تجسم اعمال _ ترجمه بیان السعاده فى مقامات العباده سلطان محمد گنابادی«سلطانعلیشاه»
«لَهُمْ نَصِیبٌ مِمَّا کَسَبُوا»:
یعنى بهرهمند مىشوند از آنچه که کسب کرده اند و از جمله آنها درخواست نیکى دنیا و آخرت است، یعنى عمل هیچ عمل کننده اى ضایع نمى شود، و معنى آیه این است که براى آنها نصیبى است که نامش از چیزى است که کسب کرده اند یا نصیبى است که آن بهره قسمتى از آن چیزهایى است که به دست آورده اند. این معنى به تجسّم اعمال اشعار دارد، چنانچه اهل مذهب قایل به آن هستند، و آن حق است، که اخبار زیادى نیز آن را ثابت کرده و آیات چندى به آن اشعار دارند و عقل نیز به آن حکم مى کند.
حقیقت مسئله، این است که علم به صورت عرضى که کیفیّت نفس باشد چنانچه مشّائین معتقدند، نیست، و همچنین، علم نسبت بین عالم ومعلوم نیست، همان طور که برخى گفتهاند و محض مشاهده ربّ النوع یا صورت معلوم در عالم مثال هم نیست. بلکه علم، شأنى از نفس است که به سبب آن، نفس گسترش و سعه پیدا مىکند، و نفس و شئون نفس به اعتبار مرکب مثالىاش، از عالم متقدّرات و اجسام نورى است. هر عملى که انسان انجام مىدهد، باید آن را در مقام مجرّد به طور اجمال تصوّر کند، و به غایت و فایده اى که بر آن مترتب مىشود تصدیق نماید. سپس، آن را از مقام بالاى عالىاش، به مقام خیالى آن تنزّل دهد، پس آن را به نحو تفصیل و جزئیّت تصوّر نموده، در همان مقام تصدیق غایتش را در نظر آرد. سپس، میل به آن کار براى انسان پدید مىآید و پس از آن، عزم مىکند، بعد اراده مىنماید، پس اراده نیروى شوق را تحریک مىکند و آن نیروى محرّکه را بر مىانگیزد و آن، اعصاب را حرکت مىدهد، سپس رگها و عضلات و اعضا، و بعد به تدریج، عمل به مرحله وجود مىرسد، و پس از آن، همان طور که تدریجا حادث شده، به تدریج از راه باصره یا سامعه به حسّ مشترک باز مىگردد، سپس به خیال و واهمه، بعد به سوى قوه عاقله مىرود و سر انجام به همان نقطه آغاز، باز مىگردد.
پس، صورت هر عملى در مقامات علمى انسان در آغاز به صورت نزولى، سپس به نحو صعودى حاصل مىشود، و دانستى که بعضى مقامات علمى از تقدّر و تجسّم خارج نیست، پس عمل در مقام تجسّم نفس تصوّر مىشود، بنابراین، صحیح است که گفته شود: عمل عبارت از تجسّم است.
براى تجسّم اعمال، وجه دیگرى نیز مىتوان گفت و آن این است که خداى تعالى به سبب عمل عبد، از جسمهاى اخروى آنچه را که بخواهد ایجاد مىکند، از نهرها و درختان و میوهها و حور و قصور، به این معنى که اعمال مادّه این چیزها قرار مىگیرند، یعنى اعمال در عالم صغیرش تجسّم پیدا مىکند، و در عالم کبیر، امثال صورتهایى که در عالم صغیر است موجود مىشود، زیرا که عالم کبیر آینه عالم صغیر است.
ترجمه تفسیر بیان السعاده فى مقامات العباده، ج۲، بقره۲۰۲