ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن فضل بن حسن طبرسی سوره المزمّل ۲۰
[سوره المزمل (۷۳): آیه ۲۰]
إِنَّ رَبَّکَ یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنى مِنْ ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ وَ طائِفَهٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ وَ اللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتابَ عَلَیْکُمْ فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَیَکُونُ مِنْکُمْ مَرْضى وَ آخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ آخَرُونَ یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنْهُ وَ أَقِیمُوا الصَّلاهَ وَ آتُوا الزَّکاهَ وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْراً وَ أَعْظَمَ أَجْراً وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ (۲۰)
ترجمه آیات:
براستى پروردگارت میداند که تو (براى نماز) کمتر از دو ثلث و نصف آن و ثلث آن بر میخیزى و گروهى از کسانى که با تو هستند نیز و خداى تعالى (اوقات) شب و روز را اندازه میکند و داند که شمردن ساعت شب نتوانید کردن (طاقت شب زنده دارى کردن ندارید) پس بشما بازگشت (به تخفیف و بعفو و اجازه در ترک نماز شب فرمود) پس از قرآن آنچه ممکن شما باشد بخوانید که خدا داناست بر اینکه گروهى از شما بیمار و گروهى دیگر در زمین گردش میکنند که فضل خدا را بجویند و گروهى دیگر کار زار میکنند که فضل خدا را بجویند، و گروهى دیگر کار زار میکنند در راه خدا و بخوانید آنچه میسورتان شود، از قرآن و نماز را بپادارید و زکات را بدهید و خداى را وام دهید وامى نیکو (مقصود سایر صدقاتست) و آنچه از نیکى پیش فرستید آن را نزد خداى تعالى بازیابید آن (از آنچه داده باشید) بهتر و بپاداش بزرگوارتر است از خداى آمرزش بخواهید زیرا که خداى تعالى بس آمرزنده و بخشاینده است.
قرائت:
ابن کثیر و اهل کوفه نصفه و ثلثه قرائت کرده و دیگران از قرّاء بصره و مدینه و مکّه و شام بجرّ قرائت کرده اند.[۱] ابو على گوید: کسى که ثلثى اللّیل را نصب داده حجّت حمل کرده آن را بر ادنى که آن در محلّ و موضع نصب است.
ابو عبیده گوید: ادنى بمعناى اقرب نزدیکتر است پس گویا فرمود که پروردگار تو میداند که تو کمتر از دو ثلث شب بر میخیزى و نصف و یک سوّم شب را قیام میکنى، و کسى که جر داده (ثلثى) پس او حمل کرده بر (من) که حرف جرّ است.
ابو الحسن گوید: و نیست معناى آن در آنچه بما رسیده زیرا معنا بر کمتر و نزدیکتر از نصف و اقرب از ثلث است. گفت و آنچه واجب شده قیام ثلث و اکثر از آنست (و پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله ترک نمیکرد واجب را) گفت: و امّا کسانى که بجرّ قرائت کرده بنا بر این معناست که شما اداء نکردید آنچه خدا بر شما واجب نموده پس بر خیزید کمتر از دو ثلث شب و از نصف آن و یک سوّم آن.
تفسیر:
آن گاه خداوند سبحان خطاب نمود پیامبرش را که (إِنَّ رَبَّکَ) البتّه پروردگار تو اى محمّد (یَعْلَمُ أَنَّکَ تَقُومُ أَدْنى) میداند که تو بر میخیزى کمتر و نزدیکتر (مِنْ ثُلُثَیِ اللَّیْلِ وَ نِصْفَهُ وَ ثُلُثَهُ) از دو ثلث شب و نیمى از شب و یک سوّم از شب را یعنى کمتر از نصف و ثلث شب را و هاء بلیل بر میگردد یعنى نصف شب و ثلث شب و معناى آن اینست که تو بر میخیزى در بعض شبها نزدیک به دو ثلث و در بعضى از شبها نزدیک از نصف شب و نزدیک یک سوّم شب، و بعضى گفتهاند: که هاء (ضمیر) بثلثین برگردد و نزدیکتر از نصف ثلثین و ثلث ثلثین است و وقتى منصوب خوانده شد معناى آن این میشود که بر میخیزى نیمى از شب و ثلثى از شب را (وَ) بر میخیزد (طائِفَهٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ) گروهى از کسانى که با تو هستند بر ایمان.
حاکم ابو القاسم ابراهیم حسکانى باسنادش از کلبى از ابى صالح از ابن عبّاس روایت کرده در قول خداوند وَ طائِفَهٌ مِنَ الَّذِینَ مَعَکَ یعنى على علیه السّلام و ابو ذر (وَ اللَّهُ یُقَدِّرُ اللَّیْلَ وَ النَّهارَ) و خداوند اندازه میگیرد شب و روز را یعنى اندازه میگیرد اوقات و ساعات شب و روز را تا بدانید در آن ساعات بر چه شما را امر میکند.
