نعمت و مراتب آن ـ ترجمه بیان السعاده فى مقامات العباده سلطان محمد گنابادی«سلطانعلیشاه»
نعمت و مراتب آن به حسب مراتب انسان
وَ لا تَتَّخِذُوا آیاتِ اللَّهِ هُزُواً وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ
نعمت چیزى است که موافق انسان است و انسان آن را مى خواهد، نه چیزى که موافق انسان نیست و انسان آن را ناخوش دارد، و چون انسان داراى مراتب متعدّدى است و گاهى چیزى موافق یک مرتبه هست و منافر مرتبه دیگر، لذا تحقیق در نعمت سزاوار و شایسته بیان کردن مى باشد، پس مى گوئیم :
انسان از آن جهت که انسان است عبارت از لطیفه سیّاره انسانیّت است که در هر مرتبه اى از وجهى با آن مرتبه متّحد است و از جهتى به حسب ذات و آثار با آن مرتبه مغایرت دارد، زیرا که هر مرتبه اى از انسان محدود به حدود مخصوصى است که بر تعیّن خاصّى متوقّف است، به خلاف آن لطیفه که غیر محدود بوده و متوقّف بر شأنى از شئون نیست، بلکه براى آن سیرى بى انتها از ولایت مطلقه ثابت است.
پس اگر چیزهائى که موافق سرایت است موافق آن لطیفه هم باشد، براى انسان، نعمت، از آن جهت که انسان است نعمت مى شود، وگرنه همان نعمت براى انسان نقمت (بدبختى) مى گردد. پس قرار دادن شهوت در مرد و زن و آفریدن آلات تناسلى با آن وضع مخصوص به خود، و ظهور شهوت از سوى والدین نسبت به هم و تحریک شهوت آن و نزدیکى آن دو و رساندن نطفه به جاى مخصوص خود و امتزاج دو نطفه متعلّق به مرد و زن، و رحم را عاشق و نگهدارنده و گیرنده نطفه ساختن و خون را غذاى نطفه قرار دادن، و توجّه روانى مادر به حفظ و تربیت و غذا رساندن به کودک و مادر را سبب رشد و نموّ آن کودک قرار دادن، همه اینها از جمله نعمتهاى خدا بر انسان است. و همچنین است جمیع چیزهائى که تا اوان بلوغ به او نفع مى رساند و او آن چیزها را لازم دارد، و بعد از بلوغ نیز هر چیزى که در سیر الى اللّه به او کمک مى کند از دوستان و اندرزگویان و انبیا و نهى کنندگان. و خلاصه هر چیزى که او را در سیر الى اللّه سود مى رساند، اعم از اینکه در مقام بشریّت او نافع باشد یا نباشد، و اعمّ از این که نعمت حساب شود یا نقمت همه اینها نعمتهائى از جانب خدا بر او است.
پس فراوانى مالها، و درست گردانیدن روانهاى مردم و انذار انبیا و بشارت دادن اولیا نعمتهائى است از جانب خداى تعالى، چنانچه آزمایش در مالها و جانها و شکنجه و آزار بدکاران نسبت به مؤمنین نیز نعمت خدا محسوب مى شود، لذا خداوند فرمود: هرآینه با اموال و نفسهایتان آزمایش مى شوید، و هرآینه از اهل کتابى که قبل از شما بودند سخنهاى زشت مى شنوید و از مشرکین رنج و اذیت بسیار مى برید، اگر صبر پیشه سازید و از خدا بترسید آن از عزم امور است و موجب قوّت اراده مى شود و آن را به طریق تأکید و قسم یاد آورى نمود پس دعوت موسى (ع) و لطف او نعمت بود، چنانچه قهر و شدّت فرعون نیز براى مؤمنین نعمت بود.
مولوى (ره) چه خوب گفته است در جائى که اشاره کرده است که لطف و قهر هر دو براى مؤمنین رحمت است.
چون که بى رنگى اسیر رنگ شد | موسئى با موسئى در جنگ شد | |
چون به بى رنگى رسى کان داشتى | موسى و فرعون دارند آشتى | |
یا نه جنگ است این براى حکمتست | همچو جنگ خرفروشان صنعت است | |
یا نه این است و نه آن حیرانى است | گنج باید گنج در ویرانى است | |
پس هر چیزى که انسان به حسب تکوین یا تکلیف به انسان کمک کند تا در جهت سیر به مقام حقیقى خویش که همان ولایت مطلقه اى است که حدّ ندارد حرکت کند براى انسان نعمت مى باشد، و آنگاه که انسان به این مقام رسید نعمت بر او تمام مى شود، بلکه خودش نعمت کامل و تامّ مى گردد، زیرا که ولایت، فقط نعمت است نه غیر ولایت، و آنچه که متّصل به ولایت باشد بدین نحو که ناشى از ولایت باشد یا به آن برگردد به سبب اتّصالش به ولایت نعمت است، و در غیر این صورت هر چه که مى خواهد باشد نعمت نیست.
و مقصود از نعمت در اینجا یا نعمت آیات است یا مطلق چیزى که به انسانیّت انسان کمک مى کند.
بنابراین قول خداى تعالى: وَ ما أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتابِ وَ الْحِکْمَهِ از قبیل ذکر خاصّ بعد از عامّ است، یا مقصود مخصوص انبیا و اولیاست که در این صورت قول خداى تعالى وَ ما أَنْزَلَ عَلَیْکُمْ مِنَ الْکِتابِ وَ الْحِکْمَهِ از قبیل عطف مغایر است، و مقصود از کتاب نبوّت و رسالت و احکام آن دو است و کتاب تدوینى از آثار آن دو است، و مقصود از حکمت، ولایت و آثار آن است.
ترجمه تفسیر بیان السعاده فى مقامات العباده، ج۳، بقره آیه۲۳۱