخنرانى امیر مؤمنان براى مسلمین براى تحرک آنان بر جهاد جوانى بپا خاست و عرضه داشت یا امیر مؤمنان از فضیلت مجاهدان در راه خدا برایم بفرما.
حضرت فرمود در کنار پیغمبر که بر ناقه غضبا سوار بود و از غزوه ذات السلاسل بر میگشتیم میرفتم و همین سؤال ترا از او پرسیدم فرمود:
مجاهدان وقتى تصمیم بجنگ گیرند خداوند برات آزادى از دوزخ را بر ایشان مینویسد و چون براى جنگ مجهز شوند خداوند بدیشان بر ملائکه مباهات و فخر فروشى میکند و چون با اهل خود وداع میکنند، ماهیان و خانه ها برایشان میگریند و چون مارى که پوست میاندازد گناهانشان میریزد و خداوند بر هر سربازى چهل فرشته مى گمارد که او را از جلو و عقب و راست و چپ نگه دارد و هر ثوابى که انجام دهد دو چندان نوشته شود و در هر روزى براى او ثواب عبادت هزار مرد نویسند که هر کدام هزار سال عبادت کرده باشند که هر سال آن ۳۶۰ روز باشد و هر روز بقدر عمر دنیا و چون در برابر دشمن قرار گیرند علم جهانیان از ثواب آنها عاجز ماند و چون بمبارزه دست زنند و سنانها بحرکت آید و تیرها پرتاب شود و سربازان بر دشمن هجوم برند ملائکه بالهاى خود بر آنها پیچند و براى نصرت و ثبات قدم آنها دعا کنند و منادى فریاد کند که بهشت زیر سایه شمشیرها است و زخم شمشیر و نیزه بر مجاهد و شهید از نوشیدن آب خنک در تابستان سوزان گواراتر باشد و چون شهیدى با ضرب نى و با شمشیر از اسب در غلطد بزمین نرسد مگر اینکه خداوند همسر حور العین او را ببالینش فرستد تا نعمتها و مقامات عالى و گرامى او را باو بشارت دهد و چون بزمین افتد زمین به او گوید مرحبا بروح پاکى که از پیکرى پاک بیرون شد ترا بشارت باد که براى تو نعمتها و مقاماتیست که هیچ چشمى ندیده و هیچ گوشى نشنیده و بهیچ دلى نگذشته و خداوند گویدش من جانشین توام در بین اهل بیت تو هر که آنها را خشنود کند مرا خشنود کرده و هر کس که آنها را بخشم آرد مرا خشمگین ساخته و خداوند روحش را در حوصله مرغ سبز نهد تا او را ببهشت برد و بهر مقام که خواهد پرواز کند و از میوه- هایش تناول نماید و بقندیلهاى زرینى که به عرش آویخته است پناه گیرد و بهر مردى از شهیدان ۷۰ غرفه بهشتى داده شود که هر غرفهاى باندازه فاصله صنعاء یمن تا شام وسعت دارد و نورش شرق و غرب را روشن گرداند و در هر غرفهاى هفتاد در است و بر هر درى ۷۰ مصرع از طلاست و بر هر درى هفتاد پرده حریر و ظریف افتاده و در هر غرفهاى ۷۰ خیمه است و در هر خیمهاى ۷۰ تخت زرین نصب است که پایه هایش از درّ و زبرجدى که مزین شده است بشاخه هاى زمرد و بر هر تختى ۴۰ بستر است که کلفتى هر کدام ۴۰ زرع است و بر هر بسترى همسرى از حور العین پر غنج و دلال و عرب و باکره قرار گرفته.
جوان پرسید یا امیر المؤمنین مرا از معنى عرب بازگوى حضرت فرمود عروبه (مصدر عرب) غنج و ناز و کرشمه روحبخش و نشاط آور و اشتها انگیز است و سپید- رویند و تاجهاى لؤلؤ بسر نهادهاند و گردنبند بگردن و دستبند به دست دارند.
قسم بآنکه جانم به دست اوست در قیامت اگر پیامبران را چشم بر آنها افتد از بهاء و مقام رفیع آنها پا برهنه و پیاده شوند.
آن گاه شهیدان بسوى سفرههاى گهر نشان روند و بر آن نشینند و هر مردى از ایشان ۷۰ هزار از اهل بیت و ۴۸۰ همسایگان خود شفاعت کند حتى اینکه همسایگان بر سر نزدیک نشستن با آنها با هم منازعه کنند. و ایشان در جوار من و ابراهیم بر مائده خلد نشینند و هر صبح و شام بر خداى متعال نظر نمایند.