**مطالب بيان السعادة

قرب و نزدیک بودن خداى تعالى‏ _ ترجمه بیان السعاده فى مقامات العباده سلطان محمد گنابادی«سلطانعلیشاه»

تحقیق قرب و نزدیک بودن خداى تعالى‏

«فَإِنِّی قَرِیبٌ»: یعنى به آنان پاسخ بده که خدا نزدیک است، زیرا من نزدیک هستم و آن از قبیل نشستن سبب جاى مسبّب است، و نزدیک بودن خداى تعالى، قرب مکانى و زمانى و شرفى و رتبه ‏اى نیست، بلکه قرب خداوند هیچ ماهیتى ندارد تا اینکه حدّ و تعریف داشته باشد، و کیفیتى ندارد تا با رسم تعریف شود، بلکه قرب خداوند، نزدیک بودن قیّومى است، مانند قرب آنچه که قوام و استوارى اشیا به آن است، بلکه مانند قرب وحدت به مراتب اعداد است، زیرا وقتى به مراتب اعداد نظر شود، در آنها جز وحدت صرف یافت نمى‏شود، بدون اینکه چیزى به آنها ضمیمه شده باشد، با اینکه مراتب اعداد غیر از وحدت است و آثار و خواص آنها غیر از آثار و خواص وحدت است. پس وحدت، نزدیکترین اشیا به اعداد است و در عین حال، دورترین اشیا است به آنها، تا آنجا که گفته شده که وحدت ضد اعداد است.

پس چقدر نزدیک هستى تو اى کسى که براى تو وحدانیت عدد است و چقدر دوریم ما که موصوف به کثرت هستیم و چه خوب گفته شده است:

دوست نزدیکتر از من به من است‏ وین عجب‏تر که من از وى دورم‏

براى اشاره به این قرب، امام (ع) فرموده است‏[۳]: داخل در اشیا است نه مانند دخول چیزى در چیزى، اشاره به این است که کیفیّت‏ پذیر نیست. و این نزدیک بودن نتیجه رحمت رحمانى است که در آن همه اشیا مساوى هستند، و براى خدا، قرب دیگرى نیز هست که نتیجه رحمت رحیمى خداست. در همین نزدیک بودن است که برترى جویندگان (در راه وصول) به هم برترى مى‏جویند و در آن از همدیگر سبقت مى‏جویند، و با همین قرب، خداوند بر بندگانش در هر روز، در شأنى تجلّى مى‏ کند.

یکى از لطیفه ‏پردازان درباره نزدیکى خدا با بنده، این گونه اشاره دارد:

بیزارم از آن کهنه خدایى که تو دارى‏ هر روز مرا تازه خدایى دگرستى‏

این قرب براى کسى حاصل مى‏شود که به اختیار از کثرتهاى نفسانى خود مقدارى بریده باشد و خداوند مقدارى از وحدتش را به او پاداش داده است. کسى که از این قرب چیزى در او نباشد، ملعون و مطرود و مبغوض مى‏ شود، و هر کس که بهره ‏اى از آن دارد، مشمول رحمت و دعوت و رضاى الهى است.

همین لذّت قرب و اقتضاى شدّت لذّت است که ریاضت و مجاهدت و شب‏ زنده‏دارى و تشنگى نیمروز بر سالکان، آسان شده است و اگر لذّت نبود، هیچ کس بر نفس و شهوات آن غالب نمى‏شد.

روایت شده است که اعرابى از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله پرسید: آیا پروردگار ما نزدیک است که با او مناجات کنیم، یا دور است که او را صدا بزنیم؟ پس آیه نازل شد[۴].

بعضى گفته ‏اند که گروهى از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله پرسیدند: چگونه خدا را بخوانیم؟ پس این آیه نازل شد.[۵]

_______________________________________

۳] نهج البلاغه، خطبه ۱.

[۴] تفسیر صافى، ج ۱، ص ۱۶۷.

[۵] همان مأخذ.

 

ترجمه بیان السعاده فى مقامات العباده سلطان محمد گنابادی«سلطانعلیشاه» سوره بقره ۱۸۶

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا
-+=