« إِلهَهُ هَواهُ» کشف الأسرار و عده الأبرار
أَ رَأَیْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ،
قومى بودند از عرب که سنگ مى پرستیدند، هر گه که ایشان را سنگى نیکو بچشم آمدى و دل ایشان آن خواستى آن را سجود بردندید و آنچه داشتندى بیفکندندید. حارث بن قیس ازیشان بود، کاروانى میرفت و آن سنگ که داشتند از شتر بیفتاد، آواز در قافله افتاد که: سنگ معبود از شتر بیفتاد. توقّف کنید، تا بجوییم، ساعتى جستند و نیافتند. گوینده اى از ایشان آواز داد که: وجدت حجرا احسن منه فسیروا. یکى سنگ از آن بهتر یافتم کاروان برانید و رفتن را باشید. و میگویند در روم قومى هستند که هر چه ایشان را نیکو بچشم آید آن را سجود برند. این آیت در شأن ایشان فرو آمد که بر پى دل خواست و هواء خویش رفتند، هر چه دل ایشان خواست آن را معبود ساختند. و لهذا قال الحسن فى تفسیر الایه: لا یهوى شیئا الا اتبعه. أَ فَأَنْتَ تَکُونُ عَلَیْهِ وَکِیلًا اى- حفیظا تمنعه من ذلک و تردّه الى الایمان. و قیل کفیلا یهدیه مع اتّباعه هواه. و لیس هذا نهیا عن دعائه ایّاهم بل اعلام بانّه قد قضى ما علیه من الانذار و الاعذار. و قال بعض المفسّرین: هذه منسوخه بآیه السیف.
کشف الأسرار و عده الأبرار، ج۷ قرقان آیه ۴۳