عطاء گوید: معنایش اینست آنچه بکنید و بجا آورید از نظر او فوت نمیشود و مقصود اینست که او میداند مقدار شب و روز را پس میداند آن مقدارى که شما بر خاسته و نماز میخوانید از شب.
(عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ) میداند که شما هرگز نمیدانید اوقات آن را بشمارید مقاتل گوید: بودند مردمى که تمام شب را از ترس اینکه مبادا کوتاهى و تقصیر در واجب نموده باشند نماز میخواندند پس خداى سبحان فرمود: دانست که شما نمیتوانید حساب شب را داشته باشید یعنى طاقت شناخت این را ندارید.
حسن گوید: آن مردم آن قدر قیام کردند و بر روى خود ایستادند تا پایشان ورم کرد پس خداى سبحان فرمود: شما طاقت احصاء آن را حقیقتا ندارید.
جبائى گوید: معنایش اینست که هرگز طاقت مداومت بر قیام شب را ندارید و از شما تقصیر در آن واقع میشود.
(فَتابَ عَلَیْکُمْ) پس بازگشت نمود بشما به اینکه آن را مستحبّ قرار داد و واجب قرار نداد.
و بعضى گفتند: معنایش اینست که گناهى بر ترک نماز شب بر شما لازم نکرد چنان که تائب را عقابى لازم نیاید یعنى تبعات و آثار گناه که عذاب قیامت باشد از تائب بسبب توبه برداشته شود، بیشتر مفسّرین گفتند فتاب علیکم یعنى پس تخفیف داد بر شما.
(فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ) پس آنچه میسورتان میشود از قرآن بخوانید در نماز شب و نیز اجماع و اتّفاق کردند مفسّرین که مقصود از قیام اوّل سوره در قول خدا (قُمِ اللَّیْلَ) آن قیام براى نماز است مگر ابو مسلم که میگوید که مقصود قرائت مطلق قرآنست نه غیر.
و بعضى گفته اند: معناى فاقروا پس نماز بخوانید آن مقدار که میسورتان باشد و تعبیر کرده از صلاه بقرآن براى اینکه نماز شامل قرائت قرآن هم است (چون سوره حمد و توحید قرآنست) و کسى که میگوید مراد بآن قرائت قرآنست در غیر نماز نزد بیشتر از مفسّرین محمول باستحباب است نه واجب، براى اینکه اگر قرائت واجب باشد حفظ آن نیز واجب باشد.
و بعضى از آنها گفته اند: محمول بر وجوبست زیرا قارى از اعجاز قرآن و آنچه در آنست از دلیلهاى توحید و ارسال پیامبران مطّلع میشود و لازم هم نمیآید که حفظ قرآن واجب باشد زیرا آن از مستحبّاتیست که بآن تأکید شده[۲] و مورد رغبت شارع است. آن گاه اختلاف کرده اند در مقدارى که متضمّن این امر است از قرائت. سعید بن جبیر گوید: پنجاه آیه ابن عبّاس گوید صد آیه
حسن گوید: کسى که صد آیه در شب بخواند قرآن با او محاجه نکند.
کعب گوید. کسى که صد آیه بخواند در شب نوشته میشود از قانتین، یعنى عبادت کنندگان.
سدى گوید: دویست آیه جویبر گوید: یک سوّم قرآن بجهت اینکه خدا آن را میسور بر بندهگان نموده و ظاهر اینکه معناى (ما تیسّر) مقداریست که شما اراده نموده و دوست داشتید.
(عَلِمَ أَنْ سَیَکُونُ مِنْکُمْ مَرْضى) دانست خداوند که بعضى از شما بیمار میشوید و این مقتضى تخفیف از شماست.
(وَ آخَرُونَ) دیگران. ابن عبّاس گوید: و بعضى از شما مردمى دیگر هستند که: (یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ یَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ) در روى زمین جستجوى فضل خدا میکنند یعنى مسافرت میکنند براى تجارت و طلب سود و منافع (وَ آخَرُونَ) و مردمى دیگر (یُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ) قتال و جهاد میکنند در راه خدا پس تمام اینها مقتضى تخفیف از شماست.
(فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنْهُ) پس قرائت کنید آنچه میسور است از قرآن و روایت شده از حضرت رضا علیه السّلام از پدرش از جدّش علیه السّلام فرمود آنچه ممکن است از آن براى شما در قرائت قرآن خشوع قلب و صفاء باطن.
(وَ أَقِیمُوا الصَّلاهَ) و نماز را بپا دارید بحدود و اجزاء و شرایطى که خدا بر شما واجب فرموده.
(وَ آتُوا الزَّکاهَ) و به پردازید زکاتى که بر شما فرض نموده.
