معنا حق کشف الاسرار و عده الأبرار
و بدان که حق اندر قرآن بر چند معنى است: نامى است از نامهاى خداوند جل جلاله، و ذلک فى قوله تعالى: فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِکُ الْحَقُ، میگوید: بزرگست و بزرگوار خداوند و پادشاه، براستى خدا، و بخدایى سزا، و بقدر خود بجا.
جاى دیگر گفت:وَ یَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ الْمُبِینُ، میگوید: مؤمنان دانند که اللَّه خداست براستى، پیداست خود را بدرستى، پیداست خرد را بهستى، پیداست دلها را بدوستى. و گفتهاند:حق در وصف او جل جلاله بمعنى موجود است، اى هو الموجود الکائن الذى لیس بمعدوم و لا منتف.
و در خبر مىآید که: «السحر حق، و العین حق»، اى کائن موجود، و کذلک یقال: «الجنه حق، و النار حق، و الساعه حق، و العین حق، و البعث حق، و الصراط حق»، اى موجود، و روا باشد که حق در وصف اللَّه بمعنى ذى الحق باشد، چنان که گویند:رجل عدل و رضا، اى ذو عدل و ذو رضا.
و در قرآن حق است بمعنى صدق، و ذلک فى قوله:فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌ، و قال تعالى: وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُ، و قال: وَ یَسْتَنْبِئُونَکَ أَ حَقٌّ هُوَ قُلْ إِی وَ رَبِّی إِنَّهُ لَحَقٌ اى صدق. و حق است بمعنى وجوب، چنان که گفت: وَ کانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ، و تقول العرب: حق علیک کذا، اى واجب، و در جمله هر چه فعل آن نیکو بود، و اعتقاد آن درست، و گفتن آن روا، آن را حق گویند، یقال: هذا فعل حق، و هذا القول حق، و هذا الاعتقاد حق.
کشف الأسرار و عده الأبرار رشید الدین میبدى سوره الانعام آیه ۱-۵