ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن فضل بن حسن طبرسی سوره الزمر ۲۶ الی ۳۱
[سوره الزمر (۳۹): آیات ۲۶ تا ۳۱]
فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْیَ فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ لَعَذابُ الْآخِرَهِ أَکْبَرُ لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ (۲۶)
وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (۲۷)
قُرْآناً عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَجٍ لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ (۲۸)
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً رَجُلاً فِیهِ شُرَکاءُ مُتَشاکِسُونَ وَ رَجُلاً سَلَماً لِرَجُلٍ هَلْ یَسْتَوِیانِ مَثَلاً الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ (۲۹)
إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ (۳۰)
ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ عِنْدَ رَبِّکُمْ تَخْتَصِمُونَ (۳۱)
ترجمه:
پس چشانید خداوند خوارى را بر ایشان در زندگانى دنیا و هر آینه عذاب آخرت بزرگتر است اگر باشند که بدانند.
و به حقیقت از هر مثلى در این قرآن بر مردم زدیم باشد که پند گیرند.
قرآنى عربى بدون کجى باشد که باشد بپرهیزند.
خداوند مردى را مثل زند که در آن شریکان مخالف هم باشند و مردى که سلم براى مردى است آیا یکسان است مثل، ستایش خدا را بلکه اکثر ایشان نمیدانند.
همانا تو میرنده اى و آنان میرندگانند.
سپس همانا شما روز قیامت نزد پروردگارتان مخاصمه میکنید.
قرائت:
سلما- «ابن کثیر» و اهل بصره غیر از «سهل» این کلمه را به صورت (سالما) با الف قرائت کرده و دیگران بدون الف و با فتح لام خواندهاند و در میان قرائتهاى قلیل قرائت «سعید بن جبیر» است که (سلما) به کسر سین خواندهاند.
«ابو على» گوید: تأکید مىکند به صورت (سالما) را (فیه شرکاء) چنان که (شریک) اسم عین است نه حدث، نیز آن که در مقابل آن است بهتر است به وزن فاعل باشد که اسم عین است نه حدث. و به صورت (سلما و سلما) دو مصدر مىباشد که اولى به معنى تسلیم و دومى به معنى صلح است.
خزى- خوارى، ناخوش آیند تشاکس- اختلاف، تنازع، ممانعت اختصام- به معنى رد کردن هر یک از دو طرف دلیل و سخن دیگرى را بر اساس انکار مىباشد، که گاهى یکى حق و یکى باطل و گاهى هر دو باطل مىباشند. مانند مخاصمه نصارى و یهود، و گاهى هر دو طرف حق مى باشد.
اعراب:
عربیا- منصوب بوده چون حال است یعنى در حال عربیت قرآنا- تأکید است رجلا- بدل است از (مثلا) یعنى (ضرب اللَّه مثلا مثل رجلا) که مضاف حذف شده است.
فِیهِ شُرَکاءُ– مرفوع به ظرف است و رجلا عطف به رجلا اول است.
تفسیر:
و اکنون خداوند خبر مىدهد از آن چه به امتهاى تکذیب کننده انجام داده و مى گوید:
فَأَذاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْیَ (پس چشانید خداوند به ایشان خزى را) یعنى خوارى و ذلت را.
فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا وَ لَعَذابُ الْآخِرَهِ أَکْبَرُ (در زندگانى دنیا و هر آینه عذاب آخرت بزرگتر است) یعنى اعظم و اشد است.
لَوْ کانُوا یَعْلَمُونَ (اگر بودند که بدانند) و به حقیقت آن پى ببرند.
وَ لَقَدْ ضَرَبْنا لِلنَّاسِ فِی هذَا الْقُرْآنِ مِنْ کُلِّ مَثَلٍ (و هر آینه به حقیقت زدیم براى مردم در این قرآن از هر مثلى) خداوند سرگذشت امتهاى پیش را به صورت مثل ذکر مىکند، که گاهى مىگوید: (و بیان مىکنیم بر شما چگونه انجام دادیم با ایشان) و گاهى گوید:
(و زدیم براى شما مثلها را) و منظور این است که ما بیان کرده و توصیف کردیم براى شما هر آن چه که مردم از مصالح دین و دنیاشان به آن احتیاج دارند.
لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ (شاید که ایشان پند گیرند) و تدبر کرده و عبرت بگیرند قُرْآناً عَرَبِیًّا غَیْرَ ذِی عِوَجٍ (قرآنى است عربى بدون کجى) یعنى بدون این که از حق دور شود بلکه مستقیم بوده و به حق مى رساند.
لَعَلَّهُمْ یَتَّقُونَ (تا که ایشان پرهیز کنند) از معاصى خداوند.
سپس خداوند مثل مىزند مرد کافرى را که بتها را مىپرستیده است و مى گوید:
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَجُلًا فِیهِ شُرَکاءُ مُتَشاکِسُونَ (مثل مىزند خداوند مردى را در آن شریکان مخالف هم هستند)، اختلاف کرده و داراى اخلاق بد بوده و نزاع کننده اند.
