ترجمه بیان السعاده فى مقامات العباده سلطان محمد گنابادی«سلطانعلیشاه» ظلم
تحقیق ظلم
وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ
ظلم، عبارت از وضع شیء است در غیر آنجایى که باید گذاشته شود، و منع شیء است از جایى که باید آنجا گذارده شود، بنابراین، ظلم به دادن حق به غیر مستحق و منع حق از مستحق تفسیر شده است. ظلم ناشى از تاریکى نفس و روشن نشدن آن به نور عقل است و لذا آن نیز مشتق از ظلمت به معنى تاریکى است، زیرا کسى که نفسش را تاریک کرده، از چراغ عقل روشنى نگیرد و تابع ولىّ امر نباشد، حق مستحق نزد او تمیز داده نمىشود. و کسى که حق مستحق را تمیز ندهد، دادن حق به مستحق براى او ممکن نیست، حق را به غیر مستحق مىدهد و از مستحق در عالم صغیر خویش (جهان درون) باز مىدارد. زیرا که هر یک از قوا و مدارک و اعضایش، حقى دارند و هر یک از آنها، مستحق خواستى ویژه اند و نیازمند حقى که متعلق به آنان است و باید حق مستحق که همان خرد فرمانبر ولىّ امر است، پرداخت.
و آنگاه که در عالم صغیرش ظالم شد، در عالم کبیر نیز نسبت به زیر دستانش و غیر آنها ظالم مىشود و حدّ اقل ظلم این است که نفسش را از مستحق، که ولىّ امر او است، منع مىکند و در این ظلم، به تدریج پیش مى رود تا کارش به جایى مىرسد که مستحق را که غایت غایات است و همان ولىّ امر، چه نبى صلّى اللّه علیه و آله و چه وصى (ع) باشد، از حق منع مىکند. اما حقى که غایت حقوق و نهایت عبادات است، یاد نام خداى تعالى نزد صاحب یاد و در وجود او است. چنانچه خداى تعالى فرمود: «ثُمَّ کانَ عاقِبَهَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّواى أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُنَ»[سوره روم، آیه ۹] (پس، عاقبت آنان که بد کردند، بدتر از آنانى است که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را مورد مسخره قرار دادند).
و امّا کسى که تابع ولىّ امر است، مانند او از ولىّ امرش اخذ مىکند و به امر او عمل مىنماید و نهى او را ترک مىکند، عادل است و به نور ولىّ امر روشن است، اگر چه خودش بىواسطه روشن نباشد.
ترجمه تفسیر بیان السعاده فى مقامات العباده، ج۲ سوره بقره آیه ۱۱۴