(وَ أَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً) و وام بدهید بخدا وام خوبى یعنى و انفاق کنید در راه خدا و جهات چنانى که خدا شما را امر فرموده و ترغیب فرموده شما را بانفاق کردن در آن و گذشت معناى قرض در سابق.
(وَ ما تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ مِنْ خَیْرٍ) و آنچه از خوبیها براى خودتان جلوتر بفرستید و انجام دهید یعنى طاعت.
(تَجِدُوهُ) مى یابید آن را یعنى ثواب آن را مى بینید.
(عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْراً) نزد خدا و آن خوبست براى شما از بخل ورزیدن و تقصیر نمودن.
(وَ أَعْظَمَ أَجْراً) و بزرگتر پاداش است یعنى بالاترین ثوابست و آن در اینجا فضل نامیده میشود نزد بصریها و عماد گفته میشود نزد مردم کوفه و جایز است که آن صفت براى هاء تجدوه باشد.
(وَ اسْتَغْفِرُوا اللَّهَ) و طلب مغفرت کنید (إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ) البتّه خدا بخشنده و مهربانست یعنى پرده پوشى گناهان شما عفو کننده از شما مهربان است بشما و منعم است بر شما عبد اللَّه بن مسعود گوید: هر مردى که چیزى را از شهرستانهاى مسلمین بمدینه پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله آورد در حالى که صابر و بحساب خدا باشد و آن را بقیمت روزش بفروشد نزد خدا در رتبه شهیدانست آن گاه قرائت نمود (وَ آخَرُونَ یَضْرِبُونَ فِی الْأَرْضِ. الایه).
ابن عمر گوید: نیافریده است خدا مرگى که بعد از کشته شدن در راه او باشد که من بآن بمیرم که محبوبتر باشد نزد من از اینکه بمیرم بین دشوارى و سختى مسافرتى که در روى زمین جویاى فضل خدا باشم.
و بعضى گفته اند: این آیه در مدینه نازل شده بدلیل اینکه نماز و زکاه در مکّه واجب نشده و بعضى هم گفته اند آیه مکّى است و نماز و زکاه هم در مکّه واجب شده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[۱] هشام ثلثى بسکون لام قرائت کرده چنانچه در سوره بقره است و امّا ثلث مفرد را تمام قرّاء اتّفاق کردهاند بر خواندن بضمّ و ظاهرا مراد نصف آخر شب است زیرا در آن وقت صدق میکند بر خاستن از رختخواب و از خواب و مشروعیت نماز شب بعد از نصف شب اولى است بجهت اختصاص آن نصف به ذکر پروردگار و حمل کردهاند غیر او آن را بر آن پس جایز دانستهاند تقدیم نماز شب را بر نصف شب و نبودن قدرت و نیروى علمى براى تعیین نصف شب حقیقى موجب نسخ وجوب تهجّد و نماز شب شد باستحباب.
[۲] آنچه از امر تبادر بذهن میکند واجب عینى است و شکّى نیست که قرائت قرآن در غیر نماز بر احدى واجب نیست و امّا وجوب کفایى براى اینکه معجزه باقیه پیامبر اسلام صلّى اللَّه علیه و آله کهنه و مندرس نشود و مهجور نگردد و شکّى در وجوب آن نیست پس واجب است آنچه متعلّق بالفاظ قرآن و معانى و تفاسیر آنست تدریس شود براى او امر مؤکّدهاى که از شارع، و رهبران دین رسیده و اصرار و حرص مسلمانها بر این و آنچه را که تدوین، و تألیف شده از کتب نحوى و علوم ادبیّه و آنچه را که دفاتر نوشته شده و برنامه( هایى که در مدارس براى این موضوع تأسیس گردیده و این مستفاد از کتاب کنز العرفان( فى فقه القرآن) است و امّا وجوب حفظ نماز پس مورد اختلاف میان علماء ما است پس بعضى تجویز کردهاند خواندن از روى قرآن را در حال اختیار پس اگر اراده کردهاند مقدار واجب را پس این خلاف سیره علما و مسلمین است و گر چه روایت صیقل وارد شده در این مطلب و علّامه حلى( ره) در کتاب مختلف خود تمسّک بآیه( فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ) نموده بر وجوب سوره بعد از حمد بعلّت اینکه خداى تعالى واجب فرمود آنچه میسور است خارج میشود زیادتر از سوره بعد از حمد( و فیه تأمل) در این قول علّامه تأمل است زیرا باتّفاق کلّ سوره در نماز شب واجب نیست.
و نیز استدلال شده بروایت منصور بن حازم و آن کفایت میکند با شهرتى که دارد و احتیاط هم ایجاب میکند وجوب سوره را و فاضل مقداد میگوید روایات اهل بیت بوجوب سوره بسیار است و او داناتر است بآنچه گفته ولى ما ندیدیم چیزى از آن روایات را مگر روایت منصور بن حازم را.( شعرایى)
ترجمه تفسیر مجمع البیان، ج۲۶