ترجمه بیان السعاده فى مقامات العباده سلطان محمد گنابادی«سلطانعلیشاه»
بیان مراتب قلب[۴]
بدانکه اهل اللّه که اهل مکاشفه هستند گفته اند: قلب گاهى اطلاق مىشود بر معنایى که شامل قطعه گوشتى مىشود که در طرف چپ سینه به ودیعت گذارده شده، و گاهى بر مراتب روح که متعلّق به قلب است اطلاق مى شود، و به همین معناى است که گفته مىشود:
قلب داراى اطوار و مراحل هفتگانه است:
اوّل آن مراحل سینه است که محل نور اسلام و ظلمت کفر است چنانچه در کتاب الهى آمده است.
دوّم قلب است که محل ایمان است (کَتَبَ فِی قُلُوبِهِمُ الْإِیمانَ) و (لَمَّا یَدْخُلِ الْإِیمانُ فِی قُلُوبِکُمْ).
مرحله سوم شغاف است و آن محبّت انسانى است که متعلّق به خلق است (قَدْ شَغَفَها حُبًّا).
مرتبه چهارم فؤاد است که محل مشاهده انوار غیبى است (ما کَذَبَ الْفُؤادُ ما رَأى).
پنجم حبّه القلب است و آن محل محبّت الهى است.
ششم سویداى قلب است که محل مکاشفات و علوم دینى است.
هفتم مهجه القلب است که محل تجلى خدا به اسماء و صفاتش مىباشد.
إِنَّا لَنَراها فِی ضَلالٍ مُبِینٍ زنان مصر گفتند: ما زلیخا را در گمراهى آشکار مىبینیم.
زیرا او از جادّه عقل خارج شده و بر خودش ننگ و عار را سهل و آسان نموده، و عشق غلام مملوک خودش را اختیار کرده که او اصلا توجهى به زلیخا ندارد.
سوره یوسف آیه۲۶-۵۳