خداوند این مثل را براى مشرکان دیگر مىزند ولى صفتى را براى صاحب این مثل ذکر مىکند که در همه مشرکان وجود دارد پس گویا براى همه مشرکان مثل مى زند.
و منظور از این جمله (رَجُلًا فِیهِ شُرَکاءُ) این است که او خدایان و بتهاى مختلفى را عبادت مىکرده و آنها مخالف هم و منازع هم بودهاند یکى او را امر به چیزى کرده و دیگرى از آن نهى مى کند و هر یک به تنهایى اراده دارند که وى او را خدمت کند و سپس هر یک کار خود را به دیگرى واگذار مىکند و در نتیجه آن مرد بدون منفعت باقى مىماند و این حال کسى است که ارباب و جماعت مختلفى را خدمت کند که هر یک داراى عقیده و نظر مخصوصى باشد. تا اینجا سخن از مثل کافر بوده ولى از این به بعد خداوند به مثل مرد مؤمن موحد پرداخته و مى فرماید:
وَ رَجُلًا سَلَماً لِرَجُلٍ (مردى که سلم است بر مردى) یعنى خالص بوده که یک پادشاه را عبادت مىکرده و به خدمت او خدمت دیگرى آلوده نکرده بوده و از دیگرى غیر از او امید نداشته است پس آن که به این صفت باشد به ثمره خدمت خود مىرسد مخصوصا اگر مخدوم او حکیم و قادر و کریمى مثل خداوند باشد.
«حاکم ابو القاسم حسکانى» به اسناد خود از حضرت امیر المؤمنین (ع) نقل کرده که فرمود: من این مرد هستم که تسلیم رسول خدا مى باشم! «عیاشى» به اسناد خود از امام باقر (ع) نقل کرده که فرمود: در حقیقت (مرد سلم) على (ع) و شیعیان او مىباشند.
هَلْ یَسْتَوِیانِ مَثَلًا (آیا یکسان است آن دو از نظر مثل) یعنى آیا این دو مرد از نظر صفت و شباهت در حسن عاقبت و حصول منفعت یکسان هستند؟
یعنى مساوى نمىباشند، پس خالص آن است که پادشاه او یکى بوده و از کمک و یارى او چیزى به دستش آید که صاحب پادشاهان و شریکان مختلف نمیتوانند بدست بیاورند. و اکنون خداوند دامنه سخن را بسته و مى گوید:
الْحَمْدُ لِلَّهِ (سپاس مر خدا راست) یعنى سپاس کنید خدا را که مستحق ستایش و سپاس است بر این مثلى که به شما آموخت و به واسطه آن شبهه را از میان مؤمنان برطرف کرده و دلالت را بر ایشان واضح گردانده است.
و نیز گفته اند: سپاس کنید خدا را بر این که به شما لطف کرده تا تنها او را عبادت کرده و توحید او را داشته و ایمان را بر او خالص گردانیدید پس این نعمت بزرگ است بَلْ أَکْثَرُهُمْ لا یَعْلَمُونَ (بلکه بیشتر ایشان نمىدانند) حقیقت این را، و سپس خداوند بیان مىکند مقامى را که آشکار شود در آن اهل حق و باطل و مى گوید:
إِنَّکَ مَیِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَیِّتُونَ (همانا تو مردهاى و همانا ایشان مردگانند) یعنى عاقبت تو و ایشان مرگ است ثُمَّ إِنَّکُمْ یَوْمَ الْقِیامَهِ عِنْدَ رَبِّکُمْ تَخْتَصِمُونَ (سپس شما روز قیامت نزد پروردگارتان مخاصمه مىکنید) یعنى اهل حق و باطل، ظالم و مظلوم با هم مخاصمه میکنند و این قول «ابن عباس» است.
«ابو العالیه» مى گفته: که اختصام و دشمنى در میان اهل قبله مى باشد.
«ابن عمر» گوید: ما گمان مىکردیم که این آیه میان ما و اهل کتاب یعنى یهود و نصارى نازل شده است و درباره ما نیست زیرا که خداى ما یکى و کتاب ما یکى است تا آن که دیدم بعضى از ما بر بعض دیگر شمشیر کشیدهاند پس دانستیم که این آیه درباره ما نازل شده است.
«ابو سعید خدرى» درباره این آیه گوید: ما مىگفتیم خداى ما یکى و کتاب ما یکى و دین و پیغمبر ما یکى است پس این خصومتى که در آیه یاد شده، بیان گردیده چیست تا آن که در جنگ «صفین» مشاهده کردیم که بعضى از ما بر بعض دیگر به سختى شمشیر کشیده اند، گفتم آرى این همان خبر آیه است.
«ابن عباس» گوید: اختصام میان هدایت شدگان و گمراهان و راستان و دروغگویان باشد.
.
ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج۲۱