بحث حضرت رسول اکرم(ص) با پیشوایان نصارى در مورد عیسی پسر خدا
بیان آیه ۱ تا ۵
شأن نزول:
کلبى، محمد بن اسحاق، ربیع بن انس میگویند: هشتاد و چند آیه از اول این سوره درباره طایفه اى از نصاراى نجران نازل شده است.
آنان شصت نفر سوار بودند که نزد رسول اکرم اسلام (ص) آمدند چهارده مرد از بزرگانشان بودند که در میان این چهارده نفر سه نفر سرآمد آنها بودند که کارشان به دست آنها بود. یکى «عاقب» که سرپرست جمعیت و طرف مشورت آنها بود که نظریاتشان همیشه با موافقت او انجام میگرفت نام وى «عبد المسیح» بود.
و دیگرى «سید» که عهدهدار کارها و اختیاردار تعیین منازل و مسافرت آنها بود و نامش «ایهم» بود.
و سومى ابو حارثه بن علقمه که بزرگترین رهبر روحانى و پیشواى مذهبى آنان و زمامدار مدارس آنان و در میانشان بس شریف بود و کتابهاشان را بآنان یاد مىداد.
سلاطین روم او را بزرگ و آقاى خود مى دانستند و بخاطر دانش و کوشش علمى او معابدى برایش درست کرده بود.
آنان در وقتى که پیغمبر اکرم (ص) نماز عصر را خوانده و در مسجد بود وارد مدینه شدند و داخل مسجد گشتند لباسهاى زیبا و لباده و عباهاى عالى در قیافه مردان بنى حارث در تن داشتند. وقتى بعضى از یاران رسول اکرم آنها را دیدند گفتند: ما در میان دسته هایى که بدیدن پیامبر اسلام مىآیند تا کنون مانند اینها ندیده ایم. وقت نماز آنان نزدیک شد آنها ناقوس نواخته و مشغول نمازشان شدند و نماز خود را بطرف شرق مى خواندند، بعضى از اصحاب پیغمبر (ص) عرض کردند اینها در مسجد شما چنین مىکنند آن حضرت فرمود: بحال خودشان بگذارید تا نمازشان را بخوانند.
بحث رسول اکرم با پیشوایان نصارى
پس از نماز «سید و عاقب» نزد پیغمبر آمده بگفتگو پرداختند آن حضرت فرمود:
اسلام بیاورید.
نصارى: ما پیش از تو اسلام آورده ایم.
پیامبر: دروغ مىگویید چون شما مىگویید عیسى (ع) پسر خدا است و صلیب را پرستش مىکنید و گوشت خنزیر مى خورید پس اسلام نیاورده اید.
نصارى: اگر عیسى (ع) پسر خدا نیست پس پدر او کیست؟ و درباره عیسى (ع) همگى با آن حضرت به سخن پرداختند.
پیامبر: آیا شما باور ندارید که فرزند باید شبیه پدر خویش باشد؟
نصارى: بلى پیامبر: آیا قبول ندارید که پروردگار ما براى همیشه زنده است و نمى میرد ولى عیسى مى میرد؟
نصارى: بلى
پیامبر: آیا معتقد نیستید که خداوند اختیاردار همه چیز بوده و هر چیزى را حفظ کرده و بهمه مردم روزى میدهد؟
نصارى: بلى
پیامبر: آیا عیسى مالک و اختیاردار یکى از اینها هست؟
نصارى: نه
پیامبر: آیا قبول ندارید که چیزى از آنچه در آسمان و زمین است بر خدا پوشیده نیست؟
نصارى: بلى
پیامبر: آیا عیسى (ع) مانند خداوند دانا است و چیزى بر او پوشیده نیست؟
نصارى: نه
پیامبر: آیا معتقد نمىباشید که خداوند عیسى (ع) را در شکم مادر صورتبندى کرد و خدا نمى خورد و نمى آشامد.
نصارى: بلى
پیامبر: آیا باور ندارید که حضرت عیسى (ع) مانند سایر کودکان در شکم مادر بوده و مادرش او را مانند سایر زنان زایید و عیسى (ع) غذا و آب مىخورد؟
نصارى: بلى
پیامبر: پس چگونه امکان دارد که عیسى آن طور که شما مى پندارید باشد؟
پس نصارى ساکت شدند و خداوند هشتاد و چند آیه از اوائل این سوره را در باره آنان نازل نمود.
ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن فضل بن حسن طبرسی سوره آل عمران آیه۱–۱۱