حروف مقطعه در قرآن مجمع البیان فی تفسیر القرآن فضل بن حسن طبرسی
الم (در آن و امثالش وجوهى گفته شده است که نقل خواهیم نمود) این کتاب جاى هیچ شکى در آن نیست راهنماى پرهیزکارانست.
حروف اوائل سورهها
در باره حروفى که در اوائل بعضى از سورهها آمده است نظریات و وجوهى بیان شده است که أهمّ آنها از اینقرار است:
۱- جز خدا کسى نمیداند
از متشابهاتى است که جز خدا کسى معناى آنها را نمیداند و باین مضمون روایاتى از ائمه علیهم السلام وارد شده است.
اهل سنت از امیر المؤمنین علیه السلام نقل کرده اند که آن حضرت فرمود: براى هر کتاب قسمتهاى بر گزیده ایست و برگزیده این کتاب «حروف تهجى» است.
شعبى میگوید براى خدا در هر کتاب سرّیست و آن سرّ در قرآن، همان حروف تهجّى است که در اوائل سوره ها ذکر شده است.
۲- نام سوره ها
نامهاى سوره هایى است که باین حروف آغاز شده است.
۳- اشاره باسم و یا صفتى از خدا
هر یک از آنها و یا مجموعشان اشاره باسم و صفتى از صفات خدا است مثلًا«ا لم» ۱- انا (من) ل- اللَّه- م اعلم و مجموعاً: «انا اللَّه اعلم» (من خداى دانایم).
و «المر» اشاره به: «انا اللَّه اعلم و ارى» (من خدایاى دانا و بینایم).
ابن عباس در باره «ا لم» میگوید: «الف» بر اسم خدا و «لام» بر اسم جبرئیل و «میم» بر اسم محمّد دلالت میکند. ابو اسحاق ثعلبى در تفسیرش حدیثى را از على بن موسى الرضا علیه السلام نقل میکند که از امام صادق علیه السلام در باره «ا لم» سؤال شد؟
حضرت فرمود: در الف نمونه هایى از صفات خدا است باین ترتیب:
الف ابتداء حروف است و خدا ابتداى جهان ۲- الف مستقیم است و انحراف ندارد و خدا عدل مطلق است ۳- الف فرد و تنها است و خدا بى نظیر و واحد است ۴- الف به حروف دیگر چسبیده نیست ولى حروف دیگر بدان پیوستهاند خدا با صفات مخصوصش از همه خلق جداست ولى همه موجودات باو پیوستگى دارند. ۵- الف از الفت و انس مشتق است زیرا او سبب ترکیب و تألیف حروف دیگر میشود همانطور که خداوند سبب الفت خلق، و ترکیب و تالیف جهان آفرینش است.
۴- حروف پراکنده اسم اعظم
سعید بن جبیر میگوید این حروف مفردات پراکنده از اسم اعظم حقاند که اگر کسى بتواند آنها را درست با هم ترکیب کند اسم اعظم را خواهد فهمید مثلًا از ترکیب «الر» و «حم» و «ن» کلمه «الرحمن» بدست میآید و همچنین حروف دیگر که تشکیل اسمهاى دیگرى را مىدهد ولى ما این توانایى را نداریم
۵- سوگندهاى قرآن
ابن عباس میگوید این حروف قسمهاى قرآن است و اخفش میگوید علت اینکه خداوند باین حروف سوگند میخورد، شرافت و برترى آنها است زیرا همین حروف شالوده و پایه همه جمله بندىها در کتابهاى آسمانى است که بزبانهاى مختلف میباشد و نیز اسمهاى الهى و سخن گویى مردم همه و همه بر پایه همین حروف است و از ترکیب مختلف همین حروف است که مردم با هم سخن میگویند و بذکر و توحید وثناى حق میپردازند و خدا با این حروف قسم خورده است که قرآن کتاب و کلام اوست.
۶- براى ساکت کردن مردم
برخى میگویند این حروف آورده شده تا به سبب تازگى و نامأنوس بودن سبب سکوت مردم شود زیرا مشرکان بنا گذاشته بودند که به سخن رسول اکرم گوش ندهند و شلوغ کنند و حرف بزنند تا کسى سخن آن حضرت را نشنود همانطور که قرآن میگوید: «لا تَسْمَعُوا لِهذَا الْقُرْآنِ وَ الْغَوْا فِیهِ» اینان براى اینکه کسى بسخن پیامبر گوش ندهد گاهى دست میزدند گاهى فریاد میکشیدند و نیز میخواستند تا خود پیامبر هم بغلط افتد و اشتباه کند (بخیال خودشان).
خداوند این حروف را که کاملًا تازگى داشت نازل نمود تا توجه آنان را بخود جلب کند و کلمات قرآن به گوش آنها خورده و شاید بدلشان راه یابد و بآنچه خیر و صلاح آنها است آنان را برساند.
۷- قرآن از همین حروف است
منظور اینست که قرآنى را که شما از آوردن آن ناتوانید از جنس همین حروفى است که با آنها سخن مىگویید پس وقتى نمیتواند نظیر آن را بیاورید بدانید که از طرف خداست